تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
و يا نوع فرزند را طبق تمايل انسان تعيين كند گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزايش احتمال تولد پسر يا دختر نمىتوان انكار كرد، ولى بايد دانست كه اينها فقط احتمال را افزايش مىدهد، و نتيجه هيچيك قطعى نيست.و اين يك نمونه بارز از عدم توانايى انسان از يك سو، و نشانه روشن از مالكيت و حاكميت و خالقيت خداوند از سوى ديگر است، چه مثال زنده و آشكارى؟جالب اينكه: در اين آيات اناث (دختران) را بر ذكور (پسران) مقدم داشته تا از يك سو بيانگر اهميتى باشد كه اسلام به احياى شخصيت زن مىدهد، و از سوى ديگر به آنها كه به خاطر پندارهاى غلط از تولد دختر كراهت داشتند بگويد او بر خلاف خواسته شما آنچه را كه به آن تمايل نداريد مىدهد، و اين دليل بر اين است كه انتخاب به دست شما نيست.تعبير به" يهب" (مىبخشد) دليل روشنى است كه هم دختران هديه الهى هستند و هم پسران، و فرق گذاشتن ميان اين دو از ديدگاه يك مسلمان راستين صحيح نيست، هر دو" هبه" او مىباشند.تعبير" يزوجهم" در اينجا به معنى تزويج نيست، بلكه منظور جمع كردن ميان اين دو موهبت براى گروهى از انسانها است، و به عبارت ديگر واژه" تزويج" گاه به معنى جمع كردن ميان اشياء مختلف، يا اجناس گوناگون مىآيد، چرا كه" زوج" در اصل به معنى دو چيز يا دو شخص است كه با يكديگر قرين گردند.بعضى تعبير فوق را به معنى تولد پسران و دختران به ترتيب پشت سر هم دانستهاند، و بعضى به معنى تولد فرزندان دوقلو كه يكى پسر و ديگرى دختر باشد.ولى در تعبير فوق هيچ نشانهاى بر اين تفسيرها وجود ندارد.بعلاوه با ظاهر آيه نيز سازگار نيست، زيرا آيه مىخواهد از گروه سومى خبر دهد كه هم صاحب دخترند و هم صاحب پسر.