و آنان براى الگو و اسوه بودن در حاكميت و حكومت چاره اى نداشته اند جز آنكه مانند بقيه انسانها قل
انما انابشر مثلكم عمل و از مراحل عاليه علم غيب خود براى پيشرفت در هدايت و اسوه بودنشان در تاريخ
بشريت و زمان غيبت صرفنظر نمايند و گرنه هيچ كس را نمى توان باآنان مقايسه نمود و جانشين آنان محسوب
داشت و اين عناوين كه هميشه در تاريخ نورانى تشيع مطرح بـوده يـعـنـى ولايـت فـقيه ولو بطور اجمال
مرهون بزرگوارى و كرامت آنان است كه خود را در حـاكـمـيـت و حكومت از آن مراحل بالا و بلند و عروجهاى
آسمانى شان به انسانهاى والاى زمينى تـنـزل داده و كسب محبوبيت ابدى براى خود درهمه قلوب به جاى
گذاشتند .
خداوند ما و همه انـسـانها را علاقه مند و محب به آنان قراردهد تا وسيله سعادت دنيوى و اخروى مان
گردد اللهم انـى لـو وجـدت شـفـعـاء اقـرب الـيـك مـن مـحـمد و اهل بيته الا خيار الا ئمة الا برار
لجعلتهم شفعائى .
(1) 3/6/78
س 3 - آيا تقليد بر شخصى كه با ادله فقهى و اجتهادى
تقريبا همه احكام و مسائل مبتلا به خودش را
اسـتـنـبـاط مى نمايد
لكن بدست آوردن احكام براى او بسيار سخت است به نحوى كه براى به دست آوردن يك
حكم يك هفته يا بيشتر بايد مطالعه كند
حرام است
يا مى توان گفت كه اجتهاد براى وى حرجى و از وى ساقط
است ؟
ج - بـايد به احوط اقوال موجودين عمل كند
و اگر قدرت تشخيص احوط راندارد
بايد به فتواى مورد توافق
همه موجودين
و در مورد اختلاف به فتواى اعلم موجودين عمل كند.12/10/74
س 4 - اگر كسى از طرف مجتهدى ولايت بر طفل يا وقف داشته
يا از قبل او دراين گونه امور يا امور حسبيه
ماءذون باشد
و آن مجتهد بميرد
يا جنون بر او عارض شود
چه بايد بكند؟