نكتهها
1- وحى در لغت و قرآن و سنت
اصل وحى چنان كه راغب در مفردات مىگويد اشاره سريع است خواه با كلام رمزى باشد، و يا صداى خالى از تركيب كلامى، و يا اشاره با اعضا (با چشم و دست و سر) و يا با نوشتن.از اين تعبيرات به خوبى استفاده مىشود كه در وحى اشاره از يك سو و سرعت از سوى ديگر نهفته شده، و به همين دليل براى ارتباط مرموز و سريع انبياء با عالم غيب، و ذات پاك پروردگار، اين كلمه استخدام شده است.در قرآن مجيد و لسان اخبار" وحى" به معانى مختلفى به كار رفته است، گاه در مورد انبيا، گاه در انسانهاى ديگر، گاه در مورد ارتباطهاى رمزى ميان انسانها، و گاه ارتباط مرموز شياطين و گاه در مورد حيوانها.جامعترين سخن در اين زمينه سخنى است كه از على (ع) در پاسخ شخصى كه از مساله وحى سؤال نمود نقل شده، امام آن را به هفت قسم تقسيم فرمود:1- وحى رسالت و نبوت مانند إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِيسى وَ أَيُّوبَ وَ يُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَيْمانَ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً:" ما به تو وحى فرستاديم همانگونه كه به نوح و پيامبران بعد از او وحى فرستاديم، و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط (طوائف بنى اسرائيل) و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم، و به داود زبور داديم" «1».2- وحى به معنى الهام مانند وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ:" پروردگارت به زنبور عسل الهام فرستاد" «2».(1) نساء 163.(2) نحل 68.