تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
آيات كه چهارمين مقطع از سخنان او آمده است كه مقصود خود را از طريق ديگرى دنبال مىكند، و آن توجه دادن به" ناپايدارى زندگى دنيا" و" مساله معاد و حشر و نشر" است و توجه به آنها بدون شك تاثير عميقى در تربيت انسانها دارد.نخست مىگويد:" كسى كه ايمان آورده بود صدا زد اى قوم من! از من پيروى كنيد تا من شما را به راه حق ارشاد كنم" (وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ).در چند آيه قبل از اين خوانديم كه فرعون مىگفت: آنچه من مىگويم راه رشد و صلاح است، مؤمن آل فرعون با اين سخنش به مقابله و تكذيب فرعون پرداخته، و به جمعيت مىفهماند كه فريب سخنان وسوسهانگيز فرعون را نخوريد كه برنامههاى او به شكست و بدبختى مىانجامد، راه اين است كه من مىگويم، راه تقوا و خدا پرستى.سپس افزود:" اى قوم من! به اين دنيا دل نبنديد كه اين زندگى دنيا متاع زودگذرى است، و آخرت سراى هميشگى و ابدى شما است" (يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ).گيرم كه با هزار مكر و فسون ما پيروز شويم و حق را پشت سر اندازيم، دست به انواع ظلم و ستم دراز كنيم، و دامان ما به خونهاى بيگناهان آغشته شود، مگر عمر ما در اين جهان چه اندازه خواهد بود؟ اين چند روز عمر به سرعت مىگذرد، و چنگال مرگ گريبان همه را مىگيرد، و از فراز قصرهاى با شكوه به زير خاك مىكشاند، قرارگاه زندگى ما جاى ديگرى است.مساله تنها فانى بودن اين دنيا و باقى بودن سراى آخرت نيست، مساله مهم مساله حساب و جزاست:" هر كس عمل بدى انجام دهد فقط به اندازه آن به او