وجود هميشگى امام - شرح چهل حديث از حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح چهل حديث از حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه) - نسخه متنی

مؤلف: على اصغر رضوانى؛ ويراستاران: محمد جواد شريفى، حميده انصارى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وجود هميشگى امام

(أَنَّ الاَْرْضَ لا تَخْلُو مِنْ حُجَّة إِمّا ظاهِراً وَإِمّا مَغْمُوراً)[1]

زمين، هيچ گاه، از حجّت خالى نخواهد بود; چه آن حجّت ظاهر باشد و چه پنهان.

شرح

اين كلام، قسمتى از توقيعى است كه امام زمان(عليه السلام) به عثمان بن سعيد عمرى و فرزندش محمّد مرقوم داشته اند. حضرت(عليه السلام)بعد از سفارش هاى زياد، به مطلبى اشاره مى كند و مى فرمايد: بايد هميشه، در روى زمين، حجّت الهى باشد، ونمى توان حتّى لحظه اى را تصوّر كرد كه امام معصوم نباشد.

احتياج انسان و ديگر موجودات به امام، ادامه ى احتياج آنان به پيامبر است. نياز به فرد معصوم ـ چه پيامبر و چه امام ـ را از ديدگاه هاى مختلفى مى توان بررسى كرد. يكى از اين وجوه، نياز به قانون الهى و تفسير آن از سوى معصوم است. در كتاب هاى كلام، با دليل هاى عقلى ثابت شده است كه بشر براى اصلاح زندگى دنيوى خود و رسيدن به سعادت ابدى و اخروى، نيازمند پيامبر است. نياز بشر به دين و تفسير صحيح از آن، ابدى است. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم)دين اسلام را به عنوان آخرين دين الهى، آورد و همه ى احكام و مسائل آن را بازگو كرد. پس از وفات پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)به همان دليل هاى عقلى، بايد كسانى مانند پيامبر در علم و عصمت و ... وجود داشته باشند. اينان كسانى نيستند جز امامان بزرگوار(عليهم السلام).

حضرت(عليه السلام) به اين نكته ى مهم هم اشاره دارند كه به دليل سستى مردم در پذيرش حق، اين طور نيست كه همه ى امامان به حكومت برسند و يا در ميان مردم حاضر باشند، همان طور كه همه ى انبيا و اوصياى الهى گذشته نيز، به حكومت دست نيافتند و برخى نيز تا مدّتى در غيبت به سر بردند.


[1]. كمال الدين، ج2، ص511، ح42 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1110، ح26 ; بحارالأنوار، ج53، ص191، ح19 .


/ 44