مقدّمه:
باسمه تعالى
درباره حضرت زينب (س) بسيار گفته و نوشته اند گرچه ميدان گفتن و نوشتن همچنان باز و گسترده است. به حقيقت هنگامى ارزش وجودى اين كريمه اهل بيت & آشكارتر مى شود كه بدانيم جامعه آن روزگار با زن چگونه برخورد مى كرد: در جامعه مبتنى بر سنّتهاى جاهلى آن زمان بيابان گردان را تنها سه چيز به كار مى آمد:
شمشير:
شتر و شعر. آنان با شمشير از جان خود حفاظت و به حقوق يكديگر تجاوز مى كردند; با شتر ـ كه صبورى آن در بيابانها زبانزد است ـ راههاى دشوار را مى بريدند و با شعر هويت خاطرات و عواطف خود را ثبت مى كردند. لذا به حقّ گفته اند: (الشعر ديوان العرب).
در نظامى كه خون را با خون مى شستند و به اندك بهانه اى جنگهاى درازمدّت راه مى انداختند و زنان يكديگر را به يغما مى بردند زن موجودى زايد و دست و پاگير به شمار مى رفت و داشتن دختر در خانواده ننگ بود. از اين رو اگر به مردى مژده مى دادند صاحب دخترى شده است انديشناك مى شد و بر سر دو راهى زنده به گور كردن نوزاد و يا با خوارى بزرگ كردنش قرار مى گرفت. قرآن كريم اين رويّه زشت را اين گونه گزارش مى كند:
(وإذا بُشّر أحدهم بالأنثى ظلّ وجهُه مسوّداً وهو كظيم * يتوارى من القوم من سوء ما بُشّر به أيمسكه على هونٍ أم يدسّه في التراب ألاساء مايحكمون;(1) چون به يكى شان مژده دختر دهند چهره اش [از خشم] سياه شود و خودخورى كند و از ناگوارى خبرى كه به او داده اند از قوم خود پنهان شود و [با خود بينديشد كه] آيا او را به خوارى نگه دارد يا در خاكش نهان كند. چه بد است داورى آنان.)
البته نتيجه اين درنگ در موارد بيشمارى به زنده به گور كردن نوزادان دختر مى انجامد كه قرآن كريم از آن پرده برداشته و اين سنّت جاهلى را رسوا كرده است.
ليكن از آن جا كه سنّت خداى متعال بر شكستن اين سنّت پليد و ارزش گذاشتن به زن تعلّق گرفت. در همين جامعه پيامبرى با كتاب و روشى روشن برانگيخت و به او دخترى عطا كرد كه به (كوثر) ملقّب گشت. اين كوثر جارى در طول تاريخ همواره الگوى زنان بوده است و بهترين جلوه جمال الهى. حضرت زينب (س) نيز دختر اين زن و تربيت شده اوست و همه كمالات مادر به اضافه روح حضرت على (ع) را در خود دارد; زنى كه سكوتش يادآور شكيبايى مادر است و سخنش پژواك خطبه هاى آتشين على (ع) در جمل وصفين; زنى كه تا خاموش است همه فاطمه (س)
است و آن گاه كه دهان مى گشايد يكسر على (ع) است. اين زبان على (ع) در كام بزرگترين رسول عاشوراى حسينى براى همه تاريخ بوده است.
از اين رو هر چه درباره اين بانوى بزرگوار بگوييم كم گفته ايم و هنوز حقّ مطلب را درست ادا نكرده ايم كه:
گربريزى بحر را در كوزه اي چند گنجد قسمت يك روزه اى مؤلف را در اين مختصر ادعايى نيست و اگر اين كتاب مقبول اهل نظر واقع شود ناشى از حسن ظنّ آنان به آن بود. با اين حال به پاس اين حسن ظن نويسنده بر آن شد تا آن را با اصلاحات و ويرايشى تازه به دوستداران اهل بيت و عقيله آن تقديم كند تا چه قبول افتد و كه در نظر آيد.
اينك كتاب زندگى حضرت زينب (س) نوشته حضرت حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاى رسولى محلاتى ـ زيده عزّه الشريف ـ با اصلاحات و ويرايش تازه به دوستداران اهل بيت & و عقيله آنان تقديم مى شود. و ما توفيقى الاّ باللّه.(ع)(ع)