(تمثيل للتواضع) - تذکرة القبور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تذکرة القبور - نسخه متنی

عبدالکریم ‏گزی اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(تمثيل للتواضع)




  • دانه گندم بودش اندر كمون
    گر نهيش اندر مكانى خوب و پاك
    با هزاران احترام و احتشام
    سالها باشد همان گندم كه هست
    ليك چون افتاده شد در خاك و آب
    پايمال و پست و خار و زار شد
    در بروز آورد از شق جيوب
    همچنين مى دان تو خود را اى فلان
    تا نگردى اين چنين افتاده پست
    بر نيايى آن كمالاتت كه هست


  • بس كمالات وبروزات و شئون
    داريش محفوظ از هر آب و خاك
    گرد از او گيرى و بنوازيش تام
    بلكه گردد سست و خشك و خار و پست
    از علا بگذشت و شد يار تراب
    در پى اظهار آن اسرار شد
    ريشه و عقد كه و خار وحبوب
    دارى اندر بس كمالات نهان
    بر نيايى آن كمالاتت كه هست
    بر نيايى آن كمالاتت كه هست




(اختيار بندگى حق و آزادى از غير)




  • بندهء خلقى و آزادى ز حق
    بندگى كن خالق قهار را
    غير چون آمد ميان آمد ميان
    شاهد اين مدعا و گفتگو
    وجه حق بين وز روها رو بتاب
    زان كه سر هست و هستيها از اوست
    ها درون مغز شو بيرون ز پوست


  • اى عجب گردانده اى يكسر ورق
    يار را جو و بهل اغيار را
    ورنه جز يك رو نمى بينى عيان
    كل شئ هالك الا وجهه
    نيست شو در هست وزان هستى بياب
    ها درون مغز شو بيرون ز پوست
    ها درون مغز شو بيرون ز پوست




(حكايت)




  • داد عثمان كيسهء زر بر غلام
    گر كند بوذر قبول زر ز ما
    سازمت آزاد در راه خدا


  • كين ببر بر بوذر آن مرد تمام
    سازمت آزاد در راه خدا
    سازمت آزاد در راه خدا


/ 124