چهل حديث گهربار، از حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام
قالَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عليه الصلوة السّلام :121 مَنْ عَبَدَ اللّهَ، عبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْءٍ (152)فرمود: هر كسى كه خداوند را عبادت واطاعت كند، خداى متعال همه چيزها را مطيع او گرداند.122 قالَ الا مامُ عليه السلام :وَنَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَيِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَدا:(153)به دنباله وصيّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود: وما دو نفر يعنى حضرت و برادرش امام حسين عليهما السلام ريحانه رسول اللّه صلى الله عليه و آله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم ، پس خدا لعنت كند كسى را كه بر ما پيشقدم باشد يا ديگرى را بر ما مقدّم دارد.123 قالَ عليه السلام : وَ إ نّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، كَمايُسا قِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ(154)فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهلبيت رسول اللّه صلى الله عليه و آله ) سبب ريزش گناهان از نامه اعمال مى شود، همانطورى كه وزش باد برگ درختان را مى ريزد.124 قالَ عليه السلام : لَقَدْ فارَقَكُمْ رَجُلٌ بِالاْ مْسِ لَمْ يَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلايُدْرِكُهُ اءَلاَّْخِرُونَ.(155)پس از شهادت پدرش اميرالمؤمنين علىّ عليه السلام ، در جمع اصحاب فرمود:شخصى از ميان شماها رفت كه در گذشته مانند او نيامده است ، و كسى در آينده نمى تواند هم تراز او قرار گيرد.125 قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ كانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤ جَلَّةٌ(156).فرمود: كسى كه قرآن را با دقّت قرائت نمايد، در پايان آن اگر مصلحت باشد دعايش سريع مستجاب خواهد شد و اگر مصلحت نباشد در آينده مستجاب مى گردد.126 قالَ عليه السلام : إ نّ هذَا الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.(157)فرمود: همانا در اين قرآن چراغهاى هدايت به سوى نور و سعادت موجود است و اين قرآن شفاى دلها و سينه ها است .127 قالَ عليه السلام : مَنَ صَلّى ، فَجَلَسَ فى مُصَلاّه إلى طُلُوعِ الشّمسِ كانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.(158)فرمود: هر كه نماز صبح را به خواند و در جايگاه خود بنشيند تا خورشيد طلوع كند، برايش پوششى از آتش خواهد بود.128 قالَ عليه السلام :إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَيَسْتَبِقُونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرُوا آخَرُونَ فَخابُوا.(159)فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود وسيله و ابزارى قرار داد.پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از يكديگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجّهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمايند.129 قالَ عليه السلام : مَنْ اءدامَ الاْ خْتِلافَ إلَى الْمَسْجِدِ اءصابَ إ حْدى ثَمانٍ: آيَةً مُحْكَمَةً، اءَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَرَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَكَلِمَةً تَدُلُّةُ عَلَى الْهُدى ، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدى ء، وَتَرْكَ الذُّنُوبِ حَياءً اَوْ خَشْيَةً.(160)فرمود: هر كس جايگاه عبادات خود را در مسجد قرار دهد يكى از هشت فايده شاملش مى گردد: برهان ونشانه اى براى معرفت -، دوست و برادرى سودمند، دانش واطلاعاتى جامع ، رحمت و محبّت عمومى ، سخن و مطلبى كه او را هدايتگر باشد، توفيق إ جبارى در ترك گناه به جهت شرم از مردم و يا به جهت ترس از عقاب .130 قالَ عليه السلام : مَنْ أ كْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ اءطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّيادَةِ فى نَفْسِهِ، وَكانَتْ لَهْ وَلايَةٌ لِما يَعْلَمُ، وَ إ فادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.(161)فرمود: هر كه با علماء بسيار مجالست نمايد، سخنش و بيانش در بيان حقايق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و انديشه اش باز و توسعه مى يابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند ديگران را هدايت نمايد.131 قالَ عليه السلام : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطيعُوا حِفْظَهُ فَاكْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُيُوتِكُمْ.(162)فرمود: علم و دانش را از هر طريقى فراگيريد، و چنانچه نتوانستيد آنرا در حافظه خود نگه داريد، ثبت كنيد و بنويسيد و در منازل خود در جاى مطمئن قرار دهيد.132 قالَ عليه السلام : مَنْ عَرَفَ اللّهَ اءحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها.(163)فرمود: هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسى كه دنيا را بشناسد آن را رها خواهد كرد.133 قالَ عليه السلام : هَلاكُ الْمَرْءِ فى ثَلاثٍ: اَلْكِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْكِبْرُ هَلاكُ الدّينِ،، وَبِهِ لُعِنَ إ بْليسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ.(164)هلاكت و نابودى دين و ايمان هر شخص در سه چيز است : تكبّر، حرص ، حسد.تكبّر سبب نابودى دين و ايمان شخص مى باشد و به وسيله تكبّر شيطان با آن همه عبادت ملعون گرديد.حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است ، همانطورى كه حضرت آدم عليه السلام به وسيله آن از بهشت خارج شد.حسد سبب همه خلافها و زشتيها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.134 قالَ عليه السلام : بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اءرْبَعُ اءصابِع ، ما رَاءَيْتَ بَعَيْنِكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِاءُذُنَيْكَ باطِلاً كَثيرا.(165)فرمود: بين حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است ، آنچه را با چشم خود ببينى حقّ است و آنچه را شنيدى يا برايت نقل كردند چه بسا باطل باشد.135 قالَ عليه السلام : اءلْعارُ اءهْوَنُ مِنَ النّارِ.(166)فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسانتر است از معصيت و گناهى كه موجب آتش جهنّم شود.136 قالَ عليه السلام : إذا لَقى اءحَدُكُمْ اءخاهُ فَلْ يُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.(167)فرمود: وقتى انسان برادر مؤمن و دوست خود را ملاقات نمود، بايد پيشانى و سجده گاه او را ببوسد.137 قالَ عليه السلام : إنَّ اللّهَ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثا، وَلَيْسَ بِتارِكِكُمْ سُدًى ، كَتَبَ آجالَكُمْ، وَقَسَّمَ بَيْنَكُمْ مَعائِشَكُمْ، لِيَعْرِفَ كُلُّ ذى لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، واءنَّ ماقَدَرَ لَهُ اءصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ يُصيبَهُ.(168)فرمود: خداوند شما انسانها را بيهوده و بدون غرض نيافريده و شما را آزاد، رها نكرده است .لحظات آخر عمر هر يك معيّن و ثبت مى باشد، نياز منديها و روزى هركس سهميّه بندى و تقسيم شده است تا آنكه موقعيّت و منزلت شعور و درك اشخاص شناخته گردد.138 قالَ عليه السلام : مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، كَساهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ(169).فرمود: هركس لباس شهرت وانگشت نما، از جهت رنگ ، دوخت و ... به پوشد، روز قيامت خداوند، او را لباس آتشين خواهد پوشاند.139 سُئِلَ عليه السلام : عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ اءنْ يَرىَ الرَّجُلُ ما اءنْفَقَهُ تَلَفا، وَما اءمْسَكَهُ شَرَفا.(170)از حضرت پيرامون بخل سؤال شد؟ در جواب فرمود:معناى آن چنين است كه انسان آنچه را به ديگرى كمك و انفاق كند فكر نمايد كه از دست داده و تلف شده است . و آنچه را ذخيره كرده و نگه داشته است خيال كند برايش باقى مى ماند و موجب شخصيّت و شرافت او خواهد بود.140 قال عليه السلام : تَرْكُ الزِّنا، وَكَنْسُ الْفَناء، وَغَسْلُ الاْ ناء مَجْلِبَةٌ لِلْغِناء:(171)فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت كردن راهرو و درب منزل ، و شستن ظروف سبب رفاه و بى نيازى مى گردد.141 قال عليه السلام :السِّياسَةُ اءنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْ حْياءِ، وَحُقُوقَ الاْمْواتِ.(172)فرمود: مفهوم و معناى سياست آن است كه حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعايت كنى .142 قال عليه السلام : ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشْدِهِمْ.(173)فرمود: هيچ گروهى در كارهاى اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى ، فرهنگى و ... با يكديگر مشورت نكرده اند مگر آنكه به رشد فكرى و عملى و... رسيده اند.143 قال عليه السلام : اَلْخَيْرُ الَذّى لا شَرَّفيهِ: اءلشُّكْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَى النّازِلَةِ:(174)فرمود: آن خوبى كه شرّ و آفتى در آن نباشد شكر در مقابل نعمتها و صبر و شكيبائى در برابر سختى ها است .144 قال عليه السلام : يَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى يَدَيْكَ لِما بَيْنَ يَدَيْكَ.(175)فرمود: اى فرزند آدم از موقعى كه به دنيا آمده اى در حال گذراندن عمرت هستى ، پس از آنچه دارى براى آينده ات (قبر و قيامت ) ذخيره نما.145 قال عليه السلام : إنَّ مَنْ خَوَفَّكَ حَتّى تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَيْرٌ مِمَّنْ يُؤْمِنْكَ حَتّى تَلْتَقِى الْخَوْفَ.(176)فرمود: همانا كسى تو را در برابر عيبها و كم بودها هشدار دهد تا آگاه و بيدار شوى ، بهتر است از آن كسى كه فقط تو را تعريف و تمجيد كند تا بر عيبهايت افزوده گردد.146 قال عليه السلام : القَريبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعيدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإنْ قَرُبُ نَسَبُهُ.(177)فرمود : بهترين دوست نزديك به انسان آن كسى است كه در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خويشاوندى نزديك نداشته باشد.و بيگانه ترين افراد كسى است كه از محبّت و دلسوزى بعيد باشد گر چه از نزديك ترين خويشاوندان باشد.147 وَسُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ عليه السلام : شُحُّ الرَّجُلِ عَلى دينِهِ، وَإ صْلاحُهُ مالَهُ، وَقِيامُهُ بِالْحُقُوقِ.(178)از حضرت سلام اللّه عليه پيرامون مُروّت و جوانمردى سؤ ال شد، فرمود:جوانمرد كسى است كه در نگهدارى دين و عمل به آن تلاش نمايد، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعايت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.148 قال عليه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يُفَكِّرُ فى مَاءكُولِهِ كَيْفَ لايُفَكِّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَيَجْنِبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذى هِ، وَيُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما يُرْديهِ.(179)فرمود: تعجّب مى كنم از كسى كه در فكر خوراك وتغذيه جسم و بدن هست ولى درباره تغذيه معنوى روحى خود نمى انديشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى كند.و عقل و قلب و روح خود را كارى ندارد هر چه و هر مطلب و برنامه اى به هر شكل ونوعى باشد استفاده مى كند .149 قال عليه السلام : غَسْلُ الْيَدَيْنِ قَبْلَ الطَّعامِ يُنْفِى الْفَقْرَ، وَبَعْدَهُ يُنْفِى الْهَمَّ.(180)فرمود: شستن دستها قبل از طعام فقر و تنگدسى را مى زدايد و بعد از آن ناراحتى ها و آفات را از بين مى برد.150 قال عليه السلام : حُسْنُ السُّؤ الِ نِصْفُ الْعِلْمِ.(181)فرمود: كسى كه عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است كه نصف علم ها را فرا گرفته باشد.151 قال عليه السلام : إ نّ الْحِلْمَ زينَةٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ، وَالْعَجَلةَ سَفَهٌ.(182)فرمود: صبر و شكيبائى زينت شخص ، وفاى به عهد علامت جوانمردى ، و عجله و شتابزدگى (در كارها بدون انديشه ) دليل بى خردى مى باشد.152 قال عليه السلام : مَنِ اسْتَخَفَّ بِإْخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.(183)فرمود: كسى كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد و نسبت به آنها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمرديش فاسد گشته است .153 قال عليه السلام : إ نّما يَجْزى الْعِبادُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ.(184)فرمود: همانا در روز قيامت بندگان به مقدار عقل و درك و شعورشان مجازات مى شوند.154 قال عليه السلام :إنَّ النّاسَ عَبيدُ الْمالِ، وَالدّينُ لَعِبُ عَلى اءلْسِنَتِهِمْ، يُحيطوُنَهُ مادَرَتْ بِهِ مَعايِشُهُمْ، فَإذا مُحِّصَ لِلاْ بْتِلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ.(185)فرمود: همانا مردم اسير و بنده دنيا و اموال آن هستند، و دين را وسيله رسيدن به اءهداف خود قرار داده اند و به هر نوعى كه زندگى آنها تاءمين شود حركت مى كنند. بنابر اين هنگامى كه در بوته آزمايش درآيند، دينداران اندك خواهند شد.155 قال عليه السلام : اءلْمِزاحُ يَاءْكُلُ الْهَيْبَةَ، وَقَدْ اءكْثَرَ مِنَ الْهَيْبَةِ الصّامِت :(186)فرمود: مزاح و شوخى هاى زياد و بيجا شخصيّت و وقار انسان را از بين مى برد، و چه بسا افراد ساكت داراى شخصيّت و وقار عظيمى باشند.156 قال عليه السلام : اءللُؤْمُ اءنْ لا تَشْكُرِ النِّعْمَةَ.(187)فرمود: از علائم پستى شخص ، شكر نكردن از ولى نعمت است .157 قال عليه السلام : لَقَضاءُ حاجَةِ اءخٍ لى فِى اللّهِ اءحَبُّ مِنْ إ عْتِكافِ شَهْرٍ.(188)فرمود: هر آينه برآوردن حاجت و رفع مشكل برادرم ، از يك ماه اعتكاف ، در مسجد و عبادت مستحبّى نزد من بهتر و محبوبتر است .158 قال عليه السلام : إنَّ الدُّنْيا فى حَلالِها حِسابٌ، وَفى حَرامِهاعِقابٌ، وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَاءنْزِلِ الدُّنْيا بِمَنْزَلَةِ الميتَةِ، خُذْمِنْهامايَكْفيكَ.(189)فرمود: چيزهاى دنيا اگر حلال باشد حساب و بررسى مى شود و اگر از حرام به دست آيد عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت .پس بايد دنيا (و موجوداتش ) را همچون ميته و مردارى به شناسى كه به مقدار نياز و اضطرار از آن استفاده كنى .159 قال عليه السلام : وَاعْمَلْ لِدُنْياكَ كَاءنَّكَ تَعيشُ اءبَدا، وَاعمَلْ لاَِّخِرَتِكَ كَاءنّكَ تَمُوتُ غدَا.(190)فرمود: در دنيا چنان برنامه ريزى كن از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و... مثل آنكه مى خواهى هميشه دوام داشته باشى ، و نسبت به آخرت به نوعى حركت و كار كن مثل اينكه فردا خواهى مُرد.160 قال عليه السلام : اءكْيَسُ الْكَيِّسِ التُّقى ، وَ اءحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْكَريمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤ الِ.(191)فرمود: زيركترين و هوشيارترين افراد، شخص با تقوا و پرهيزكار مى باشد. اءحمق و نادان ترين افراد، كسى است كه تبه كار و اهل معصيت باشد. گرامى ترين افراد و با شخصيّت ، آن كسى است كه به نيازمندان پيش اظهار نياز، كمك نمايد.