تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
جمله دوم از قبيل ذكر عام بعد از ذكر خاص است.در آخرين آيه مورد بحث باز به سراغ مساله صبر و شكيبايى و عفو مىرود تا بار ديگر بر اين حقيقت تاكيد كند كه حق انتقامگيرى و قصاص و كيفر براى مظلوم در برابر ظالم هرگز مانع از مساله گذشت و عفو و بخشش نيست، مىفرمايد:" اما كسانى كه شكيبايى كنند، و طرف را مورد عفو قرار دهند اين از كارهاى پر ارزش است" (وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ) «1»." عزم" در اصل به معنى" تصميم بر انجام كارى" است، و به اراده محكم اطلاق مىشود، تعبير به" عزم الامور" ممكن است اشاره به اين باشد كه اين از كارهايى است كه خداوند به آن فرمان داده و هرگز نسخ نمىشود، و يا از كارهايى است كه انسان بايد نسبت به آن عزم راسخ داشته باشد، و هر يك از اين دو معنى باشد دليل بر اهميت اين كار است.قابل توجه اينكه مساله" صبر" قبل از" غفران" ذكر شده، چرا كه اگر صبر و شكيبايى نباشد كار به عفو و گذشت منتهى نمىشود، زمام نفس از دست انسان بيرون مىرود، و روى انتقام پافشارى مىكند.بار ديگر اين حقيقت را يادآور مىشويم كه عفو و غفران در صورتى مطلوب است كه از موضع قدرت باشد، و طرف نيز از آن حسن استفاده نمايد، تعبير" لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ" نيز ممكن است همين معنا را تاكيد كند، چرا كه تصميم گيرى در زمينهاى است كه انسان قادر و توانا بر انجام امرى باشد، به هر حال عفوى كه جنبه تحميلى از سوى ظالم داشته باشد، و يا او را در عملش جرىتر و جسورتر سازد هرگز مطلوب نيست.