نگاهى گذرا به زندگى احياگر حادثه غدير, علامه امينى - نگاهی گذرا به زندگی احیاگر حادثه غدیر، علامه امینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی گذرا به زندگی احیاگر حادثه غدیر، علامه امینی - نسخه متنی

سید محمدرضا حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاهى گذرا به زندگى احياگر حادثه غدير, علامه امينى

سيد محمدرضا حسينى

بـا عـنـايـت بـه تـدبير حكيمانه حضرت آيه الله خامنه اى (دامت بـركـاتـه) در نـام گـذارى امـسال به نام مبارك امام على(ع) كه انـشـإالـلـه بـركـاتى براى جهان اسلام و ايران اسلامى به همراه خـواهد داشت, بسيار به جا است كه در اين بخش از نشريه به زندگى يـكـى از بهترين خدمت گزاران غدير بپردازيم, شخصيت بزرگوارى كه نام او با غدير پيوندى ناگسستنى دارد و اگر كسى بهترين كتاب را پـيرامون غدير بخواهد, همگان بى ترديد كتاب الغدير او را معرفى مـى كـنـنـد و نـيز اگر كسى بهترين مولف را درباره غدير بخواهد بـشـناسد يا بشناساند, بى درنگ نام علامه عبدالحسين امينى را به زبـان مـى رانـد. در اين شماره به اختصار گوشه اى از زندگى اين عالم فرزانه را مرور مى كنيم.

در سـال 1322 هـجرى قمرى و 1281 هجرى شمسى در شهر تبريز فرزندى ديـده بـه جـهان گشود كه پدرش1 وى را (عبدالحسين) نام نهاد. او پـس از گـذرانـدن دوران كـودكـى وارد يـكى از مدارس تبريز شد و ادبـيـات را در آن جـا فرا گرفت. از اوان كودكى داراى استعدادى سـرشار بود به طورى كه در مدتى كوتاه توانست به مقام والاى علمى بـرسد و در محضر عالمان معروف عصر خويش: آيه الله حاج سيد محمد مـشـهـور بـه مولانا صاحب كتاب (مصباح السالكين), حاج سيد مرتضى خـسـروشـاهى مولف كتاب (اهدإ الحقير در معنى حديث غدير) و شيخ حسين, نويسنده كتاب (هديه الانام) كسب فيض كند.

بـه خاطر همت والا و علاقه فراوانى كه به ادامه تحصيل داشت, آهنگ نـجـف كرد, موضوع عزيمت را با پدر در ميان گذاشت و از او اجازه سـفـر خـواست. پدر كه آتش عشق را در عبدالحسين شعله ور ديد, به وى پـاسـخ مـثـبـت داد و او در سال 1342 هجرى قمرى رهسپار حوزه علميه نجف اشرف شد.

علامه امينى در حوزه علميه نجف از وجود استادان بزرگوار آن زمان بـهره ها جست و در جلسه درس سيد ابوتراب خوانسارى (متوفاى 1346 هـجـرى قـمـرى) و سيد محمد فيروزآبادى (متوفاى 1345 هجرى قمرى) حـاضـر شـد و تـلـمذ كرد. بعد از ارتحال اين دو استاد, از محضر ديگر عالمان و صاحبان كرسى درس بهره مند گرديد.

علامه امينى در ابتداى جوانى با سعى و كوشش فراوان به مقام بلند و رفـيـع اجـتـهاد رسيد و از سوى بسيارى از مراجع عظام از جمله آقـايـان: سـيـد ابـوالحسن اصفهانى, سيد ميرزا على آقا شيرازى, مـيـرزا محمدحسين نائينى, شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (موسس حوزه عـلـمـيه قم), شيخ محمدحسين كمپانى اصفهانى و شيخ على قمى نجفى (رحمه الله عليهم اجمعين) اجازه اجتهاد گرفت.

عـلامـه امينى براساس اين آيه شريفه: (فلولا نفرمن كل فرقه طائفه لـيـتـفـقه فى الدين ولينذر قومهم اذا رجعوا اليهم)2 از نجف به تـبـريـز بازگشت, اما پس از چندى اقامت, به خاطر دور افتادن از سـرزمـيـن عـشـق, دل تـنـگ شـد, ديـرى نـپـايـيد كه عشق به مولا امـيـرالـمـومـنين(ع) او را به نجف كشاند و با جديت و كوشش وصف ناپذيرى به تحقيق و تاليف همت گماشت.

شـهرت امينى از آن رو بود كه (جد بزرگوارش (مولى نجفعلى) مشهور بـه (امين الشرع) بود, وى فردى اديب و عالمى وارسته و پرهيزگار بـود و از ادبـيـات فـارسى, عربى و تركى بهره فراوان داشت و به زبـان عـربـى و تـركـى قـصـيـده هـايى داشت, بنابراين, خانواده عـبـدالـحسين به لحاظ شهرت امين الشرع جدش, به امينى معروف شده بود.) 3

سفرهاى پژوهشى

عـلامـه امـيـنـى بـراى تدوين و تاليف دائره المعارف بزرگ الغدير تـحـقـيـقـات گـسـترده اى را انجام داد. (شيخ عبدالحسين امينى, هـنـگـامى كه تاليف دائره المعارف الغدير را آغاز كرد, متوجه شد مـحـققانى كه بخواهند تحقيقى كامل در هر موضوعى انجام دهند, با كـمبود ماخذ و مدارك چاپى و خطى رو به رو خواهند شد. از اين رو لازم ديـد كه به بسيارى از ممالك اسلامى سفر كند و كتاب خانه هاى فراوانى را ببيند تا بتواند مآخذى را كه در كتاب ها و فهرست ها نام برده شده است, فراهم آورد. 4
علامه امينى اين تلاش را با عشق انجام داد و در اين راه موفق شد, (تـا بـدين وسيله مشكل از سر راه پژوهش گران و محققان و مولفان بـرداشته شود, و آن همه رنج ها و مشقت هايى را كه او خود ديده, ديگران نبينند).5

روش تحقيق علامه

عـلامـه امـينى در تحقيق بسيار دقيق, عميق و با برنامه بود و از فـرصـت هـا استفاده بهينه مى كرد و در تحقيق خود از روش مطالعه كـتـاب خانه اى, مصاحبه حضورى و ملاقات با دانشمندان استفاده مى كـرد. بنابراين در سفرها علاوه بر تحقيق يا استنساخ, به سخنرانى و ديـدار با عالمان آن ديار مى پرداخت و به صورت حضورى با آنان بـه بـحث مى نشست. ايشان وقتى وارد كتاب خانه اى مى شدند كه در آن, كـتاب هاى مورد نيازش وجود داشت, آن ها را استنساخ مى كرد.

محمدرضا حكيمى درباره يكى از سفرهاى علامه امينى مى نويسد: (يكى از سـفرهاى اواخر عمر وى (يعنى سفر او به هند) بيش از چهار ماه نـشـد. گـزارش اين چهار ماه, و شرح نسخه هاى خطى كه علامه امينى در طـى اين مدت خوانده و رونويسى كرده است, در شماره دوم و سوم مـجـلـه كتاب خانه نجف (صحيفه المكتبه) انتشار يافته است. صاحب الـغـديـر در اين چهارماه, به جز ديد و بازديدهاى لازم, سخنرانى هـا و مـنـابـر, مـصـاحبه با استادان, امامت جماعت در چند جاى, پـذيـرفـتن دعوت اهالى شهر و رفتن به آن شهرها, و ديگر حركات و انـتـقـالات كـه لازمه سفر است, به جز اين ها, در حدود 2500 صفحه خـود به دست خود استنساخ و رونويسى كرده و نسخه برداشته است.) 6
آيـه الله امينى در تحقيقات خود ـ كتاب الغدير يا كتاب ديگرش ـ بـسـيـار قـوى, عميق و دقيق بود و هرگز كار تحقيق را سرسرى نمى گرفت.

افراد بسيارى هستند كه هنگام نگارش مقاله يا كتاب, ابتدا بسيار قـوى وارد مى شوند اما همين كه بحث به درازا مى انجامد, سست مى شـونـد و از آن قـوت و انسجام اوليه خبرى نيست; اما علامه امينى ايـن چـنين نبود; وى صفحات آخر از جلد آخر الغدير خويش را چنان نـگاشت كه گمان مى رود صفحات اول از جلد اول را آغاز كرده است; بسيار قوى, محكم و مستدل و با قلمى زيبا و روان.

/ 7