خلاصه حالات هفتمين معصوم پنجمين امام حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام - راهنماى سعادت و خوشبختى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راهنماى سعادت و خوشبختى - نسخه متنی

عبداللّه صالحى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خلاصه حالات هفتمين معصوم پنجمين امام حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام

آن حضرت بنا بر مشهور، روز جمعه يا دوشنبه ، سوّم ماه صفر، يا اوّل ماه رجب ، سال 57(282) هجرى قمرى در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.

نام : محمد، صلوات اللّه و سلامه عليه .(283)

كنيه : أ بو جعفر، أ بو جعفر اوّل (284).

لقب : باقر، شاكر، هادى ، باقر العلوم ، امين ، شبيه و...

پدر: امام سجّاد، زين العابدين ، علىّ بن الحسين عليه السلام .

مادر: فاطمه دختر امام حسن مجتبى عليه السلام .

نقش انگشتر: رَبِّ لاتَذَرْنيهَ فَرْداً، العِزَّةُ لِلّهِ، القُوَّةُ لِلّهِ جَميعا.

دربان : جابر ين يزيد جُعفى

حضرت اوّلين امام و خليفه اى بود كه توانست با استفاده از جوّ حاكم بر جامعه زمانش يعنى شروع درگيرى بنى العباس و بنى اميّه حدّاكثر استفاده و بهره را برگيرد و با تشكيل كلاسها و جلسات مختلف احكام و حقايق اسلام و تفسير قرآن را نشر دهد، وعلوم و معارف الهى را براى جوامع بشرى شكافته و تشريح نمايد.

بر همين اساس يكى از لقبهاى مشهور آن حضرت باقر العلوم يعنى شكافنده علوم و فنون مى باشد.

امام باقر عليه السلام در سنين دو يا چهار سالگى در صحراى كربلا حضور داشت .

حضرت در هر جمعه يك دينار صدقه مى داد و مى فرمود: دادن صدقه در روز جمعه چند برابر ديگر روزها پاداش دارد.

هر موقع مشكلى براى حضرت پيش مى آمد خانواده خود را جمع مى نمود و در جمع آنها دعا مى كرد و آنها آمّين مى گفتند.

آن حضرت حدود چهار سال با جدّش امام حسين عليه السلام و 38 سال همزمان در حيات پدرش امام سجّاد عليه السلام ، و سپس حدود 19 سال امامت و زعامت جامعه اسلامى را برعهده داشت كه روى هم 57 سال عمر با بركت آن حضرت را گفته اند.

آن حضرت روز 12 يا 25 محرّم سال 94، يا 95 پس از شهادت پدر بزرگوارش در سنين 38 سالگى به منصب امامت نائل آمد و تا 7 ربيع الا وّل يا ذى الحجّة ، سال 114 به طول انجاميد.

شهادت : روز دوشنبه هفتم ربيع الا وّل يا ذى الحجّة ، سال 114 هجرى قمرى (285) به دستور هشام بن عبد الملك به وسيله زهر توسط ابراهيم بن وليد استاندار مدينه ، مسموم و به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

محلّ دفن : آن حضرت در قبرستان بقيع كنار پدر و عمويش دفن گرديد.

فرزندان : حضرت داراى هفت فرزند پسر و دو دختر بوده است .

پادشاهان و خلفاء هم عصر امامتش : وليد بن عبد الملك ، سليمان بن عبد الملك ، عمر بن عبد العزيز، يزيد بن عبد الملك ، هشام بن عبد الملك ، وليد بن يزيد بن عبد الملك ، يزيد بن وليد بن عبد الملك ، ابراهيم بن وليد بن عبد الملك .

نماز آن حضرت : دو ركعت است ، در هر ركعت پس از قرائت حمد، صد مرتبه (شهد اللّه ) گفته مى شود: و بعد از آن كه سلام نماز پايان يافت ، تسبيح حضرت زهراء سلام اللّه عليها گفته مى شود.

و سپس تقاضا و در خواست حوائج مشروعه از خداوند متعال انجام گردد كه انشاء اللّه برآورده خواهد شد.(286)

چهل حديث گهربار، از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام

241 قالَ الا مامُ اءبو جَعْفَر محمّد بنِ عليّ باقرُ العلومِ عليه السلام :

لَوِاجْتَمَعَ اءهْلُ السَّماءِ وَالْاءرْضِ اءنْ يَصِفُوا اللّهَ بِعَظَمَتِهِ لَمْ يَقْدِرُوا.(287)

فرمود: چنانچه تمامى اهل آسمان و زمين گرد هم آيند و بخواهند خداوند متعال را در جهت عظمت و جلال توصيف كنند، قادر نيستند.

242 قال عليه السلام : إنَّ اءفضَلَ الْاءعْمالِ عِنْدَاللّهِ ما عَمِلَ بِالسُّنَّةِ وَ إنْ قَلَّ.(288)

فرمود: همانا با فضيلت ترين عملها در پيشگاه خداوند متعال آن عملى است كه طبق سنّت پيامبر و اءهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و دستور قرآن قرار گيرد، گرچه اءندك و ناچيز باشد.

243 قال عليه السلام :

مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلايَتِنا فِي غَيْبَةِ قائِمِنا، اءعْطاهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَجْرَ اءلْفَ شَهيدٍ مِنْ شُهَداءِ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ.(289)

فرمود: كسى كه در زمان غيبت امام زمان (عجّل اللّه فرجه الشّريف ) بر ايمان و ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت پابرجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهيد از شهداى جنگ بدر و حنين به او عطا مى فرمايد.

244 قال عليه السلام : لَوْ أ نَّ الْإ مامَ رُفِعَ مِنَ الْاءرْضِ ساعَةً، لَماجَتْ بِاءهْلِها كَما يَمُوجُ الْبَحْرُ بِاءهْلِهِ.(290)

فرمود: اگر امام و حجّت خدا لحظه اى از روى زمين و از بين افراد جامعه برداشته شود، زمين اهل خود را در خود مى بلعد و فرو مى برد همانطورى كه دريا چيزهاى خود را در خود مى بلعد.

245 قال عليه السلام : إنَّ جَميعَ دَوابِّ الْاءرْضِ لَتُصَلّي عَلى طالِبِ الْعِلْمِ حَتّى الْحيتانِ في الْبَحْرِ.(291)

فرمود: به درستى كه تمام موجودات و جانوران زمين و بلكه ماهيان دريا براى تحصيل كنندگان علوم اسلامى و معارف الهى تحيّت و درود مى فرستند.

246 قال عليه السلام : لَوْ اءُوتيتُ بِشابٍّ مِنْ شَبابِ الشّيعَةِ لايَتْفَقَّهُ فِي الدّينِ، لَاءَوجَعْتُهُ.(292)

فرمود: اگر جوانى از جوانان شيعه را نزد من بياورند كه در مسائل دين و زندگى آشنا نباشد، او را تنبيه و شكنجه خواهم كرد (تا به دنبال تحصيل مسائل دين برود).

247 قال عليه السلام :

مَنْ اءفْتَى النّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً، لَعَنَتْهُ مَلائِكَةُ الرَّحْمَةِ و مَلائِكَةُ الْعَذابِ، وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفَتْياهُ.(293)

فرمود: هر كس درباره مسائل دين فتوا و نظريه اى دهد كه بدون علم و اطّلاع باشد، ملائكه رحمت و ملائكه عذاب او را لعن و نفرين مى كنند و گناه عمل كننده اگر خلاف باشد بر عهده گوينده است .

248 قال عليه السلام : الصَّلاةُ عَمُودُالدّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمُودِالْفِسْطاطِ، إذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاءَوْتادُ وَالْاءَطْناب ، وَ إذا مالَ الْعَمُودُ وَانْكَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَ تَدٌ وَلاطَنَبٌ.(294)

فرمود: نماز ستون دين است و مثالش همانند تيرك و ستون خيمه اى مى باشد كه چنانچه محكم و استوار باشد ميخها و طنابهاى اطراف آن پا بر جا خواهد بود ولى اگر ستون سُست يا كج باشد ميخها و طنابهاى اطراف آن نمى تواند پابرجا باشد.

249 قال عليه السلام : لاتَتَهاوَنْ بَصَلاتِكَ، فَإنَّ النَّبيَّ صلى الله عليه و آله قالَ عِنْدَ مَوْتِهِ: لَيْسَ مِنّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلاتِهِ، لَيْسَ مِنّى ، مَنْ شَرِبَ مُسْكِراً لايَرِدُ عَلَىٍّّ الْحَوْضَ، لاوَاللّهِ.(295)

فرمود: نسبت به نماز بى اعتنا مباش و آن را سبك و ناچيز مشمار، همانا كه پيامبر خدا هنگام وفات خود فرمود:

هر كس نماز را سبك شمارد و يا مسكرات بنوشد از امّت من نيست و بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.

250 قال عليه السلام : بُنِيَ الْإ سْلامُ عَلى خَمْسَةِ اءشْياءٍ: عَلَى الصَّلاةِ، وَ الزَّكاةِ، وَالْحَجِّ، وَالصَّوْمِ، وَالْوِلايَةِ، وَلَمْ يُنادِ بِشَيْى ءٍ مِثْلُ ما نُودِىٍَّ لِلْوِلايَةِ.(296)

فرمود: دين مبين اسلام بر پنج پايه و اساس استوار است : نماز، زكات ، خمس ، حجّ، روزه ، ولايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام ، سپس افزود: آن مقدارى كه نسبت به ولايت سفارش شده است نسبت به هيچ كدام تاءكيد نگرديده است و ولايت اساس و محور تمام اعمال خواهد بود.

251 قال عليه السلام : مَنْ دَعَااللّهَ بِنا اءفْلَحَ، وَمَنْ دَعاهُ بِغَيْرِنا هَلَكَ وَاسْتَهْلَكَ.(297)

فرمود: هر كه خداوند را به وسيله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفّق خواهد شد.

و كسى كه غير از ما اهل بيت عصمت و طهارت را وسيله گرداند نااميد و هلاك خواهد گشت .

252 قال عليه السلام : الاءعْمالُ تُضاعَفُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَأ كْثِرِوا فيها مِنَ الصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ والدُّعاءِ.(298)

فرمود: پاداش اعمال بد يا خوب در روز جمعه دو برابر ديگر روزها است ، پس سعى نمائيد در اين روز نماز و صدقه و دعا بسيار انجام دهيد.

253 قال عليه السلام : مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا اسْتِعْفافا عَنِ النّاسِ، وَسَعْيا عَلى اءهْلِهِ، وَتَعَطُّفا عَلى جارِهِ، لَقَى اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَالْبَدْرِ.(299)

فرمود: هر كس دنيا را به جهت يكى از سه حالت طلب كند: بى نيازى از مردم ، آسايش و رفاه خانواده و عائله اش ، كمك و رسيدگى به همسايه اش .
روز قيامت در حالتى محشور مى گردد و به ملاقات خداوند متعال وارد مى شود كه صورتش همچون ماه شب چهارده نورانى است .

254 قال عليه السلام : ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لِاءحَدٍ فيهِنَّ رُخْصَةً: اءداءُ الْاءمانَةِ إلَى الْبِرِّ وَالْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبِّرِ وَالْفاجِرِ، وَ بِرُّ الْوالِدَيْنِ بِرَّيْنِ كانا اَوْ فاجِرَيْنِ.(300)

فرمود: خداوند سبحان در سه چيز رخصت قرار نداده است :

اءمانت را سالم تحويل صاحبش دادن ، خواه آنكه صاحبش آدم خوبى باشد يا فاجر.

وفاى به عهد نسبت به هر شخصى خوب باشد يا بد.

نيكى و احسان به پدر و مادر خوب باشند يا بد.

255 قال عليه السلام : إنَّ الْجَنَّةَ وَالْحُورَ لَتَشْتاقُ إلى مَنْ يَكْسَحُ الْمَسْجِدَ، اَوْ يَاءخُذُ مِنْهُ الْقَذى .(301)

فرمود: همانا بهشت و حورالعين در انتظار افرادى است كه در نظافت و تميز كردن مسجد سعى و تلاش نمايند.

256 قال عليه السلام : إنَّما يَبْتَلِى الْمُؤ مِنُ فِى الدُّنْيا عَلى قَدْرِ دينِهِ.(302)

فرمود: همانا مؤمن در اين دنيا هر مقدارى كه دين و ايمان داشته باشد بهمان اندازه مورد امتحان و آزمايش قرار مى گيرد.

257 قال عليه السلام :

لايَكُونُ الْعَبْدُ عابِدا لِلّهِ حَقَّ عِبادَتِهِ حَتّى يَنْقَطِعَ عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ، فَحينَئِذٍ يَقُولُ: هذا خالِصٌ لى ، فَيَقْبِلُهُ بِكَرَمِهِ.(303)

فرمود: كسى به بندگى و ستايش گر حقيقى در برابر خداوند نمى رسد مگر آنكه از تمام افراد قطع اميد كند و تنها اميدش خداى يكتا باشد.

در يك چنين حالتى خداوند گويد: اين عمل خالصانه براى من است و آن را مورد قبول و عنايت خود قرار مى دهد.

258 قال عليه السلام : اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ هُوَ حَقُّ، مافَتَحَ رَجُلٌ عَلى نَفْسِهِ بابَ الْمَسْاءلَةِ إلاّ فَتَحَ اللّهُ عَلَيْهِ بابَ فَقْرٍ.(304)

فرمود: سوگند به خدائى كه بر حقّ است ، چنانچه شخصى در موردى تقاضاى خود را به يكى از همنوعان خود بگويد و بدون توجّه به خداوند متعال درخواست كمك نمايد، خداوند درى از درهاى فقر و تنگدستى را بر او بگشايد.

259 قال عليه السلام : مَنْ قَضى مُسْلِما حاجَتَهُ، فالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: ثَوابُكَ عَلَىٍَّّ وَلا اَرْضى لَكَ ثَوابا دُونَ الْجَنَّةِ.(305)

فرمود: هر كس حاجتى را براى مسلمانى برآورده كند و گره از مشگلش ‍ بگشايد، خداوند متعال به او خطاب كند:

ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غير از بهشت چيز ديگرى لايق تو نخواهد بود.

260 قال عليه السلام : إنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اءُوْحى إلى شُعَيْبِ النَّبي عليه السلام : إنّى مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ اءلْفٍ، اءرْبَعينَ اءلْفا مِنْ شِرارِهِمْ وَ سِتّينَ اءلْفا من خِيارِهِمْ.

فقال : يارَبَّ هؤُلاءِ الْاءشْرار، فَما بالُ الْاءخْيار؟ فَاءوحى اللّهُ إ لَيْهِ: إنَّهُمْ داهَنُوا اءهْلَ الْمَعاصى وَ لَمْ يَغْضِبُوا لِغَضَبي .(306)

فرمود: همانا خداوند متعال ، براى حضرت شعيب عليه السلام وحى فرستاد:

من از قوم تو يكصد هزار نفر را عذاب و هلاك مى نمايم كه شصت هزار نفر ايشان اءشرار و چهل هزار نفر ديگرشان از خوبان و عبادت كنندگان خواهند بود.

حضرت شعيب عليه السلام سؤال نمود: اءشرار كه مستحقّ عذاب هستند ولى خوبان را چرا عذاب مى نمائى ؟

خداوند وحى نمود: به جهت آنكه اين افراد نسبت به گناهكاران بى تفاوت بوده و با ايشان سازش مى كردند.

261 قال عليه السلام : مَنْ اءطْعَمَ مُؤْمِنا، اءطْعَمَهُ اللّهُ مِنْ ثِمارِ الْجَنَّةِ.(307)

فرمود: هر كس مؤمنى را طعام دهد، خداوند از ميوه هاى بهشتى روزى او گرداند.

262 قال عليه السلام :

مَنْ حَمَلَ اءخاهُ عَلى رَحْلِهِ بَعَثَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ إلَى الْمَوْقِفِ عَلى ناقَةِ مِنْ نَوْقِ الْجَنَّةِ يُباهى بِهِ الْمَلائِكَةَ.(308)

فرمود: كسى كه برادرش را (و هر كس كه در مسير راه بدون وسيله است ) سوار وسيله نقليه خود كند و حتّى الا مكان او را به مقصد برساند خداوند متعال او را در قيامت سوار شترى از شترهاى بهشتى مى گرداند كه سريع او را به مقصد برساند و از شدايد و سختيهاى محشر در اءمان گردد .

و در ضمن ملائكه به وجود او مباهات و افتخار مى كنند.

263 قال عليه السلام : إذا دَخَلَ اءحَدُكُمْ عَلى اءخيهِ فى رَحْلِهِ، فَلْيَقْعُدْ حَيْثُ يَاءمُرُهُ صاحِبُ الرَّحْلِ، فَإنَّ صاحِبَ الْبَيْتِ اءعْرَفُ بِعَوْرة بَيْتِهِ مِنَ الدّاخِلِ عَلَيْهِ.(309)

فرمود: هنگامى به منزل يكى از برادران و دوستانتان وارد شديد، هر كجا به شما گفت بنشينيد بپذيريد و همانجا بنشينيد، چونكه صاحب منزل بيش از ديگران به اءسرار منزل خود آشنا و آگاه است .

264 قال عليه السلام : اَلْجَنَّةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى الْفَتّانينَ الْمشّائينَ بِالنَّميمَةِ.(310)

فرمود: بهشت و نعمتهاى حياتبخش آن براى اشخاص فتنه گر و سخن چين آشوب طلب ، حرام است .

265 قال عليه السلام : إ نّا نَاءمُرُ صِبْيانَنا بِالصَّلاةِ إذا كانُوا بَنى خَمْسَ سِنين ، فَمُرُوا صِبْيانَكُمْ إذا كانوا بَنى سَبْعَ سِنين .(311)

فرمود: ما اءهل بيت عصمت و طهارت كودكان خود را از دوران پنج سالگى به انجام نماز دستور مى دهيم ، ولى شما دوستان و پيروان ما فرزندان خود را از سنين هفت سالگى وادار به نماز نمائيد.

266 قال عليه السلام : مَنْ حَمَلَ جَنازَةً مِنْ اَرْبَع جَوانِبِها، غَفَرَ اللّهُ لَهُ اَرْبَعينَ كَبيرَةً.(312)

فرمود: هر كس جنازه اى را تشييع نمايد و چهار جانب تابوت را بر شانه خود حمل كند، خداوند چهل گناه از گناهان كبيره اش را مى آمرزد.

267 قال عليه السلام : خَفِاللّهَ تَعالى لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ، وَاسْتَحْي مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ.(313)

فرمود: بترس از خداوند متعال به جهت قدرت بى منتهايش كه از جهات مختلف بر تو دارد، و از خداوند شرم و حيا كن در انجام گناهان به جهت آنكه از هر چيزى به تو نزديكتر است .

268 قال عليه السلام : الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَحَيْثُ ماوَجَدَ اءحَدُكُمْ ضالَّتَهُ فَلْيَاءخُذْها.(314)

فرمود: دانش و حكمت گمشده ارزشمندى است براى مؤمن كه هر كجا و نزد هر كس يافت شود بايد آنرا دريافت نمايد.

269 قال عليه السلام : فِي الْمِلْحِ شَفاءٌ مِنْ سَبْعينَ داء، ثُمَّ قالَ: لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما فِى الْمِلْحِ ما تَداوَوا إلاّ بِهِ.(315)

فرمود: نمك شفابخش و درمان كننده هفتاد نوع مرض و درد خواهد بود و افزود: چنانچه مردم خواصّ نمك را مى شناختند به چيزى غير از نمك مداوا و درمان نمى كردند.

270 قال عليه السلام :إنَّالْمُؤ مِنَ إذا صافَحَ الْمُؤ مِنَ تَفَرَّقا مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ.(316)

فرمود: همانا مؤمنى كه با برادر مؤمنش ديدار و مصافحه نمايد، گناهانشان ريخته مى شود و بدون گناه از يكديگر جدا خواهند شد.

271 قال عليه السلام :

مَثَلُ الْحَريصِ عَلَى الدُّنْيا مَثَلُ ذَرْوَةِالْقَزِّ، كُلَّما ازْدادَتْ عَلى نَفْسِها لَفّا كانَ اءبْعَدُ مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غَمّا.(317)

فرمود: تمثيل افراد حريص به مال و زيورآلات دنيا همانند كرم ابريشمى است كه هر چه اطراف خود بچرخد و بيشتر فعاليّت كند و تارهاى ابريشم را به دور خود به پيچد، خارج شدنش از بين آن تارها سخت تر گردد و چه بسا غيرممكن مى شود تا جائى كه چاره اى جز مرگ نداشته باشد.

272 قال عليه السلام : إنَّالْمُؤْمِنَ اءخُ الْمُؤ مِنِ لايَشْتِمُهُ، وَلايُحَرِّمُهُ، وَلايُسيئىُ بِهِ الظَّنَّ.(318)

فرمود: مؤمن برادر مؤمن است ، بايد او را دشنام ندهد و سرزنش و بدگوئى نكند، و او را از خوبيها محروم نگرداند، و نسبت به او بدگمان نباشد.

273 قال عليه السلام : اَلْكَمالُ كُلُّ الْكَمالِ، التَّفَقُّهُ فِى الدّينِ، وَالصَّبْرُ عَلَى النائِبَةِ، وَ تَقْديرُالْمَعيشَةِ.(319)

فرمود: تمام كمالات (معنوى و مادّى انسان ) در فقاهت و شناخت دقيق و صحيح ، مسائل دين است ، و صبر و شكيبائى در مقابل ناملايمات ، و نيز زندگى را با تدبّر و مديريّت برنامه ريزى كردن .

274 قال عليه السلام : صِلِةُالْاءرْحامِ تُزَكّي االْاءعْمالَ، وَ تُنْمِى الاءمْوالَ، وَ تَدْفَعُ الْبَلْوى ، وَ تُيَسِّرُالْحِسابَ، وَتُنْسِى ءُ فِى الْاءجَلِ.(320)

فرمود: صله رحم نمودن (پنج فايده دارد:) موجب تزكيه اعمال و عبادات مى شود، سبب رشد و بركت در اموال مى گردد، بلاها و گرفتاريها را دفع و بر طرف مى نمايد، حساب (قبر و قيامت ) را آسان مى گرداند، مرگ و اءجل (معلّق ) را تاءخير مى اندازد.

275 قال عليه السلام : فَضْلُ صَلاةِالْجَماعَةِ عَلى صَلاةِالرَّجُلِ فَرْدا خَمْساً وَ عِشْرينَ دَرَجَةً فِى الْجَنَّةِ.(321)

فرمود: فضيلت و برترى نماز جماعت بر نماز فرادا و تنهائى ، بيست و پنج درجه از مقامات بهشتى است .

276 قال عليه السلام : وَ اءمَّاالْمُنْجِيات : فَخَوْفُ اللّهِ فِى السِّرَ وَالْعَلانِيَةِ، وَالْقَصْدُ فِى الْغِنى وَالْفَقْرِ، وَ كَلِمَةُالْعَدْلِ فِى الرِّضا وَالسَّخَطِ.(322)

فرمود: از اسباب نجات ، ترس از خدا در خفاء و آشكارا است ، رعايت اقتصاد و صرفه جوئى در تمام حالات بى نيازى و نيازمندى ، نيز رعايت انصاف و گفتن سخن حقّ و عدالت در همه حالتهاى خوشى و ناراحتى .

277 قال عليه السلام : لاتَنالُ وَلايَتُنا إلاّ بِالْعَمَلِ وَالْوَرَعِ.(323)

فرمود: ولايت و شفاعت ما شامل نمى شود مگر افرادى را كه داراى عمل صالح و نيز پرهيز از گناه داشته باشند.

278 قال عليه السلام : إنَّ اءعْمالَ الْعِبادِ تُعْرَضُ عَلى نَبيِّكُمْ كُلَّ عَشيَّةِ خَميسٍ، فَلْيَسْتَحى اءحَدُكُمْ اءنْ يُعْرِضَ عَلى نَبيِّهِ الْعَمَلَ الْقَبيح .(324)

فرمود: همانا تمام كارها و حركات بندگان در هر شب جمعه بر پيغمبر اسلام عرضه مى گردد، پس حياء كنيد از اينكه عمل زشت شما را نزد پيغمبرتان ارائه دهند.

279 قال عليه السلام : مَنْ عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثْلُ اءجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ، وَلايَنْقُصُ اُولئِكَ مِنْ اءجُورِهِمْ.(325)

فرمود: هر كس راه هدايت و سعادتى را بگشايد و يا به ديگران تعليم دهد، اءجر و پاداش او همانند كسى است كه به آن كار خير عمل كرده باشد بدون آنكه از پاداش عمل كنندگان كسر شود.

280 قال عليه السلام : اَرْبَعٌ مِنْ كُنُوزِالْبِرِّ: كِتْمانُ الْحاجَةِ، وَ كِتْمانُ الصَّدَقَةِ، وَ كِتْمانُ الْوَجَعِ، وَ كِتْمانُ الْمُصيبَةِ.(326)

فرمود: چهار حالت از كنزهاى نيك و پسنديده است : پوشاندن نياز و حاجت خود را از ديگران ، دادن صدقه و كمك به افراد بطور مخفيانه و محرمانه ، درد و مشكلات و ناراحتيها را تحمّل كردن ، هنگام مصيبت و حوادث ، جزع و داد و فرياد نكردن .

خلاصه حالات هشتمين معصوم ششمين امام حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام

آن حضرت هنگام طلوع سپيده صبح ، روز جمعه يا دوشنبه ، 17 ربيع الا وّل يا اوّل رجب ، سال 80 يا 83 هجرى قمرى (327) در مدينه منوّره ديده به جهان گشود.

نام : جعفر(328)، صلوات اللّه و سلامه عليه .

كنيه : ابوعبداللّه ، ابواسماعيل ، ابوموسى ، ابواسحاق .

لقب : صادق ، صابر، فاضل ، طاهر، شيخ ، صادق آل محمّد، باقى ، منجى ، كامل ، كافل ، عالم و ...

پدر: امام محمدباقر، باقر علم الاوّلين والآخرين عليه السلام .

مادر: فاطمه ، معروف به امّ فروه ، دختر قاسم پسر محمدبن ابى بكر.

نقش انگشتر: اللّهُ وَليّى وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِ، اللّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْى ءٍ، اءنْتَ ثِقَتى فَاعْصِمْنى مِنْ خَلْقِكَ، ماشاءَاللّهُ لاقُوَّةَ إلاّ باللّهِ.

دربان : مفضّل بن عمر است و بعضى محمدبن سنان نيز را گفته اند.

حضرت در سنين 34 سالگى روز دوشنبه هفتم ذى الحجّه يا ربيع الا وّل در سال 114 هجرى پس از شهادت پدر بزرگوارش به منصب امامت و خلافت رسيد و حدود 34 سال امامت و هدايت جامعه را به عهده داشت .

امام جعفر صادق عليه السلام پس از پدر بزرگوارش در موقعيّت حسّاسى قرار گرفته بود چون دولت بنى العبّاس تازه روى كار آمده بود و تنها تلاش آنها استحكام و ثبات پايه هاى حكومت خود بود و ناچار بودند كه افكار عموم مخصوصا سادات بنى الزّهراء را به خود جلب و جذب نمايند.

بر همين اساس امام عليه السلام به نحو اءحسن از موقعيّت موجود استفاده نموده و با تشكيل جلسات مختلف در رشته هاى گوناگون علوم و فنون ، ابعاد مختلف اسلام و معارف الهى را تبيين و تشريح نمود.

طبق گفته مورّخين و محدّثين بيش از دوازده هزار شاگرد از اقشار مختلف در جلسات درس آن حضرت شركت و در علوم و فنون مختلف از درياى بى كران علوم حضرتش بهره مى گرفتند.

و چهار صد جلد كتاب از جوابها و مطالب آن حضرت نوشته شده است كه به عنوان اصول اءربعمائة معروف مى باشد.

و بر همين اساس شيعه به عنوان مذهب جعفرى معروف گرديد.

آن حضرت مدّت 15 سال و چند روزى همزمان با جدّ بزرگوارش امام سجّاد عليه السلام و 19 سال پس از آن با پدرش حضرت باقرالعلوم عليه السلام ، و سپس ‍ مدّت 34 سال امامت و زعامت جامعه را بر عهده داشت كه روى هم عمر پربركت حضرت را 68 سال گفته اند.

شهادت آن حضرت بنا بر مشهور روز دوشنبه ، 25 شوّال ، سال 148 قمرى (329) در مدينه منوّره مى باشد.

محلّ دفن آن حضرت در مدينه منوّره ، قبرستان بقيع ، كنار عمو و جدّ و پدر بزرگوارش مى باشد.

فرزندان امام صادق عليه السلام را تعداد شش پسر و چهار دختر گفته اند.

خلفاء و سلاطين هم عصر حضرت : پنج نفر از بنى اميّه به نامهاى : هشام بن عبدالملك ، وليدبن يزيدبن عبدالملك ، يزيدبن وليدبن عبدالملك ، ابراهيم بن وليد، مروان حمار، و دو نفر از بنى العبّاس به نام : سفّاح و منصور عبّاسى بوده اند.

نماز آن حضرت چهار ركعت است ، در هر ركعت پس از قرائت سوره حمد، صد مرتبه خوانده مى شود: سبحان اللّه والحمدللّه ولاإ له إلاّاللّه واللّه اكبر(330).

بعد از آنكه سلام نماز پايان يافت تسبيح حضرت زهراء سلام اللّه عليها گفته مى شود و سپس حوايج مشروعه از خداوند متعال درخواست گردد كه انشاءاللّه برآورده مى شود.

/ 23