چهل حديث گهربار، از امام زين العابدين عليه السّلام
201 قال الا مامُ علىّ بن الحسين ، زين العابدين عليه السلام :ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ مِنَ الْمُؤ مِنينَ كانَ في كَنَفِ اللّهِ، وَاءظَلَّهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ في ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ مِنْ فَزَعِ الْيَوْمِ الاْ كْبَرِ:مَنْ اءَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، و رَجُلٌ لَمْ يَقْدِمْ يَدا وَرِجْلاً حَتّى يَعْلَمَ اءَنَّهُ فى طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها اءَوْ فى مَعْصِيَتِهِ، وَ رَجُلٌ لَمْ يَعِبَْاءخاهَ بِعَيْبٍ حَتّى يَتْرُكَ ذلكَ الْعِيْبَ مِنْ نَفْسِهِ.(242)فرمود: سه حالت وخصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختيها و شدايد صحراى محشر در اءمان است .اوّل آنكه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.دوّم آنكه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آنست يا مورد غضب و سخط او مى باشد.سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران ، سعى كند عيبهاى خود را برطرف نمايد.202 قال عليه السلام : ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ لِلْمُؤْمِن : كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَاغتِيابِهِمْ، وَإ شْغالُهُ نَفْسَهُ بِما يَنْفَعُهُ لاَِّخِرَتِهِ وَدُنْياهُ، وَطُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطيئَتِهِ.(243)فرمود: سه چيز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى و غيبت مردم ، خود را مشغول بكارهائى كردن كه براى آخرت و دنيايش مفيد باشد.و هميشه بر خطاها و اشتباهات خود گريان و ناراحت باشد.203 قال عليه السلام : اءرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كَمُلَ إ سْلامُهُ، وَمَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَلَقِيَ رَبَّهُ وَهُوَ عَنْهُ راضٍ: وِقاءٌ لِلّهِ بِما يَجْعَلُ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس ، وَصِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَالاْ سْتحْياء مِنْ كُلِّ قَبِى حٍ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ النّاسِ، وَحَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ اءهْلِهِ.(244)فرمود: هر كس داراى چهار خصلت باشد، ايمانش كامل ، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در حالتى خداوند را ملاقات مى كند كه از او راضى و خوشنود است :1 خصلت خود نگهدارى وتقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى ، نسبت به مردم خدمت نمايد.2 راستگوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى .3 حيا و پاكدامنى نسبت به تمام زشتيهاى شرعى و عرفى .4 خوش اخلاق وخوش برخوردى با اءهل و عيال خود.204 قال عليه السلام :يَا ابْنَ آدَم ، إنَّكَ لاتَزالُ بَخَيْرٍ ما دامَ لَكَ واعِظٌ مِنْ نَفْسِكَ، وَما كانَتْ الْمُحاسَبَةُ مِنْ هَمِّكَ، وَما كانَ الْخَوْفُ لَكَ شِعارا.(245)فرمود: اى فرزند آدم ، تا آن زمانى كه در درون خود واعظ و نصيحت كننده اى دلسوز داشته باشى ، و در تمام اءمور بررسى و محاسبه كارهايت را اهميّت دهى ، و در تمام حالات از عذاب الهى ترس و خوف داشته باشى .در خير و سعادت خواهى بود.205 قال عليه السلام : وَاءمّا حَقُّ بَطْنِكَ فَاءنْ لاتَجْعَلْهُ وِعاءً لِقَليلٍ مِنَ الْحَرامِ وَلا لِكَثيرٍ، وَاءنْ تَقْتَصِدَ لَهُ فِى الْحَلالِ.(246)فرمود: حقّى كه شكم بر تو دارد اين است كه آن را ظرف چيزهاى حرام چه كم و چه زياد قرار ندهى و بلكه در چيزهاى حلال هم صرفه جوئى كنى و به مقدار نياز استفاده نمائى .206 قال عليه السلام : مَنِ اشْتاقَ إلى الْجَنَّةِ سارَعَ إلى الْحَسَناتِ وَسَلاعَنِ الشَّهَواتِ، وَمَنْ اءشْفَقَ مِنَ النارِ بادَرَ بِالتَّوْبَةِ إلى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وَراجَعَ عَنِ الْمَحارِمِ.(247)فرمود: كسى كه مشتاق بهشت باشد در انجام كارهاى نيك سرعت مى نمايد و شهوات را زير پا مى گذارد و هر كس از آتش قيامت هراسناك باشد به درگاه خداوند توبه مى كند واز گناهان دورى مى نمايد.207 قال عليه السلام : طَلَبُ الْحَوائِجِ إلىَ النّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَياةِ وَمَذْهَبَةٌ لِلْحَياءِ، وَاسْتَخِفافٌ بِالْوَقارِ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَقِلَّةُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَى الْحاضِر.(248)فرمود: دست نياز به سوى مردم دراز كردن ، سبب ذلّت و خوارى در زندگى و در معاشرت خواهد بود.و نيز موجب از بين رفتن حياء و ناچيز شدن شخصيت خواهد گشت بطوريكه هميشه احساس نياز و تنگدستى نمايد.و هرچه كمتر به مردم رو بيندازد و كمتر درخواست كمك نمايد بيشتر احساس خودكفائى و بى نيازى خواهد داشت .208 قال عليه السلام : اَلْخَيْرُ كُلُّهُ صِيانَةُ الاْ نْسانِ نَفْسَهُ.(249)فرمود: سعادت و خوشبختى انسان در حفظ و كنترل اعضاء و جوارح خود از هرگونه كار زشت و خلاف است .209 قال عليه السلام : سادَةُ النّاسِ فى الدُّنْيا الاَسْخِياء، وَسادَةُ الناسِ في الا خِرَةِ الاْ تْقياءِ.(250)فرمود: در اين دنيا سرور مردان سخاوتمندان هستند، ولى در قيامت سيّد و سرور مردان ، پرهيزكاران خواهند بود.210 قال عليه السلام : مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَكِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.(251)فرمود: هر كس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نمايد و با خويشان خود صله رحم نمايد، خداوند او را در قيامت مفتخر و سربلند مى گرداند.211 قال عليه السلام : إنَّ اءفْضَلَ الْجِهادِ عِفَّةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ.(252)فرمود: با فضيلترين ومهمترين مجاهدتها عفيف نگه داشتن شكم و عورت است از چيزهاى حرام و شبهه ناك - .212 قال عليه السلام : مَنْ زارَ اءخاهُ فى اللّهِ طَلَبا لاِ نْجازِ مَوْعُودِ اللّهِ، شَيَّعَهُ سَبْعُونَ اءلْفَ مَلَكٍ، وَهَتَفَ بِهِ هاتِفٌ مِنْ خَلْفٍ اءلاطِبْتَ وَطابَتْ لَكَ الْجَنَّةَ، فَإذا صافَحَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ.(253)فرمود: هر كس به ديدار دوست و برادر خود رود و براى رضاى خداوند او را زيارت نمايد به اميد آنكه به وعده هاى الهى برسد، هفتاد هزار فرشته او را همراه و مشايعت خواهند كرد، همچنين مورد خطاب قرار مى گيرد كه از آلودگيها پاك شدى و بهشت گوارايت باد.پس چون با دوست و برادر خود دست دهد و مصافحه كند مورد رحمت قرار خواهد گرفت .213 قال عليه السلام : إنْ شَتَمَكَ رَجُلٌ عَنْ يَمينِكَ، ثُمَّ تَحَوَّلَ إلى يَس ارِكَ فَاعْتَذَرَ إ لَيْكَ فَاقْبَلْ مِنْهُ.(254)فرمود: چنانچه شخصى تو را بدگويى كند، و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذر خواهى و پوزش او را پذيرا باش .214 قال عليه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَيْفَ لايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.(255)فرمود: تعجّب دارم از كسى كه نسبت به تشخيص خوب و بد خوراكش اهتمام مى ورزد كه مبادا ضررى به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و ديگر كارهايش اهميّت نمى دهد، ونسبت به مفاسد دنيائى ، آخرتى روحى ، فكرى ، اخلاقى و... بى تفاوت است .215 قال عليه السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا مِنْ جُوعٍ اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقى مُؤْمِنا مِنْ ظَمَاءٍ سَقاهُ اللّهُ مِنَ الرَّحيقِ الْمَحْتُومِ، وَمَنْ كَسا مُؤْمِنا كَساهُ اللّهُ مِنَ الثّيابِ الاْ خْضَرِ.(256)فرمود: هر كس مؤمن گرسنه اى را طعام دهد خداوند او را از ميوه هاى بهشت اطعام مى نمايد، و هر كه تشنه اى را آب دهد خداوند از چشمه گواراى بهشتى سيرآبش مى گرداند، و هر كس برهنه اى را لباس بپوشاند خداوند او را از لباس سبز بهشتى كه بهترين نوع و رنگ مى باشد خواهد پوشاند.216 قال عليه السلام : إنَّ دينَ اللّهِ لايُصابُ بِالْعُقُولَ النّاقِصَةِ، وَالاَّْراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاييسِ الْفاسِدَةِ، وَلايُصابَ إلاّ بِالتَّسْليمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِياسِ وَالرَّاءْىِ هَلَكَ.(257)فرمود: به وسيله عقل ناقص و نظريه هاى باطل ، و مقايسات فاسد و بى اءساس نمى توان احكام و مسائل دين را بدست آورد. بنابر اين تنها وسيله رسيدن به احكام واقعى دين تسليم محض مى باشد، پس هر كس در مقابل ما اهل بيت تسليم باشد از هر انحرافى در اءمان است و هركه به وسيله ما هدايت يابد خوشبخت خواهد بود.و شخصى كه با قياس و نظريات شخصى خود به خواهد دين اسلام را دريابد هلاك مى گردد.217 قال عليه السلام : الدُّنْيا سِنَةٌ، وَالاَّْخِرَةُ يَقْظَةٌ، وَنَحْنُ بَيْنَهُما اءضْغاثُ اءحْلامِ.(258)فرمود: دنيا همچون نيمه خواب (چرت ) است و آخرت بيدارى مى باشد و ما در اين ميان رهگذر، بين خواب و بيدارى به سير مى بريم .218 قال عليه السلام : مِنْ سَعادَةِ الْمَرْءِ اءنْ يَكُونَ مَتْجَرُّةُ فى بَلادِهِ، وَيَكُونَ خُلَطاؤُهُ صالِحينَ، وَتَكُونَ لَهُ اءوْلادٌ يَسْتَعينُ بِهِمْ.(259)فرمود: از سعادت مرد آن است كه در شهر خود كسب و تجارت نمايد و شريكان و مشتريانش افرادى صالح و نيكوكار باشند، و نيز داراى فرزندانى باشد كه كمك حال او باشند.219 قال عليه السلام : آياتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَيَنْبَغى لَكَ اءنْ تَنْظُرَ ما فيها.(260)فرمود آيه هاى قرآن هر كدام آن خزينه علوم خداوند است ، هر آيه و خزينه اى را كه مشغول خواندن مى شوى در آن دقّت نظر كن كه چه در مى يابى .220 قال عليه السلام : مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَكَّة لَمْ يَمُتْ حَتّى يَرى رَسُولَ اللّهِ صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، وَيَرَى مَنْزِلَهُ فى الْجَنَّةِ.(261)فرمود: هركه قرآن را در مكّه مكرّمه ختم كند نمى ميرد مگر آنكه حضرت رسول اللّه صلى الله عليه و آله و نيز جايگاه خود را در بهشت رؤ يت مى نمايد.221 قال عليه السلام : يا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ يَحِجَّ اسْتَبْشَرُوا بِالْحاجِّ إذا قَدِمُوا فَصافِحُوهُمْ وَعَظِّمُوهُمْ، فَإنَّ ذلِكَ يَجِبُ عَلَيْكُمْ تُشارِكُوهُمْ فى الاْ جْرِ.(262)فرمود: شماهائى كه به مكّه نرفته ايد و در مراسم حجّ شركت نكرده ايد، بشارت باد شما ها را به آن حاجيانى كه بر مى گردند، با آنها ديدار و مصافحه كنيد تا در پاداش و ثواب حجّ آنها شريك باشيد.222 قال عليه السلام : الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ، مِنْ اءعْلى دَرَجاتِ الْيَقينِ.(263)شادمانى و راضى بودن به سخت ترين مقدّرات الهى از عاليترين مراتب ايمان و يقين خواهد بود.223 قال عليه السلام :
ما مِنْ جُرْعَةٍ اءَحَبُّ إلى اللّهِ مِنْ جُرْعَتَيْنِ: جُرْعَةُ غَيْظٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِحِلْمٍ، اءَوْ جُرْعَةُ مُصيبَةٍ رَدَّها مُؤْمِنٌ بِصَبْرٍ.(264)فرمود: نزد خداوند متعال حالتى محبوبترر از يكى دو حالت نيست :حالت غضب وغيظى كه مؤمن با بردبارى و حلم از آن بگذرد. حالت بلا ومصيبتى كه مؤمن آن را با شكيبائى و صبر بگذارند.224 قال عليه السلام : مَنْ رَمَى النّاسَ بِما فيهِمْ رَمَوْهُ بِما لَيْسَ فيِهِ.(265)فرمود: هر كس مردم را عيب جوئى كند و عيوب آنان را بازگو نمايد و سرزنش كند، ديگران او را متهّم به غير واقعيّات مى كنند.225 قال عليه السلام : مُجالِسَةُ الصَّالِحيِنَ داعِيَةٌ إلى الصَّلاحِ، وَآدابُ الْعُلَماءِ زِيادَةٌ فِى الْعَقْلِ.(266)فرمود: هم نشينى با صالحان انسان را به سوى صلاح و خير مى كشاند، معاشرت و هم صحبت شدن با علماء، سبب افزايش شعور و بينش مى باشد.226 قال عليه السلام : إنَّ اللّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزينٍ، وَيُحِبُّ كُلَّ عَبْدٍ شَكُورٍ.(267)فرمود: همانا خداوند دوست دارد هر قلب حزين و غمگينى را (كه در فكر نجات و سعادت خود باشد) و هر بنده شكر گذارى را دوست دارد.227 قال عليه السلام : إنَّ لِسانَ ابْنَ آدَمٍ يَشْرُفُ عَلى جَميعِ جَوارِحِهِكُلَّ صَباحٍ فَيَقُولُ: كَيْفَ اءصْبَحْتُمْ؟فَيَقُولُونَ: بِخَيْرٍ إنْ تَرَكْتَنا، إنَّما نُثابُ وَنُعاقِبُ بِكَ.(268)فرمود: هر روز صبحگاهان زبان انسان بر تمام اعضاء و جوارحش وارد مى شود و مى گويد:
چگونه ايد؟ و در چه وضعيّتى هستيد؟جواب دهند: اگر تو ما را رها كنى خوب و آسوده هستيم ، چون كه ما به وسيله تو مورد ثواب و عقاب قرار مى گيريم .228 قال عليه السلام : ما تَعِبَ اءوْلِياءُ اللّهُ فِى الدُّنْيا لِلْدُّنْيا، بَلْ تَعِبُوا فِى الدُّنْيا لِلاَّْخِرَةِ.(269)فرمود: دوستان و اءولياء خدا در فعاليتهاى دنيوى خود را براى دنيا به زحمت نمى اندازند وخود را خسته نمى كنند بلكه براى آخرت زحمت مى كشند.229 قال عليه السلام : لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى طَلَبِ الْعِلْمِ لَطَلَبُوهُ وَلَوْبِسَفْكِ الْمِهَجِ وَخَوْضِ اللُّجَجِ.(270)فرمود: چنانچه مردم منافع و فضايل تحصيل علوم را مى دانستند هر آينه آن را تحصيل مى كردند گرچه با ريختن خون و يا فرو رفتن زير آبها در گردابهاى خطرناك باشد.230 قال عليه السلام : لَوِ اجْتَمَعَ اءهْلُ السّماءِ وَالاْ رْضِ اءنْ يَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا.(271)فرمود: اگر تمام اهل آسمان و زمين جمع شوند بر اينكه بخواهند خداوند متعال را توصيف و تعريف كنند، نمى توانند به عظمت و قدرت او پى ببرند.231 قال عليه السلام : ما مِنْ شَيْى ءٍ اءحبُّ إلى اللّهِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ، وَما شَيْى ءٍ اءَحَبُّ إلى اللّهِ مِنْ اءنْ يُسْاءلَ.(272)فرمود: بعد از معرفت به خداوند چيزى محبوب تر از دور نگه داشتن شكم وعورت از آلودگيها وهوسرانيها وگناهان نيست ، و نيز محبوبترين كارها نزد خداوند مناجات و درخواست نيازمنديها به درگاهش خواهد بود.232 قال عليه السلام : إ بْنَ آدَم إنَّكَ مَيِّتٌ وَمَبْعُوثٌ وَمَوْقُوفٌ بَيْنَ يَدَىِ اللّهِ جَلّ وَعَزّ، فَاءعِدَّ لَهُ جَوابا.(273)فرمود: اى فرزند آدم (اى انسان تو) خواهى مُرد و سپس محشور مى شوى و در پيشگاه خداوند احضار خواهى شد، پس جوابى (قانع كننده و صحيح در مقابل سؤالها) مهيّا و آماده كن .233 قال عليه السلام : نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِى وَجْهِ اءخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَالْمَحَبَّةِ لَهُ عِبادَة .(274)فرمود: نظر كردن مؤمن به صورت برادر مؤمنش از روى علاقه ومحبّت عبادت است .234 إ يّاكَ وَمُصاحِبَةُ الْفاسِقِ، فَإ نّهُ بايِعُكَ بِاءكْلَةٍ اءَوْ اءقَلّ مِنْ ذالكَ وَإ يّاكَ وَمُصاحِبَةُ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّى وَجَدْتُهُ مَلْعُونا فى كِتابِ اللّهِ.(275)فرمود: برحذر باش از دوستى و همراهى با فاسق چون كه او به يك لقمه نان و چه بسا كمتر از آن هم ، تو را مى فروشد. و مواظب باش از دوستى و صحبت با كسى كه قاطع صله رحم مى باشد چون كه او را در كتاب خدا ملعون يافتم .235 قال عليه السلام : اءشَدُّ ساعاتِ ابْنِ آدَم ثَلاثُ ساعاتٍ: السّاعَةُ الَّتى يُعايِنُ فيها مَلَكُ الْمَوْتِ، وَالسّاعَةُ الَّتى يَقُومُ فيها مِنْ قَبْرِهِ، وَالسَّاعَةُ الَّتى يَقِفُ فى ها بَيْنَ يَدَيِ اللّه تَبارَكَ وَتَعالى ، فَإمّا الْجَنَّةِ وَإمّا إلَى النّارِ.(276)فرمود: مشكلترين و سخت ترين لحظات و ساعات دورانها براى انسان ، سه مرحله است :1 آن موقعى است كه عزرائيل بر بالين انسان مى آيد و مى خواهد جان او را برگيرد.2 آن هنگامى خواهد بود كه از درون قبر زنده مى شود و در صحراى محشر به پا مى خيزد.3 آن زمانى كه در پيشگاه خداوند متعال جهت حساب و كتاب و بررسى اعمال قرار مى گيرد و نمى داند راهى بهشت و نعمتهاى جاويد مى شود و يا راهى دوزخ و عذاب دردناك خواهد شد.236 قال عليه السلام : إذا قامَ قائِمُنا اءذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شيعَتِنا الْعاهَةَ، وَجَعَلَ قُلُوبَهُمْ كُزُبُرِ الْحَديدِ، وَجَعَلَ قُوَّةَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّةَ اءرْبَعينَ رَجُلاً.(277)فرمود: هنگامى كه قائم ما ( حضرت حجّت ، روحى له الفداء وعجّ) قيام و خروج نمايد خداوند بلا و آفت را از شيعيان و پيروان ما برمى دارد ودلهاى ايشان را همانند قطعه آهن محكم مى نمايد، و نيرو و قوّت هر يك از ايشان به مقدار نيروى چهل نفر ديگران خواهد بود.237 قال عليه السلام : عَجَبا كُلّ الْعَجَبِ لِمَنْ عَمِلَ لِدارِ الْفَناءِ وَتَرَكَ دارَ الْبقاء.(278)فرمود: بسيار عجيب است از كسانى كه براى اين دنياى زودگذر و فانى كار مى كنند و خون دل مى خورند ولى آخرت را كه باقى و ابدى است رها و فراموش كرده اند.238 قال عليه السلام : رَاءْيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِى قَطْعِ الطَّمَعِ عِمّا فِى اءيْدِى النّاسِ.(279)فرمود: تمام خيرات و خوبيهاى دنيا و آخرت را در چشم پوشى و قطع طمع از زندگى و اموال ديگران مى بينم
.(يعنى قناعت داشتن ).239 قال عليه السلام : مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ اءكْمَلَ فى هِ، كانَ هَلاكُهُ مِنْ اءيْسَرِ ما فيهِ.(280)فرمود: كسى كه بينش و عقل خود را به كمال نرساند و در رُكود فكرى بسر برد به سادگى در هلاكت و گمراهى و سقوط قرار خواهد گرفت .240 قال عليه السلام : إنَّ الْمَعْرِفَةَ، وَكَمالَ دينِ الْمُسْلِمِ تَرْكُهُ الْكَلامِ فيما لايُغْنيهِ، وَقِلَّةُ يُرائِهِ وَحِلْمِهِ وَصَبْرِهِ وَحُسْنِ خَلْقِهِ.(281)فرمود: همانا معرفت و كمال دين مسلمان در گرو رها كردن سخنان و حرفهائى است كه به حال او و ديگران سودى ندارد.همچنين از رياء و خودنمائى دور جستن و در برابر مشكلات زندگى بردبار و شكيبا بودن و نيز داراى اخلاق پسنديده و نيك سيرت بودن است .