وسايل ارتباط جمعى ـ مانند راديو، تلويزيون، ويدئو، سينما، مطبوعات و... ـ به عنوان محصولات صنعتى جديد، مانند تمام صنايع ديگر، در چند كشور پيشرفته اروپايى و امريكايى متراكم و انباشته شده، به گونه اى كه سهم اين چند كشور در ميان كشورهاى دنيا بسيار چشمگير است. بنا بر اصل تمركز در جهان صنعتى نوين، وسايل ارتباط جمعى نيز هر روز به سوى تمركز بيش تر به پيش مى رود. امروز چهار خبرگزارى بزرگ بيش ترين سهم را در ارائه گزارش اخبار و اطلاعات در سطح جهان بر عهده دارند. اين غول هاى خبرى (يونايتدپرس و آسوشيتدپرس در امريكا، رويتر در انگليس و فرانس پرس در فرانسه) از پيشرفته ترين وسايل ارتباطى، بيش ترين نيروهاى تخصصى، بهترين سازمان دهى و مديريت، بالاترين امكانات مالى و عالى ترين نفوذ و اعتبار بين المللى برخوردار مى باشند. همچنين اين چهار خبرگزارى از پشتيبانى همه جانبه كشورهاى متبوع خود ـ كه از قدرتمندترين كشورهاى جهان به شمار مى روند ـ برخوردند. « اين خبرگزارى ها بيش از %90 خبرهاى دنيا را تهيه و پخش مى كنند.»( )اين خبرگزارى ها، كه به نام «چهار غول خبرى» معروف شده اند، روزانه قريب 000/850/32 واژه (آسوشيتدپرس 000/000/17، يونايتدپرس 000/000/11، فرانس پرس 000/350/3 و ، رويتر 5/1 ميليون واژه) به جهان مخابره مى كنند، در حالى كه كل توليد خبرگزارى هاى آلمان (115 هزار)، ايتاليا (300 هزار)، اسپانيا (500 هزار)، تاينوگ يوگسلاوى (75 هزار)، واينترپرس (100 هزار) فقط به 000/90./1 واژه در روز مى رسد.( ) قريب چهل كشور از كشورهاى عضو سازمان ملل خبرگزارى ملى ندارند.( ) كشورهايى هم كه خبرگزارى دارند وابستگى شديدى به اطلاعات و اخبار خبرگزارى هاى بزرگ دارند. دليل اين وابستگى آن است كه تهيه اخبار و اطلاعات براى اين كشورها معمولاً مقرون به صرفه نيست. بنابراين، آن ها على رغم خطرات و مضرّات بسيارى كه اين كار برايشان دارد، به استفاده و دريافت گزارش هاى خبرى از خبرگزارى هاى بزرگ متكى هستند. در زمينه تلويزيون نيز سلطه قدرت هاى بزرگ همچنان مشهود است. بر اساس گزارش يك تحقيق، كه در سال 1974 از سوى يونسكو انتشار يافت،بسيارى از كشورهاى جهان سوم وابستگى شديدى به فيلم ها و مجموعه هاى تلويزيونى امريكايى و اروپايى دارند. بر اساس اين گزارش، «امريكا سالانه در حدود 200 هزار ساعت و انگلستان و فرانسه و آلمان غربى هركدام به ترتيب، در حدود 30، 25 و 15 هزار ساعت برنامه تلويزيونى به كشورهاى ديگر دنيا صادر مى كنند».( ) تحقيق ديگرى كه يونسكو در سال 1985 انتشار داد نيز نشان مى دهد كه على رغم افزايش توليدات تلويزيونى كشورهاى جهان سوم، سلطه جهانى برنامه هاى تلويزيونى امريكا همچنان پابرجاست.( )پرده هاى سينمايى كشورهاى جهان سوم نيز به وسيله برنامه هاى كشورهاى بزرگ، به ويژه امريكا پر مى شود. «فيلم هاى سينمايى امريكايى بيش از نصف تمام پرده هاى سينماهاى جهان را اشغال كرده اند و هر هفته حدود يك صد و پنجاه ميليون نفر در كشورهاى مختلف، فيلم هاى امريكايى مى بينند».( ) علاوه بر وابستگى شديدى كه رسانه هاى گروهى كشورهاى جهان سوم به منابع غربى دارند، رسانه هاى غربى با استفاده از ماهواره و فن آورى پيش رفته، به صورت مستقيم نيز جهان را زير پوشش گرفته، به طور وسيعى اقدام به پخش برنامه هاى دلخواه خود مى كنند. به عنوان نمونه، در اين زمينه به فعاليت هاى شبكه C.N.Nامريكا توجه كنيد:60 درصد از 92 ميليون امريكايى صاحب تلويزيون، براى شبكه مشترك اند.6 ميليون خانه در سطح جهان از طريق ماهواره به اين شبكه متصل اند.120 ايستگاه تلويزيونى در سطح جهان از اين شبكه تغذيه مى كنند.250 هزار اتاق از هتل هاى جهان به اين شبكه وصل است. علاوه بر اين، در همه جهان فقط يك آنتن بشقابى به راحتى مى تواند بينندگان را زير چتر اين شبكه ببرد.( )راديو امريكا نيز با برنامه هاى متنوعى كه به زبان هاى گوناگون جهان ارائه مى دهد، حضور بسيار فعّالى در سطح جهانى دارد: بيش از 5 هزار ايستگاه راديويى در بخش هاى جهان سخن پراكنى هاى راديويى امريكا را تقويت مى كنند.( )چنان كه مشهود است، استعمارگران غربى، به ويژه امريكا، به دليل دارا بودن فن آورى پيش رفته رسانه اى، در اختيار داشتن نيروهاى انسانى متخصص و همچنين پشتوانه سياسى ـ اقتصادى بسيار نيرومند، توانسته اند به طور مستقيم يا غير مستقيم، بر روابط اطلاعاتى و رسانه هاى گروهى جهان مسلط شوند. آن ها به مرجع و منبع تام نرم افزارى و سخت افزارى اطلاعات تبديل شده اند. از سوى ديگر، كشورهاى جهان سوم به دليل ضعف اقتصادى، نداشتن فن آورى پيشرفته و نيروى انسانى متخصص و كافى، نه تنها در سطح جهانى، بلكه در سطح منطقه اى و حتى در سطح كشور خويش نيز نمى توانند حضور فعّالى داشته باشند. ضعف و نقصى كه بر اين كشورها حاكم است زمينه مساعدى براى رشد و گسترش رسانه هاى نيرومند غرب به شمار مى رود. بدين ترتيب، براى استيلاى جهانى رسانه هاى غربى مقتضى موجود است و مانع نيز مفقود بنابراين همان گونه كه مى بينيم آن ها بدون هيچ مزاحمتى، بلكه غالباً با تشويق و همكارى برخى كشورها ـ بر رسانه هاى جمعى جهان مسلط مى شوند. كشورها، بر رسانه هاى جمعى جهان مسلط مى شوند.