(مسأله 169): اگر مالى را بذل كنند و مخير نمايند به أين كه حج
برود و يا جاى ديگرى صرف نمايد واجب نيست قبول نموده و به حج
برود.(مسأله 170): در حج بذلي، اگر شخص بداند كه بذل كننده بر
أو منت خواهد گذاشت و در همه جا خواهد گفت، من فلانى را به
حج فرستادم و أين عمل، موجب ذلت براى أو مىشود قبول آن واجب
نيست.
حج و قرض
(مسأله 171): بر شخص غير مستطيع واجب نيست پول قرضكند و به حج برود.(مسأله 172): اگر كسى به اندازه هزينه حج قرض نمايد و بداند
كه پس از بازگشت از حج، به سهولت خواهد توانست از أموال خود كه
مورد نيازش نيست قرض خود را بپردازد و دچار زحمت و مشقت
نخواهد گرديد با وجود ساير شرايط استطاعت، حج بر أو واجب
خواهد بود.(مسأله 173): هر گاه شخصي مالى دارد كه در دسترس نبوده
و امكان ندارد در حج صرف شود و يا قطعه زمينى است كه به فروش
نمىرسد ولى مىتواند قرض نموده و حج انجام دهد و سپس قرض
خود را بدون زحمت و مشقت بپردازد در أين صورت ظاهرا استطاعت
داشته و بايد حج انجام دهد مگر أين كه اطمينان به وصول و يا فروش
مال نداشته بأشد.(مسأله 174): كسى كه بدهى در از مدت (همانند پنجاه سال)
دارد و هر ماه مبلغى بطور اقساطى مىپردازد در صورتي كه هزينه سفر
حج و ساير شرايط استطاعت را دار است مستطيع بوده و بايد به حج
برود.