تحقيق و تقليد از ديدگاه مولانا در مثنوى معنوى - تحقیق و تقلید از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحقیق و تقلید از دیدگاه مولانا در مثنوی معنوی - نسخه متنی

محمد فولادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحقيق و تقليد از ديدگاه مولانا در مثنوى معنوى

محمد فولادى

چكيده

هدف در اين مقاله، نماياندن تحقيق و تقليد از ديدگاه مولانا است.ابتدا نگاهى گذرا به معناى لغوى و اصطلاحى اين دو واژه شده است كه در معناى هر دو واژه، «استحكام و قدرت و استوارى‏» لحاظ گرديده است.

تحقيق و تقليد در جهان‏بينى مولانا جايگاهى ويژه دارد.مولانا معتقد است انسان بايد بكوشد تا از درجه تقليد به مقام تحقيق برسد و اگر هم در مواردى از تقليد ناچار است، بايد با تقليد، محققانه برخورد كند; بداند چه كسى شايستگى تقليد را دارد.از نظر مولانا، كسى اين شايستگى را دارد كه نور حق را نوشيده و هواهاى نفسانى را كشته باشد; از حرص و طمع بريده و از رق جهان مادى آزاد شده و به مقام پختگى رسيده باشد.

در ادامه نوشتار ويژگى‏هاى هر كدام از اهل تقليد و تحقيق از نظر مولانا بررسى و گزارش شده است.

1.مقدمه

هدف ما در اين مقاله بررسى «تحقيق و تقليد» در مثنوى مولانا است.مولانا موضوع محقق و مقلد را در قالب داستانهاى دلكش به نمايش مى‏گذارد.محقق راستين را مى‏توان صوفى صافى و پير كامل مولانا معرفى كرد.محقق از ديدگاه او به درجه‏اى مى‏رسد كه نور مى‏نوشد، از رق جهان آزاد مى‏گردد، از خامى به مقام پختگى مى‏رسد، با چشم خود مى‏نگرد و با گوش خود مى‏شنود (نه با چشم و گوش ديگران) .محقق مولانا، شوق و شيفتگى را همراه خود دارد، مى‏خواهد برود و بپيمايد، به جهانهاى تازه دست‏يابد و ايستايى و ركود در او راهى ندارد.محقق مولانا، عاشق است و اصلا عشق كارش همين است كه مقلدان را - كه عاشق حقيقى نيستند - از دايره عشق خارج كند و بگريزاند و محقق را در دايره عشق راه دهد و از همين روست كه:

عشق ز اول قاتل و خونى بود تا گريزد هركه بيرونى بود (1)

(4754/3)

محقق از ديدگاه او ناله جماد را تصديق مى‏كند و پرده‏هاى انكار حق و حقيقت از پيش چشمان او كنار مى‏رود و اوست كه سلطان بشر است; محقق مولانا چون نور مطلق است، از ظلمات و تاريكى و شر راهزنان طريق معرفت در امان است و همين ويژگيها است كه فرد را شايسته مقام تحقيق مى‏كند و براى راهنمايى و راه‏جويى ديگران شايسته مى‏گرداند و از اين جهت است كه سالكان طريق معرفت و حقيقت در ابتدا بايد از چنين راهنمايى تقليد كنند; زيرا به گفته مولانا منبع او از نور آسمان است. (2)

آدمى چون بتدريج مراتب كمال را مى‏پيمايد و به عبارت ديگر جام معارف الهى و بشرى را بايد جرعه جرعه بنوشد تا به مقام تحقيق برسد، بناچار سالك را چاره‏اى از تقليد ابتدايى نيست و در آغاز كار طريقت، براى رسيدن به حقيقت‏بايد به محقق راستين رجوع كند و به نور او حركت كند تا خود به مرحله تحقيق برسد; اما آنچه از كلام مولانا برمى‏آيد اين است كه رهزنانى هستند كه حتى در شناخت محقق واقعى نيز رهزنى مى‏كنند و خود را در لباس محقق مى‏نمايانند; از اين جهت است كه مولانا ويژگيهايى را براى شناخت محقق راستين برمى‏شمارد كه بسيار راهگشا است.

در ادامه با بهره‏گيرى از داستانها و اشارات مولانا در دفترهاى شش‏گانه، اين موضوع را به طور گسترده گزارش خواهيم كرد.

/ 13