لزوم نجات مردم مظلوم و محروم - ولایت فقیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیه - نسخه متنی

سید روح اللّه موسوی خمینی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 37

كه در خدمت مردم است به وجود آوريم. تشكيل حكومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمين است چنانكه حضرت زهرا، سلام اللَّه عليها، در خطبه خود مى‏فرمايد كه امامت براى حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است.

لزوم نجات مردم مظلوم و محروم

به علاوه، استعمارگران به دست عمال سياسى خود، كه بر مردم مسلط شده‏اند، نظامات اقتصادى ظالمانه‏اى را تحميل كرده‏اند و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسيم شده‏اند: ظالم و مظلوم. در يك طرف، صدها ميليون مسلمان گرسنه و محروم از بهداشت و فرهنگ قرار گرفته است و در طرف ديگر، اقليتهايى از افراد ثروتمند و صاحب قدرت سياسى، كه عياش و هرزه‏گرد و فاسدند. مردم گرسنه و محروم كوشش مى‏كنند كه خود را از ظلم حكام غارتگر نجات بدهند، تا زندگى بهترى پيدا كنند، و اين كوشش ادامه دارد لكن اقليتهاى حاكم و دستگاههاى حكومتى جائر مانع آنهاست. ما وظيفه داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم. ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. همين وظيفه است كه امير المؤمنين (عليه السلام) در وصيت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مى‏دهد و مى‏فرمايد: وَ كُونا لِلظّالِم خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً. (دشمن ستمگر و ياور و پشتيبان ستم ديده باشيد.) علماى اسلام موظفند با انحصار طلبى و استفاده‏هاى نامشروع ستمگران مبارزه كنند و نگذارند عده كثيرى گرسنه و محروم باشند، و در كنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند. امير المؤمنين (عليه السلام) مى‏فرمايد: من حكومت را به اين علت قبول كردم كه خداوند تبارك و تعالى از علماى اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم كرده كه در مقابل پر خورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى و محروميت ستم ديدگان ساكت ننشينند و بى‏كار نايستند:

أمّا وَ الَّذي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْ لا حُضورُ الْحاضِر وَ قيامُ الْحُجَةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ وَ ما اخَذَ

/ 140