تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
پاداش او بر خداست" (فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ).درست است كه حقى از او ضايع شده، و در مقابل ظاهرا چيزى نگرفته، اما به خاطر گذشتى كه از خود نشان داده، گذشتى كه مايه انسجام جامعه و كم شدن كينهها و افزايش محبت و موقوف شدن انتقامجويى و آرامش اجتماعى است، خداوند بر عهده گرفته كه پاداش او را از فضل بىپايانش مرحمت كند، و چه تعبير جالبى است تعبير" على اللَّه": گويى خداوند خود را مديون چنين كسى مىداند و مىگويد اجرش بر عهده من است! و در پايان آيه مىفرمايد:" خداوند قطعا ظالمان را دوست ندارد" (إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ).اين جمله ممكن است اشاره به چند نكته باشد:نخست اينكه دستور عفو به خاطر اين است كه در صورت قصاص و كيفر گاه انسان نمىتواند خود را دقيقا كنترل كند، و از حد مىگذراند، و در صف ظالمان قرار مىگيرد.ديگر اينكه اگر دستور عفو داده شده نه به معنى دفاع از ظالمان است، چرا كه خداوند ظالمان را هرگز دوست نمىدارد، بلكه هدف هدايت گمراهان و استحكام پيوندهاى اجتماعى است.سوم اينكه كسانى شايسته عفوند كه از مركب ظلم پياده شوند، و از گذشته خود نادم گردند، و در مقام اصلاح خويش بر آيند، نه ظالمانى كه عفو، آنها را جسورتر و جرىتر مىكند.و به تعبير روشنتر عفو و مجازات هر كدام جاى ويژهاى دارد، عفو در جايى است كه انسان قدرت بر انتقام دارد، و اگر مىبخشد از موضع ضعف نيست، اين عفو سازنده است، هم براى مظلوم پيروز چرا كه به او تسلط بر نفس و صفاى دل مىبخشد، و هم براى ظالم مغلوب كه او را به اصلاح خويش وا مىدارد.