تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
نه تنها آيات الهى را انكار مىكردند، بلكه ديگران را نيز از شنيدن آن باز مىداشتند." يجحدون" از ماده" جحد" (بر وزن عهد) به طورى كه راغب در مفردات مىگويد در اصل به معنى نفى چيزى است كه در دل اثبات آن است، يا اثبات چيزى كه در قلب نفى آن است، و به تعبير ديگر انكار كردن واقعيات با علم به آنها است و اين بدترين نوع كفر است (شرح بيشتر پيرامون اين موضوع را در جلد 15 صفحه 412 ذيل آيه 14 نمل مطالعه كنيد).از آنجا كه انسان وقتى به بلائى مبتلا مىشود مخصوصا اگر بلاى سخت و سنگينى باشد به فكر مسبب اصلى مىافتد، تا او را پيدا كند و انتقام خود را از او بگيرد، گاه مىخواهد اگر دستش برسد عامل اصلى را قطعه قطعه كند، لذا در آخرين آيه مورد بحث به چنين حالتى كه براى كفار در دوزخ پيدا مىشود اشاره كرده مىفرمايد:" كافران مىگويند: پروردگارا! آنهايى را كه از جن و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير پاى خود بگذاريم، لگدمالشان كنيم! تا از پستترين مردم باشند"! (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ).آنها يك عمر بالاى سر ما بودند، و ما را به مسيرهاى بدبختى كشاندند، اكنون آرزوى ما اين است كه آنها را زير پا قرار دهيم، تا سوز دل ما فرونشيند! همان كسانى كه به ما مىگفتند: گوش به سخنان محمد (ص) ندهيد، او ساحر است، او مجنون است، و هذيان مىگويد، آنها جار و جنجال مىكردند تا ما صداى او را نشنويم و آهنگ دلربايش در دل ما مؤثر نشود، از رستم و اسفنديار و افسانههاى ديگر به هم مىبافتند تا ما را سرگرم كنند، حالا مىفهميم كه آب حيات جاويدان در سخنان او جارى بوده، و نغمههاى دلنوازش همچون نفس مسيحا مردگان را