قسمتي از دعاي «عرفه» و ترجمه شرح آن - شرح دعای عرفه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح دعای عرفه - نسخه متنی

شارح: خلف بن عبدالمطلب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قسمتي از دعاي «عرفه» و ترجمه شرح آن

بسم الله الّرحمن الّرحيم

اِلهي تَرَدُّددي في الْآثارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمزَارِ، فَاْجْمَعْني عَلَيكَ بِخِدمَهٍ تُوصِلُني اِلَيْكَ. كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ في وُجُودِه مُفْتَقِرٌ اِلَيْكَ. أَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهورِ ما لَيْسَ لَكَ حَتّي يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرُ لَكَ؟ مَتي غِبْتَ حَتّي تَحتاجَ اِلي دَليلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ؟ وَمَتي يَعُدْتَ حَتّي تَكُونَ الْآثارُ هِي الَّتي تُوصِلُ اِلَيْكَ؟ عَمِيَتْ عَيْنٌ لا تَراكَ عَلَيْها رَقيباً، وَخَسِرَتْ صَفْقَهُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِكَ نَصيباً!
اِلهي اَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ اِلَي الْاثارِ، فَاْرجِعْني اليك بِكِسوَهِ الْاَنْوارِ وَهِدايَهِ الْاِسْتبْصارِ حَتّي اَرْجعَ اِلَيْكَ مِنْها، كَما دَخَلْتُ اِلَيْكَ مِنْها مَصُونَ السِّرِّعَنِ النَّظَرِ اِلَيْها وَمَرْفُوعَ الْهِمَّهِ عَنِ الْاِعْتِمادِ عَلَيْها، اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَي ءٍ قَديرُ.
اِلهي! هذا ذُلّي ظاهِرٌ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَهذا لايَخْفي عَلَيْكَ؛ مِنكَ اَطْلُب الْوُصُولَ اِلَيْكَ، وَبِكَ اَسْتَدِلُّ عَلَيْكَ، فَاهْدِني بُنُورِكَ اِلَيْكَ، وَاَقِمْني بِصِدْقِ الْعُبوُدِيَّه بَيْنَ يَدَيْكَ.

مروري بر پاره اي از لغات:

مَزار، عبارت از مكاني است كه از آن ديدار به عمل مي آيد.

خدمه، كاري است كه خادم در مقام طاعت از مولي و سرور خود انجام مي دهد.

صَفقه: («الصفقه الخاسره»، معامله اي است كه فرد از رهگذر چنين معامله اي از لحاظ خريد و فروش، زيان مي بيند.) هر معامله اي را ـ كه به عنوان خريد و فروش انجام مي گيرد ـ «صفقه: كف زدن و دست به هم كوبيدن» مي نامند؛ چون خريدار دست خود را به دست فروشنده مي زند و يا دستها را به يكديگر مي كوبند. و اصولاً هر چيزي كه نواخته مي شود و صدايي از آن به گوش مي رسد از آن به «صفْقَه» تعبير مي شود...

المصون، يعني محفوظ از نقص و تغيّر.

اَسْراري از احوال اهل سلوك

در مطاوي اين بند از دعاي «عَرَفه» نكات سودمندي ديده مي شود كه بيانگر اسراري از احوال اهل سلوك و مردمي است كه طريق حق را در مي نوردند و راه وصول به مقام قرب را مي پويند. و نيز متضمن بارزترين نكاتي است كه هرگونه شك و ترديد و ابهام را از قلب و درون مي سترد؛ نكاتي كه بايد آنها را قانون و ضابطه ادب و نزاكت در پيشگاه الهي، و رهنمودي براي رسيدن به منتهاي هدفِ مطلوب برشمرد:

الف ـ بايد آثار و كثرات را براي رسيدن به مؤثر، پشت سر نهاد

«الهي ترددي في الآثار يوجب بعد المزار»... خدايا اگر توجه خود را بر بررسي آثار قدرت و دست آوردهاي توانايي تو معطوف سازم و يك به يك آنها را تحت مطالعه قرار دهم تا تو را شناسايي كنم، همين امر موجب مي گردد كه راه وصال و ديدارِ تو دور و دراز گردد.
سيد الشهدا (عليه السلام) به خدا عرض مي كند: اي محبوب و مطلوب من، اگر خويشتن را ـ براي شناخت تو ـ در آثار و آفريده هاي متكثّر و آيات متنوّع تو سرگرم سازم، و در لابلاي شاخه هاي به هر سو سر كشيده آثارِ صنعِ تو، به اين سو و آن سو كشانده شوم، موجب مي گردد كه از مؤثر، يعني از تويي كه اين همه آثار را پديد آورده اي، به گونه اي ناخوش آيند، دور و بيگانه شوم. و اين كار بِدان مي ماند كه واقعيت مشهود را رها سازم و براي يافتن آن به جستجوي نشان و اثرش برآيم، و يا چنان است كه از يقين روي گردانم و به دنبال خبر و گزارشِ از يقين تلاش كنم؛ و در نتيجه در پايگاهي از خيالِ محض به سربرم كه به هيچ وجه مرا به دليلي قاطع رهنمون نخواهد بود، و در ميان فضايي از گمانها و احتمالات قرار گيرم كه راه را فراسويم در رسيدن به محبوب مسدود سازد؛ زيرا اگر فرآورده اي جالب و شگفت انگيز، در دسترس احساس و تفكر كسي قرار گيرد، سزا نيست كه نردبان احساس و انديشه را هدف قرار دهد و بر آن بالا و پايين رود تا فقط درباره نظم و ترتيب و كيفيت تركيب اين فرآورده، نيروي فكر خود را به كار بگمارد، و در ماهيت اين فرآورده، انديشه خود را ايستا نگه دارد؛ بلكه بايد بپويد و از اين نردبان فكر و استدلال بگذرد تا آورنده و سازنده آن را شناسايي كند و دل به محبت كسي ببندد كه آن را آفريده و لباس هستي را بر قامتش پوشانده است؛ و به گونه اي اين حقيقت را دريابد كه چهره حق را با گستره اي فراگير در تمام آفاق ـ علي رغم همه كثرات و اختلاف صور و نگاره هاي آثار ـ كشف و شهود نمايد.

/ 10