تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
آنچه مىگفتيم سخنان بىاساس و بىپايه بود، سخنانى كه از جهل و بيخبرى يا تقليد كوركورانه سرچشمه مىگرفت، امروز بهتر از هر زمان مىفهميم كه چه اندازه اين ادعاها باطل و بىاساس بوده است.و در اينحال مىبينند اثرى از معبودانى كه قبلا مىخواندند پيدا نيست" و همه محو و نابود شدند" (وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ).اصلا صحنه قيامت آن چنان براى آنها وحشتناك است كه خاطره بتها نيز از نظرشان محو و نابود مىشود، همان معبودانى كه يك روز سر بر آستانشان مىنهادند براى آنها قربانى مىكردند، حتى گاه در راه آنها جان مىدادند، و پناهگاه روز بيچارگى و حلال مشكلات خود مىپنداشتند همه همچون سرابهايى محو مىشوند.آرى" در آن روز مىدانند كه هيچ پناهگاهى و راه فرارى براى آنها وجود ندارد" (وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ)." محيص" از ماده" حيص" (بر وزن حيف) به معنى بازگشت و عدول و كنارهگيرى كردن از چيزى است، و از آنجا كه محيص اسم مكان است اين كلمه به معنى فرارگاه يا پناهگاه مىآيد «1»." ظنوا" از ماده" ظن" در لغت معنى وسيعى دارد: گاه به معنى يقين، و گاه به معنى گمان مىآيد، و در آيه مورد بحث به معنى يقين است، چه اينكه آنها در آن روز يقين پيدا مىكنند كه راه فرار و نجاتى از عذاب الهى ندارند." راغب" در" مفردات" مىگويد:" ظن" به معنى اعتقادى است كه از دليل و قرينه حاصل مىشود، اين اعتقاد گاه قوى مىشود و به مرحله يقين مىرسد و گاه ضعيف است و از حد گمان تجاوز نمىكند.