بیشترلیست موضوعات شرح دعاي عرفه قسمتي از دعاي «عرفه» و ترجمه شرح آن اَسْراري از احوال اهل سلوك مراحل وصول به حال «جمع» اتصالِ اعتصام، اتصال شهود، اتصال وجود پاسخ به يك ايراد مقام محبت توضیحاتافزودن یادداشت جدید
و آياتي از اين قبيل كه مردم را به مطالعه در آثار ـ به منظور راه بردن به مؤثر ـ دعوت مي كند. حتي رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) آنگاه كه آيه اخير تلاوت مي شد مي فرمود:«وَيْلٌ لِمَنْ لا كَها بَيْنَ لَحْيَيْهِ وَلَمْ يَتَدَبَّرْها»...واي بر كسي كه اين سخن را ميان دو فك خود بجود و اين گفتار را بشنود، لكن در آن تدبر نكند.حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) با اين جمله «الهي اَمَرتَني...» مي خواهد حالت امتثال و اطاعت خود را در برابر اَوامر الهي اظهار كند كه... تو مرا به رجوع در آثار فرمان دادي و من نيز سر به فرمان تو مي نهم و در بدايع و شگفتيهاي اين آثار مي انديشم و از رهگذر فكر و انديشيدن، به عظمت صانع و پديد آورنده آنها پي مي برم. به همين جهت در روايات آمده است:«تَفَكُّرُ ساعَهٍ خَيْر مِنْ عِبادَهِ الْعابِدِ سَبْعينَ عامَاً»...يك لحظه تفكر بهتر از عبادت عابد به مدت هفتاد سال است.زيرا فكر و تدبر، داراي ارزش و مزايايي است كه از جمله آنها يقين و اطمينان، و افزايش علم و معرفت در انسان است.اما امام حسين (عليه السلام) نمي خواست در اين پايگاه درنگ يابد و در اين جايگاه اقامت اختيار كند، بلكه هدف او گذر از اين مرحله بوده است. و اگر هم در چنين موضعي اقامت گزيد، از آن رو بود كه مي خواست فرمان خدا را در مطالعه آثار گردن نهد.و چون توقف در آثار و رجوع به آنها تشكيل دهنده هدف نبوده، بلكه داراي جنبه آلي و ابزاري بوده است؛ سيدالشهدا به خداوند متعال عرض مي كند:«فَاْرجِعْني اِليْكَ بِكِسْوَهِ الْاَنْوارْ»...خدايا مرا به وسيله پوششي از انوار به سوي خود باز گردان، آنگونه كه نفوس مطمئنه ـ در حالي كه شادمان و مورد رضايت مي باشند ـ در ميان بندگان راستين تو، به تو باز مي گردند.آنگاه آن حضرت، «كسوه انوار»، يعني جامه نوراني (نه غير آن) را از خدا درخواست مي كند؛ و كسوه ديگري را ـ كه مستلزم حظوظ نفساني، از قبيل زخارِف متاع فاني و باقي است ـ از او مطالبه نمي نمايد.سپس بر درخواست قبلي، يعني «... كسوه الانوار»، «هدايه الاستبصار» را مي افزايد، و از خدا مي خواهد كه او را از هدايتي آميخته با بصيرت برخوردار سازد؛ زيرا كسي كه خداي متعال او را از بصيرت بهره مند كند و هدايتش نمايد، در درياي رضاي او غوطه مي خورد.آنگاه حضرت مي خواهد كيفيت حال خود را به هنگام پشت سر نهادن آثار و رجوع به حق گزارش كند، لذا مي گويد:«حَتّي اَرْجِعَ اِلَيْكَ مِنْها، كَما دَخَلْتُ اِلَيْكَ مِنْها مَصُونَ السِّرِعَنِ النَّظَرِ اِلَيْها، وَمَرفُوعَ الْهِمَّهِ عَنِ الْاِعتِمادِ عَلَيْها؛ اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَي ءٍْ قَدير»...خدايا مرا با بصيرت به خود بازگردان تا بازگشتنم به تو از رهگذر آثار، به سانِ وارد شدن بر تو از طريق همين آثار باشد؛ به گونه اي كه سرِّ و درونم از نظر و التفات به اين آثار، مصون باشد، و همتم از اعتماد و اتكاي بر اين آثار فراتر رود؛ كه تو بر هر چيزي توانا هستي. [1] . ق /37[2] . اعراف /172[3] . فتح /10[4] . حشر /2[5] . آل عمران /190