تفسیر نمونه جلد 20
لطفا منتظر باشید ...
3- وحى به معنى اشاره مانند: فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا:" زكريا از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت صبح و شام خدا را تسبيح گوئيد" «1».4- وحى به معنى تقدير مانند: وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها" خداوند در هر آسمانى تقدير و تدبير لازم را فرمود" «2».5- وحى به معنى امر مانند: وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَ بِرَسُولِي:" به خاطر بياور هنگامى را كه به حواريين امر كردم كه به من و فرستاده من ايمان بياوريد" «3».6- وحى به معنى دروغپردازى مانند: وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً:" اينچنين در برابر هر پيامبرى دشمنى از شياطين انس و جن قرار داديم كه سخنان فريبنده و دروغ را به طور سرى به يكديگر مىگفتند" «4».7- وحى به معنى خبر مانند: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ" و آنها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مىكردند و انجام كارهاى نيك را به آنها خبر داديم" «5» «6».البته بعضى از اين اقسام هفتگانه مىتواند شاخههايى داشته باشد كه بر حسب آن موارد استعمال وحى در كتاب و سنت افزايش خواهد يافت، و لذا تفليسى