به علاوه، استعمارگران به دست عمال سياسى خود، كه بر مردم مسلط شدهاند، نظامات اقتصادى ظالمانهاى را تحميل كردهاند و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسيم شدهاند: ظالم و مظلوم. در يك طرف، صدها ميليون مسلمان گرسنه و محروم از بهداشت و فرهنگ قرار گرفته است و در طرف ديگر، اقليتهايى از افراد ثروتمند و صاحب قدرت سياسى، كه عياش و هرزهگرد و فاسدند. مردم گرسنه و محروم كوشش مىكنند كه خود را از ظلم حكام غارتگر نجات بدهند، تا زندگى بهترى پيدا كنند، و اين كوشش ادامه دارد لكن اقليتهاى حاكم و دستگاههاى حكومتى جائر مانع آنهاست. ما وظيفه داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم. ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. همين وظيفه است كه امير المؤمنين (عليه السلام) در وصيت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مىدهد و مىفرمايد: وَ كُونا لِلظّالِم خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً. (دشمن ستمگر و ياور و پشتيبان ستم ديده باشيد.) علماى اسلام موظفند با انحصار طلبى و استفادههاى نامشروع ستمگران مبارزه كنند و نگذارند عده كثيرى گرسنه و محروم باشند، و در كنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند. امير المؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد: من حكومت را به اين علت قبول كردم كه خداوند تبارك و تعالى از علماى اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم كرده كه در مقابل پر خورى و غارتگرى ستمگران و گرسنگى و محروميت ستم ديدگان ساكت ننشينند و بىكار نايستند:أمّا وَ الَّذي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْ لا حُضورُ الْحاضِر وَ قيامُ الْحُجَةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ وَ ما اخَذَ