فصل دوم: مباني خواستگاه تساهل در انديشه امام خميني
پرسش اساسي اين فصل اين است كه امام چه مبنايي را براي تساهل برگزيدهاند و براساس آن چه اصولي قابل استنتاج است؟ مدعاي ما د راين فصل اين است كه امام برخلاف انديشه تساهل در غرب ـ مبتني بر نفي حقيقت و نسبيگرايي و جدايي دين از سياست ـ معتقدند كه اسلام ديني است فرازماني و فرامكاني كه برنامه سعادت بشر است در دنيا و آخرت. بنابراين تساهل و عدم تساهل را در تعاليم آن بايد جستجو كرد.مهمترين نكتهاي كه در اين رابطه بايد روشن گردد اين است كه آيا دين ميتواند وارد اين مقولهها گردد به تعبير ديگر آيا از دين ميتوان چنين انتظاري داشت؟ آيا اين گونه مسائل در قلمرو دين ميگنجد؟در پاسخ به اين سوال دو رويكرد وجود دارد يكي رويكرد برون ديني مبتني بر نگرش حداقلي به دين و دوم رويكرد درون ديني مبتني بر نگرش حداكثري به دين.بنابر رويكرد برون ديني اينگونه مباحث خارج و فارغ از دين هستند. اين رويكرد معتقد است كه نبايد از دين انتظار داشت كه ريز و درشت مسائل زندگي را حل كند و براي آنها برنامه داشته باشد. در نظر آنان "تمدن جديد به كلي از دين و فقه بركنار است. دين فقط جهت ميدهد و بقيه برعهده دينداران است كه جهان خود را سامان دهند."1بحث تساهل و حقوق بشر از اختراعات و اكتشافات جديد و انسان متمدن امروزي است و نبايد در دين بدنبال آنها گشت.رويكرد دوم معتقد است كه ـ عكس رويكرد اول ـ دين براي اداره انسان از گهواره تاگور است."هركس به يك نگاه اجمالي به احكام اسلامي نظر افكند در مييابد كه جداي از آنكه عبادات وظيفهاي بين انسان و خالق است در اين عبادات جهاني از امور سياسي واجتماعي مربوط به امور دنيايي وجود دارد... از عبادات گذشته امور اقتصادي، اجتماعي و سياسي مهمي كه در ميان احكام وجود دارد ميفهماند كه اسلام تنها يك قوانين عبادي محض نيست..."2"مثلاً تبليغ ميكردند اسلام دين جامعي نيست براي جامعه نظامات و قوانين ندارد، طرز حكومت و قوانين حكومتي نياورده است اسلام فقط احكام حيض و نفاس دارد، اخلاقياتي هم دارد، اما راجع به اداره جامعه چيزي ندارد."3بنابراين، اين رويكرد معتقد است كه پاسخ انتظارات و قلمرو دين را خود دين معين ميكند و دين اسلام هم در عرصه فردي و هم در عرصه اجتماعي نيازهاي انسان را پاسخ گفته است و اسلام به واسطه همين كمال و كليّت و جامعيت و تماميّتش به نبوت تشريعي پايان داده است و همه نيازهاي تعالي بشر و سعادت دنيوي و اخروي او را اختيارش قرار داده است.