صفات دوستان ناشايسته
حضرت علي ـ عليه السلام ـ افزون بر ويژگيهاي دوستان شايسته ويژگيهاي ناپسند دوستان ناشايست را نيز بر شمرده است تا پيروانش از دوستي با زشتكاران و نااهلان بپرهيزند. در نگاه آن بزرگوار، دوستي با بدانديشان و بدكرداران جز تباهي رهاوردي ندارد:از دوستي با يار بد بپرهيزيد؛ زيرا چون شمشير برهنه است، جلوهاش زيبا و زخمش زشت.[1]برادران بد چون درخت آتش هستند. پارهاي از آن پاره ديگرش را ميسوزاند.[2]يكي از نويسندگان در اين باره مينويسد:بايد در انتخاب دوستان دقت كرد؛ غالب مصيبتهاي ما در نتيجة معاشرتهاي بيجا پديد ميآيد. انسان وقتي از گهواره قدم به معركة حيات مينهد، در جولانگاه اجتماع با طبقات مردم آشنا ميشود و بر حسب تصادف با گروهي از آنها آميزش ميكند؛ بسا ميشود در نتيجة آشنايي با فرومايگان در پرتگاه سفالت و رذالت ميافتد. ممكن است اشخاص فرومايه نسبت به آشنايان خود منظور بدي نداشته باشند، ولي مانند عقرب فقط به اقتضاي طبيعت دائماً به ديگران نيش ميزنند و اخلاق زهرآلود را در روح آنها تزريق ميكنند.[3]مهمترين ويژگيهاي ياران بد، در مكتب علوي عبارت است از:1. شرارت
بايد از دوستي با افراد شرور پرهيز كرد؛ زيرا نفس انسان خوپذير است و نشست و برخاست با افراد شرور، در وي تأثير ميگذارد. علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:مصاحبت با شريران، شر نصيب انسان ميكند؛ همن گونه كه باد، بر اثر وزيدن بر جاي بويناك، بويناك ميشود.[4]دوست شريران، همچون مسافر دريا است كه اگر از غرق شدن هم ايمن باشد، از ترس ايمن نيست.[5]از سوي ديگر، حتي اگر مصاحبت و دوستي با شروران بر رفتار فرد تأثير منفي ننهد، وي را در معرض اتهام قرار ميدهد. علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:از بدان بپرهيز تا در شمار ايشان در نيايي.[6]اين مثل فارسي «هر كه با بدان نشيند، اگر چه طبيعت ايشان در او اثر نكند، به طريقت ايشان متهم گردد»[7] به خوبي مفهوم سخن علي ـ عليه السلام ـ را روشن ميسازد.2. فسق
فاسق كسي است كه به ارتكاب اعمال زشت و نكوهيده خو گرفته و ظلم، ستيزهجويي و تجاوز به حقوق ديگران بخشي از سرشت او شده است.فاسق از معصيت كردن خشنود ميشود و ارزشهاي ديني و اجتماعي را زير پا مينهد. علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:دوستي با فاسقان از بزرگترين حماقتها است.[8]برترين اعمال ... دشمني با فاسقان است.[9]از مصاحبت با فاسقان، بدكاران و آنان كه آشكارا مرتكب معصيت ميشوند، بپرهيز.[10]3. دروغ
دروغ يكي از مفاسد اخلاقي است كه فرد و جامعه را به تباهي ميكشاند. اسلام اين صفت ناپسند را به شدت محكوم كرده، از آثار بيديني و نفاق شمرده است. حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:ثمرة الكذب المهانة في الدنيا و العذاب في الاخرة.نتيجة دروغ، خواري در دنيا و عذاب در آخرت است.[11]بر اين اساس است كه علي ـ عليه السلام ـ انسان را از دوستي با دروغگويان باز ميداردو ميفرمايد:از مصاحبت دروغگو بپرهيز. اگر هم بدان ناگزير شدي، او را تصديق مكن و به او مگو تكذيبش ميكني كه در اين صورت، از دوستي تو دست ميكشد؛ اما از طبيعتش دست نميكشد.[12]آن حضرت به فرزندش حسن ـ عليه السلام ـ چنين سفارش ميكند:ايّاك و مصادقة الكذاب فانّه كالسراب، يقرب عليك البعيد و يبعد عليك القريب.(فرزندم) بر تو باد پرهيز از دوستي با دروغگو، كه او به سراب ماند، دور را با تو نزديك و نزديك را به تو دور مينمايد.[13]4. طمع
طمع به معناي چشم داشتن به مال و ثروت ديگران است.علي ـ عليه السلام ـ اين صفت را سبب خواري و بردگي ميداند و ميفرمايد:طمعكار در بند خواري گرفتار است.[14]طمع بردگي جاودان است.[15]طمعكار با هدف دستيابي به موقعيت يا نعمت با انسان دوست ميشود و پس از رسيدن به هدف، نوميدي از آن يا دل بستن به موقعيت يا نعمتي گرانبهاتر دوستي را از ياد ميبرد. امام ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:هركه تو را براي چيزي دوست بدارد، با رسيدن به آن تو را ملول خواهد ساخت.[16]هر دوستياي كه طمع پديدش آرد، نوميدي از ميانش ميبرد.[17]