چهل حديث گهربار، از امام موسى بن جعفر عليه السّلام - راهنماى سعادت و خوشبختى نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راهنماى سعادت و خوشبختى - نسخه متنی

عبداللّه صالحى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چهل حديث گهربار، از امام موسى بن جعفر عليه السّلام

قالَ الا مام موسى بن جعفرالكاظم عليه السلام :

321 وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِيَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما صُنِعَ بِكَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ بِكَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما يُخْرِجُكَ عَنْ دينِكَ.(375)

فرمود: تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى كردم :

اوّلين آنها اينكه پروردگار و آفريدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پيدا كنى .

دوّم اينكه بفهمى كه از براى وجود تو و نيز براى بقاء حيات تو چه كارها و تلاشهائى صورت گرفته است .

سوّم بشناسى كه براى چه آفريده شده اى و منظور از خلقت تو چيست .

چهارم اينكه معرفت پيدا كنى نسبت به آن چيزهائى كه سبب مى شود از دين و اعتقادات خود منحرف شوى ، يعنى سبب و راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و چشم و گوش بسته حركت نكنى .

322 قال عليه السلام : رَحِمَ اللّهُ عَبْدا تَفَقَّهَ، عَرِفَ النّاسَ وَلايَعْرِفُونَهُ.(376)

فرمود: خداوند متعال رحمت كند آن بنده اى را كه در مسائل دينى و اجتماعى و سياسى و... فقيه و عالم باشد و نسبت به مردم شناخت پيدا كند گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

323 قالَ عليه السلام : ما قَسَّمَ بَيْنَ الْعِبادِ اءفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ اءفْضَلُ مِنْ سَهْرِالْجاهِلِ.(377)

فرمود: چيزى با فضيلت تر و بهتر از عقل بين بندگان توزيع نشده است ، تا جائى كه خواب عاقل هوشمند افضل از شب زنده دارى جاهل بى خرد است .

324 قالَ عليه السلام : الدُّنيا سِجْنُ الْمُؤمِنِ ، وَالْقَبْرُ حِصْنُهُ، وَالْجَنَّةُ مَاءواهُ.(378)

فرمود: دنيا همچون زندانى است براى مؤمن و قبر قلعه و منزلگاه موقّت او است و بهشت جايگاهش خواهد بود.

325 قالَ عليه السلام : بِئْسَ الْعَبْدُ يَكُونُ ذاوَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ.(379)

فرمود: بد شخصى است آنكه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد،(در پيش ‍ رو چيزى مى گويد و پشت سر چيز ديگر).

326 قالَ عليه السلام : اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبِنَ عُمْرُهُ ساعَةً.(380)

فرمود: خسارت ديده و ورشكسته كسى است كه عمر خود را هر چند به مقدار يك ساعت هم كه باشد بيهوده تلف كرده باشد.

327 قال عليه السلام : مَنِ اسْتَشارَ لَمْ يَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحا، وَ عِنْدَالْخَطاءِ عاذِرا.(381)

فرمود: كسى كه در امور زندگى خود با اهل معرفت مشورت كند، چنانچه درست و صحيح عمل كرده باشد مورد تعريف و تمجيد قرار مى گيرد و اگر خطا و اشتباه كند عذرش پذيرفته است .

328 قالَ عليه السلام : مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَكَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ يعني الشّيطان .(382)

فرمود: هر كسى عقل و تدبيرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش يعنى شياطين إ نسى و جنّى و نيز هواهاى نفسانى به راحتى او را مى فريبند و منحرف مى شود.

329 قالَ عليه السلام :

لايَخْلُواالْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ: سِواكٍ، وَمِشْطٍ، و سَجّادَةٍ، وَ سَبْحَةٍ فيها اءرْبَعٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّة ، وَ خاتَمُ عَقيقٍ.(383)

فرمود: مؤمن بايد هميشه پنج چيز همراه خود داشته باشد: مسواك ، شانه ، مهر و جانماز، تسبيح براى ذكر گفتن انگشتر عقيق به دست راست در حال نماز و دعا و... .

330 قالَ عليه السلام : لاتَدْخُلُواالْحَمّامَ علىّ الرّيقِ، وَلاتَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَيْئا.(384)

فرمود: بعد از صبحانه بدون فاصله حمّام نرويد، همچنين سعى شود با معده خالى داخل حمّام نرويد و حتّى الا مكان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخوريد.

331 قالَ عليه السلام : اِيّاكَ وَالْمِزاحَ، فَاِنَّهُ يَذْهَبُ بِنُورِ إ يمانِكَ، وَيَسْتَخِفُّ مُرُوَّتِكَ.(385)

فرمود: برحذر باش از شوخى و مزاح بى جا چون كه نور ايمان را از بين مى برد و جوانمردى و آبرو را سبك و بى اهميّت مى كند.

332 قالَ عليه السلام : اَلْلَّحْمُ يُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَكُ يُذيبُ الْجَسَدَ.(386)

فرمود: خوردن گوشت موجب روئيدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد، ولى خوردن ماهى گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى كند.

333 قالَ عليه السلام :

مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زيدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإ خْوانِهِ وَ أ هْلِهِ مُدَّ فى عُمْرهِ.(387)

فرمود: هر كه زبانش صادق باشد اعمالش پاك مى باشد، هر كه فكر و نيّتش ‍ نيك باشد توسعه در روزيش خواهد بود، هر كه به دوستان و آشنايانش ‍ نيكى و احسان كند عمرش طولانى خواهد شد.

334 قالَ عليه السلام : اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَكَتْ عَلَيْهِ الْمَلائِكَةُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.(388)

فرمود: زمانى كه دانشمند مؤمنى وفات يابد و بميرد، ملائكه براى او گريه مى كنند.

335 قالَ عليه السلام : اءلْمُؤْمِنُ مَثَلُ كَفَتَّىِ الْميزانِ كُلَّما زيدَ فى ايمانِهِ زيدَ فى بَلائِهِ.(389)

فرمود: مثال مؤمن همانند دو كفّه ترازو است كه هر چه ايمانش افزوده شود بلاها و آزمايشاتش بيشتر مى گردد.

336 قالَ عليه السلام : مَنْ اَرادَ اءنْ يَكُونَ اءقْوىَ النّاسِ فَلْ يَتَوَكَّلْ علىّ اللّهَ.(390)

فرمود: هر كس بخواهد(در هر جهتى ) قوى ترينِ مردم باشد بايد در همه اءمور توكّل بر خداوند سبحان نمايد.

337 قالَ عليه السلام : اءداءُالاْ مانَةِ وَالصِّدقُ يَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَالْخِيانَةُ وَالْكِذْبُ يَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَالنِّفاقَ.(391)

فرمود: امانت دارى و راستگوئى هر دو موجب توسعه روزى مى شوند، و ليكن خيانت در امانت و دروغگوئى موجب فلاكت و بيچارگى و سبب تيرگى دل مى گردد.

338 قالَ عليه السلام : اءبْلِغْ خَيْرا وَ قُلْ خَيْرا وَلاتَكُنْ إ مَّعَة .(392)

فرمود:نسبت به هم نوع خود خير و نيكى داشته باش،و سخن خوب و مفيد بگو،و خود را بى تفاوت و بى مسئوليت قرار مده .

339 قالَ عليه السلام : تَفَقَّهُوا فى دينِ اللّهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصيرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلى مَنازِلِ الرَفيعَةِ وَالرُّتَبِ الْجَليلَةِ فِى الدّينِ وَالدّنيا.(393)

فرمود: مسائل و احكام اعتقادى و عملى دين را فرا گيريد چون كه شناخت احكام و معرفت نسبت به دستورات خداوند كليد بينائى و بينش و انديشه مى باشد و موجب تماميّت كمال عبادات و اعمال خواهد بود، و راه به سوى مقامات و منازل بلند مرتبه در دنيا و آخرت است .

340 قالَ عليه السلام : فَضْلُ الْفَقيهِ عَلَى العابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَواكِبِ.(394)

فرمود: ارزش و فضيلت فقيه بر عابد همانند فضيلت خورشيد بر ستاره ها است .

341 قال عليه السلام : عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلكِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.(395)

فرمود: عالم را به جهت عملش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مكن ولى طردش هم نگردان ، بلكه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعليمش ده .

342 قالَ عليه السلام : صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللّهِ لِكُلِّ مُؤ مِنٍ.(396)

فرمود: انجام نمازهاى مستحبّى ، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزديك مى نمايد.

343 قالَ عليه السلام : مَثَلُ الدّنيا مَثَلُ الْحَيَّةِ، مَسُّها لَيِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، يَحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ يَهْوى اِلَيْهَاالصِّبْيانُ بِاءيْديهِمْ.(397)

فرمود: مثل دنيا همانند مار است كه پوست ظاهر آن نرم و لطيف و خوشرنگ مى باشد، ولى درون آن سمّ كشنده است كه مردان عاقل و هشيار از آن گريزانند، ولى بچه صفتان و بولهوسان به سوى آن عشق مى ورزند.

344 قالَ عليه السلام : مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ كُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشا حَتّى يَقْتُلَهُ.(398)

فرمود: مثل دنيا(و اموال و زيورآلات و تجمّلات آن ) همانند آب دريا است كه انسان تشنه هر چه از آن بياشامد بيشتر تشنه مى شود و آنقدر ميل مى كند تا هلاك شود.

345 قالَ عليه السلام : لَيْسَ الْقُبْلَةُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَةِ وَالْوَلَدِ الصَّغيرِ.(399)

فرمود: بوسيدن لبها و دهان براى يكديگر در هر حالتى جايز نيست مگر براى همسر و يا فرزند كوچك .

346 قالَ عليه السلام : مَنْ نَظَرَ بِرَاءيْهِ هَلَكَ، وَ مَنْ تَرَكَ اءهْلَ بَيْتِ نَبيِّهِ ضَلَّ، وَمَنْ تَرَكَ كِتابَ اللّهِ وَ قَوْلَ نَبيِّهِ كَفَرَ.(400)

فرمود: هر كس به راءى و سليقه خود اهميّت دهد و در مسائل دين به آن عمل كند هلاك مى شود، و هر كس اهل بيت پيغمبر صلى الله عليه و آله را رها كند گمراه مى گردد، و هر كس قرآن و سنّت رسول خدا را ترك كند كافر مى باشد.

347 قالَ عليه السلام : إنَّ اللّهَ لَيُبْغِضُالْعَبْدَ النَّوّامَ، إنَّ اللّهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَالْفارِغَ.(401)

فرمود: همانا خداوند دشمن دارد بنده اى را كه زياد بخوابد، همانا خداوند دشمن دارد بنده اى را كه بيكار باشد.

348 قالَ عليه السلام : التَّواضُعَ: اءنْ تُعْطى النّاسَ ما تُحِبُّ اءنْ تُعْطاهُ.(402)

فرمود: تواضع و فروتنى آنست كه آنچه دوست دارى ديگران درباره تو انجام دهند تو هم همان را درباره ديگران انجام دهى .

349 قالَ عليه السلام :

يُسْتَحَبُّ غَرامَةَ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِيَكُونَ حَليما فى كِبَرِهِ وَ يَنْبَغى لِلرَّجُلِ اءنْ يُوَسِّعُ عَلى عَيالِهِ لِئَلاّ يَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.(403)

فرمود: بهتر است پسر را در دوران كودكى بكارهاى مختلف و سخت وادار نمائى تا در بزرگى حليم و بردبار باشد. و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نياز كند تا آرزوى مرگش را ننمايند.

350 قالَ عليه السلام :

لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ يَوْمٍ، فَإِنْ عَمِلَ حَسَنا إ سْتَزادَ اللّهَ، وَ إنْ عَمِلَ سَيِّئا إ سْتَغْفَرَاللّهَ وَ تابَ اِلَيْهِ. (404)

فرمود: از شيعيان و دوستان ما نيست كسى كه هر روز محاسبه نفس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد كه چنانچه اعمال و نيّاتش خوب بوده سعى كند بر آنها بيفزايد، و اگر زشت و ناپسند بوده است از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كند و جبران نمايد.

351 قالَ عليه السلام : لِكُلِّ شَيْئٍى دَليلٌ وَ دَليلُ الْعاقِلِ التَّفَكُّر.(405)

فرمود: براى هر چيزى دليل و راهنمائى است و راهنماى شخص عاقل تفكّر و انديشه مى باشد.

352 قالَ عليه السلام : ما فِى الْميزانِ شَيْئٌى اءثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ.(406)

فرمود: نيست چيزى و عملى سنگينتر در ميزان از ذكر صلوات بر محمّد و اهل بيتش (صلوات اللّه عليهم اجمعين ).

353 قالَ عليه السلام : قَليلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُولٌ مُضاعَفٌ وَ كَثيرُالْعَمَلِ مِنْ اءهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.(407)

فرمود: اعمال شخص عاقل مقبول است هر چند كم و ناچيز باشد چند برابر اءجر خواهد داشت ، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زياد كار و خدمت و عبادت كند پذيرفته نخواهد بود.

354 قالَ عليه السلام : وَشَعْرُالْجَسَدِ إذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَاءرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرَّثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إنَّ النُّورَةَ تَزيدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَوّى الْبَدَنَ، وَتَزيدُ فى شَحْمِ الْكُلْيَتَيْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.(408)

فرمود: موهاى بدن زير بغل و اطراف عورت چنانچه بلند شود سبب قطع و كمبود آب كمر، و سستى مفاصل استخوان و سبب ضعف و مرض سلّ خواهد شد، استعمال نوره موجب تقويت تمامى آنها خواهد بود.

355 قالَ عليه السلام : ثَلاثَةٌ يَجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إلَى الخَضْرَةِ، وَالنَّظَرُ إ لَى الْماءِالْجارى ، وَالنَّظَرُ إلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.(409)

فرمود: سه چيز بر نورانيّت چشم مى افزايد: نگاه بر سبزه ، نگاه بر آب جارى ، نگاه به صورت زيبا.

356 قالَ عليه السلام : إنَّ الاْءرْضَ لاتَخُلُو مِنْ حُجَّةٍ، وَ اءنَاوَاللّهِ ذلِكَ الْحُجَّةُ.(410)

فرمود: همانا زمين در هيچ موقعيّتى خالى از حجّت خدا نيست و به خدا سوگند كه من خليفه و حجّت خداوند هستم .

357 قالَ عليه السلام : سُرْعَةُالْمَشْىِ تَذْهَبُ بِبَهاءِالْمُؤْمِنِ.(411)

فرمود: با سرعت و شتاب راه رفتن بهاء و موقعيّت مؤمن را مى كاهد.

358 قالَ عليه السلام : إنَّما اءمِرْتُمْ اءنْ تَسْئَلُوا، وَلَيْسَ عَلَيْنَاالْجَوابُ، إنَّما ذلِكَ إ لَيْنا.(412)

فرمود: شماها ماءمور شده ايد كه از ما اهل بيت رسول اللّه سؤال كنيد، و ليكن جواب و پاسخ آنها بر ما واجب نيست بلكه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهيم وگرنه ساكت مى باشيم .

359 قالَ عليه السلام : ماذِئْبانِ ضارِيانِ فى غَنَمٍ قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِاءضَرٍّ فى دينِ مُسْلِمٍ مِنْ حُبِّ الرِّياسَةِ.(413)

فرمود: خطر و ضرر علاقه به رياست براى مسلمان بيش از آنست كه دو گرگ درنده به گله گوسفندى كه چوپان ندارند حمله كنند.

360 قالَ عليه السلام : الا يمانُ فَوْقَ الاْ سْلامِ بِدَرَجَةٍ، وَالتَّقْوى فَوْقَ الا يمانِ بِدَرَجَةٍ، وَ الْيَقينُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَةٍ، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَيْئٌى اءقَلُّ مِنَ الْيَقينِ.(414)

فرمود: ايمان به يك درجه از اسلام بالاتر است ، تقوى نيز يك درجه از ايمان بالاتر، يقين يك درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى كمتر از مرحله يقين در بين مردم ثمربخش نخواهد بود.

خلاصه حالات دهمين معصوم هشتمين امام حضرت امام على بن موسى الرضا عليه السّلام

آن حضرت روز جمعه يا پنجشنبه ، 11 ذى القعدة ، سال 148(415) هجرى قمرى ، يكسال پس از شهادت امام صادق عليه السلام در مدينه منوّره ديده بجهان گشود.

نام : علىّ صلوات اللّه و سلامه عليه (416)

كنيه : ابوالحسن ثانى ، ابوعلى و...

القاب : رضا، صابر، زكىّ، وفىّ، ولىّ، رضىّ، ضامن ، غريب ، نورالهدى ، سراج اللّه ، غيظ المحدّثين و...

پدر: امام موسى كاظم ، باب الحوائج إلى اللّه عليه السلام .

مادر: شقراء، معروف به خيزران ، امّ البنين ، و بعضى گفته اند: نجمه بوده است .

نقش انگشتر: حَسْبىَاللّهُ، ماشاءَاللّهُ وَلاقُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ، وَليىّ اللّهُ.

دربان : محمدبن فرات ، محمدبن راشد را گفته اند.

مدّت امامت : بنابر مشهور، روز جمعه ، 25 رجب ، سال 183 هجرى پس از شهادت پدر مظلومش بلافاصله مسئوليت رهبرى جامعه و امامت را بعهده گرفت و تا سال 203 يا 206 رهبريّت و امامتش بطول انجاميد.

مدّت عمر: در طول عمر آن حضرت بين 49 تا 57 سال اختلاف است و بر همين مبنا در مقدار و مدّت همزيستى با پدر بزرگوارش و نيز در مدّت حيات پس از پدرش اختلاف مى باشد، گرچه گفته اند كه آن حضرت 29 سال و دو ماه در حيات پدر خود بوده است .
و در سال 200 هجرى به خراسان توسط ماءمون احضار گرديد.

در علّت آمدن امام رضا عليه السلام به خراسان بين مؤرّخين اختلاف است ، ولى مى توان از مجموع استفاده نمود براينكه : چون هارون الرّشيد به هلاكت رسيد، بغداد و حوالى آن در اختيار اءمين ، و خراسان با حوالى آن تحت حكومت ماءمون بود.

پس از گذشت مدّتى كوتاه بين دو برادر اختلاف و جنگ رونق گرفت و امين كشته شد.

و ماءمون جهت استحكام قدرت خود چنان ابراز داشت كه از علاقمندان خاندان علىّ بن ابى طالب و سادات بنى الزهراء مى باشد.
در سال 200 هجرى نامه اى به مدينه فرستاد تا حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام را از راه بصره اهواز از غير مسير شهر قم به خراسان منتقل گردانند.

و چون حضرت كاملا نسبت به افكار و دسيسه هاى ماءمون آگاه بود، هنگامى كه به شهر مَرْوْ رسيد و ماءمون پيشنهاد بيعت و خلافت را داد نپذيرفت و دو ماه بطور مرتّب با شيوه هاى گوناگونى اصرار و در نهايت حضرت را تهديد به قتل كرد.

به همين جهت مجبور گرديد ولايتعهدى را تحت شرائطى بپذيرد و پنجشنبه پنجم ماه رمضان سال 201 بيعت انجام گرفت مشروط بر آنكه در هيچ كارى از حكومت دخالت ننمايد.

و در نهايت پس از آنكه ماءمون به هدف خود رسيد و از هر جهت حكومت خود را ثابت و استوار يافت ، شخصا تصميم قتل حضرت رضا عليه السلام را گرفت و به وسيله انگور زهرآلود آن امام مظلوم و غريب را مسموم و شهيد كرد.

شهادت : بنابر مشهور بين تاريخ ‌نويسان روز جمعه يا دوشنبه آخر ماه صفر در سال 203 يا 206 قمرى (417) به وسيله زهر مسموم و در سناباد خراسان شهيد و به عالم بقاء رحلت نمود و در منزل حميدبن قحطبه كنار قبر هارون الرّشيد دفن گرديد.

فرزندان : عدّه اى گفته اند حضرت داراى پنج پسر و يك دختر به نام فاطمه بوده ، ولى اكثر بر اين عقيده اند كه حضرت بيش از يك پسر به نام ابوجعفر محمدجواد عليه السلام نداشته است .

خلفاء هم عصر آن حضرت : امامت حضرت مصادف با حكومت هارون الرّشيد، فرزندش امين ، عمويش ابراهيم ، دوّمين فرزندش محمّد، سوّمين فرزندش عبداللّه ملقّب به ماءمون عبّاسى گرديد.

نماز آن حضرت : شش ركعت است در هر ركعتى پس از حمد، ده مرتبه (هل اءتى عَلَى الا نْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئا مَذْكُورا) خوانده مى شود(418).

و بعد از آخرين سلام ، تسبيح حضرت زهراء عليها السلام را بگويد و حاجت خود را از درگاه خداوند متعال مسئلت نمايد كه انشاء اللّه برآورده خواهد شد.

/ 23