حضرت در باره اين كه چرا حاكم و فرمانده و عهدهدار كار حكومت شده، تصريح مىكند كه براى هدفهاى عالى براى اين كه حق را برقرار كند و باطل را از ميان ببرد. فرمايش امام اين است كه خدايا تو مىدانى ما براى به دست آوردن منصب و حكومت قيام نكردهايم بلكه مقصود ما نجات مظلومين از دست ستم كاران است. آن چه مرا وادار كرد كه فرماندهى و حكومت بر مردم را قبول كنم، اين بود كه «خداى تبارك و تعالى از علما تعهد گرفته و آنان را موظف كرده كه بر پر خورى و بهرهمندى ظالمانه ستمگران و گرسنگى جانكاه ستم ديدگان سكوت ننمايند.» يا مىفرمايد:اللَّهُمَّ، إنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كانَ مِنّا مُنافَسةً فِي سُلْطانٍ، وَ لا الْتِماسَ شَيْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ.