چراغ پشت سر
پسرىپيوسته پدرش را نصيحت مى كرد كه براى آخرت خود
چيزى پيش فرستد، پدر هم گاهى به پسر سفارش مى كرد
پس از مرگ براى من بخشش و انفاق كن و فلان كار خير
را انجام بده.
پدر
يك شب كه مى خواست به منزل يكى از همسايگان برود
به پسر گفت: اين چراغ را بگير و از جلو من حركت كن،
تا من نلغزم و به چاله نيفتم، پسر چراغ را برداشت،
امّا به جاى جلو، از پشت سر پدر آن را مى برد!
پدر
گفت: چرا چراغ را پشت سر من بردى؟ مگر تا به حال
ديده اى كسى چراغ را پشت سر بگيرد؟! و مگر چراغ
براى اين نيست كه انسان راه خود را پيدا كند؟!
پسر
گفت: پدرجان! اين كار را از تو ياد گرفته ام! تو
براى آخرت خود چيزى پيش نفرستاده اى و مى گوئى
پس از مرگ برايت انفاق كنم و چراغ عقب سر برايت
بفرستم من از دستور تو پيروى كرده ام!
پدر
از نصيحت پسر تكانى خورد و بيدار شد و مشغول پرداخت
حقوق خدا و مردم گرديد.
آيا
براى كسانى كه اهل تفكّر هستند، اين مثال كفايت
نمى كند؟ اميرالمؤمنين
(ع) مى فرمايد:
(وسيله
عبرت گرفتن چقدر زياد است ولى عبرت گيرنده كم است!)(1)
آيا ما عبرت نمى گيريم؟
در
صورتى كه اگر انسان خودش را دوست داشته باشد، فقط
به پرداخت خمس و حقوق واجب الهى قناعت نمى كند،
بلكه براى قبر و قيامت خود هم توشه اى پيش مى فرستد،
زيرا وقتى مرگ برسد، ديگر انسان حتّى مالك پوسته
هسته خرمائى هم نيست!
شخصى
پادشاهى را كه از دنيا رفته بود، در خواب ديد و
از او سؤالى كرد، پادشاه گفت: من به لقمه اى كه
پيش سگ پرتاب مى كنند محتاج تر از آن سگ مى باشم!
زيرا اگر سگ لقمه شما را نداشته باشد به جاى ديگرى
مى رود، و لقمه نانى به دست مى آورد، امّا من
غير از آنچه از طرف شما مى رسد چيزى ندارم.
آيا
سخن اين پادشاه صحيح است؟
اگر
آن را صحيح مى دانيد بدان عمل كنيد، سعدى مى گويد:
برگ
عيشى به گور خويش فـرست
كس نيارد ز پس، تو پـيش
فـرست
تو
با خود بـبر توشـه خـويشـتن
كه شفقت نيايـد ،
ز فـرزنـد و زن
غم
خويش در زندگى خور كه خويش
بمرده نـپردازد ، از
حـرص خـويش
كسى
گوى دولـت ، ز دنيـا بـرد
كه با خـود ، نصيبى بـه
عقبى بـرد
راحتى وارث و گرفتارى ميت
در
روايت آمده است:
(وقتى انسان بميرد، رابطه و عملش با دنيا قطع مى شود،
مگر از سه چيز: صدقه جارى، پسر صالحى كه براى والدين
دعاى خير كند و كتاب علمى كه از او به يادگار بماند،
و مردم از آن بهره مند شوند)(2)
.
آيا
ما چيزى را كه اينجا برايمان نفع دارد، براى آخرت
پيش فرستاده ايم؟
گاهى
كسى مى ميرد، در حالى كه او در قبر است، برايش
گناهانى نوشته مى شود، مثل اينكه راه و روش زشتى
را پى ريزى كرده، يا زمينى را غصب نموده، و همچنان
مال در حال غصب باقى مانده، اينجا اگر وارثهاى
ميّت نمى دانند زمين غصبى است، براى آنها گوارا
و بدون مانع است، و گناه و وبال آن، مال ميّت است،
و اگر خانه اى بسازد اثاث منزل تهيّه كند و خمس
آن را ندهد، و بميرد، وارث او هم نداند خمس آن داده
نشده، اين خانه و اثاث براى وارث حلال است، امّا
وزر و گناه آن بر عهده ميّت است.
آيا
شما دوست داريد به اين سرنوشت مبتلا شويد؟ اگر
دوست نداريد، همّت كنيد و حقوق خدا را بپردازيد
پيش از آنكه (روزى بيايد كه بازگشت نداشته باشد).
بارى،
اگر كسى در مالى كه خمس آن را نداده، نماز بخواند
يا غسل كند يا وضو بگيرد يا به وسيله آن مال حج انجام
دهد، وضو، غسل، نماز و حج او طبق فتواى مشهور بين
علماء باطل است!
و
آنگاه كه از دنيا رفت در رديف تارك نماز و حج در
مى آيد! آيا تو مى خواهى چنين باشى؟ اگر مى خواهى
خودت مى دانى و اگر نمى خواهى امروز به فكر چاره
باش و از عقوبت خداى سبحان بترس و خمس مالت را بده،
زيرا واى به حال كسى كه در قبر در رديف ستمگران
و ظالمان نسبت به آل محمّد
(ص) باشد، و مورد لعنت و دورى از خدا واقع شود و آنگاه
كه لعنت بر ظالمان محمّد
(ص) از اوّل و آخر مى كنند، مشمول او نيز شود!
نمازها
و روزه هاى باطل!
مى گويند:
يكى از نيكان از دنيا رفت كسى او را به خواب ديد
در حالى كه صورتش سياه بود و از دهان و شكم او آتش
خارج مى شد و با زنجيرهائى او را بسته بودند و
او را با گرزهاى آهنين مى زدند،! كسى كه او را در
خواب ديده بود، نزديك شد و گفت: ما در زندگى تو را
نمازخوان، روزه دار، راست كردار، امين، صاحب
خيرات و نيكوئيها مى شناختيم؟ ميّت گفت: آرى،
چنين بود امّا آن نمازها و روزه ها از من پذيرفته
نشد و اكنون همنشين مجرمين و گناهكارانم!
به
من گفته اند: همه اعمالت باطل بوده چون خمس مالم
را نداده ام به همين جهت تمام كارهاى خوبم فاسد
شده و امروز با دشمنان آل محمّد
(ص) محشور گشته ام!
(وكلّ
انسان الزمناه طائره فى عنقه ونخرج له يوم القيامة
كتابا يلقيه منشوراً. اقرأ كتابك كفى بنفسك اليوم
عليك حسيباً)(3).
(نامه عمل هر انسانى را به گردنش مى اندازيم و
بيرون مى آوريم براى او روز قيامت نامه عملش را
كه آن را گشوده خواهد ديد: كارنامه ات را بخوان،
كافى است خودت امروز به حساب كار خود واقف شوى و
در باره خود قضاوت كنى).
به خاطر دخالت در مال ميّت
در
روايت وارد شده است: هركس مى ميرد در برزخ زندان
مى شود تا حقوقى كه از ديگران بر عهده او است پرداخته
شود.
آيا
دوست دارى در آنجا زندانى شوى تا حقّى كه بر ذمّه
تو است برطرف شود، و بعد راه نجاتى بيابى، يا حقّى
را كه بر عهده تو است نپردازند آن وقت تا روز قيامت
در زندان بمانى؟!
بارى،
اگر زندان را دوست ندارى آيا براى نجات خود فكرى
كرده اى، يا كار را به وارث واگذار مى نمايى؟
و آيا وارثت تو را از زندان نجات مى دهد؟ و تو اى
وارث بدان اگر خمس مال ميّت را بدهى براى تو و او
از مجلس فاتحه و سفره پهن كردن و ختم و چهلم و مراسمِ
مستحب بهتر است، زيرا پرداختن يك دانهِ واجب از
يك خرمنِ مستحب، بهتر است، و نيز نپرداختن يك درهم
در راه واجب از پرداخت مستحب زياد بالاتراست، و
چنانچه ميّت خود را دوست داريد در اوّلين فرصت
حقوقِ واجبى را كه بر عهده او است بپردازيد و او
را از عذاب و آتش رها كنيد.
در
كتاب (مستدرك الوسائل) روايت شده است:
"پيغمبر
(ص) بر جنازه ميّتى كه دو درهم مديون و بدهكار بود
نماز نخواند!" پس با كسى كه هزاران درهم مديون
است چه مى كند؟
بنا
بر اين، اى وارثى كه مى دانى ميّت خمس مالش را
نداده است، بايد بدانى: تصرّف و دخالت تو در مالى
كه خمس آن داده نشده حرام و ممنوع است و در نتيجه
دو گناه و مسئوليّت دارى، يك مسئوليّت به خاطر
اينكه در مال ميّت قبل از پرداخت حقّ او دخالت كرده اى،!
يعنى تو وقتى خمس مال خود را ندهى، تنها خودت مجازات
مى شوى، و اگر خمس مال ميّت را ندهى، تو با او هر
دو گناهكاريد و باهم عقوبت مى شويد، پس خدا را
فراموش مكن از عذاب الهى بترس و براى پرداخت خمس
مالى كه به ارث برده اى تعجيل كن وگرنه وقتى بيدار
و پشيمان مى شوى كه پشيمانى سودى ندارد!
سفره پهن كردن، يا: هدايت جوانان؟
در
حديث آمده است:
(اگر
كسى اعمال واجب خود را انجام دهد، خدا در مورد اعمال
مستحب، او را مؤاخده نمى كند).
برخى
از مردم، صدقه در راه خدا مى دهند، به زيارت امام
رضا
(ع) مى روند، حجّ عمره انجام ميدهند، كربلا و نجف
و كاظمين و سامرّا را زيارت مى نمايند، هديه براى
عالم مى برند، فقير را سير مى كنند، در شبهاى
ماه رمضان افطارى مى دهند، براى عزاى امام حسين
(ع) خرجها مى كنند، امّا خمس مال خود را نمى دهند،
اين گروه بايد بدانند اگر همه اين كارها را كنار
بگذارند، و به جاى آن خمس خود را بدهند، در آخرت
از سعادتمندان و رستگاران خواهند بود، و از آنها
سؤال نمى كنند: چرا كارهاى مستحب انجام ندادى؟
امّا اگر خمس ندهند و همه اين مستحبّات را انجام
بدهند، آنها را در آخرت در صف گناهكاران نگه مى دارند!
بنا
بر اين دوست دارى مستحبّات را انجام دهى و واجبات
را ترك كنى، يا واجبات را انجام دهى و مستحبّات
را ترك كنى كدام يك؟
اگر
برنامه اوّل را دوست دارى هرچه مى خواهى بكن،
وگرنه براى پرداخت حقوقى كه بر عهده تو است تعجيل
كن، پيش از آنكه:
(روزى بيايد كه مال و اولاد به حال كسى نفعى ندارند)(4)
منظور حديث اين است: اگر وظايف واجب را انجام دهى،
در باره كارهاى مستحب مسئول نيستى.
و
چنانچه بخواهى اضافه بر پرداخت حقوق واجب الهى
انفاق كنى آن وقت شايسته است، زيرا كار خير هرچه
بيشتر باشد، نيكوتر است، و بهترين كار خير در اين
روزگار، كارى است كه موجب خدمت و تقويت اسلام و
مسلمانان شود.
بارى،
اگر هزار تومان براى سفره پهن كردن و طعام دادن
خرج كنيد يا در عوض صد تومان براى هدايت و ارشاد
جوانان صرف نمائيد به يقين پاداش هدايت جوانان
بالاتر است!
پيامبر
عاليقدر اسلام
(ص) فرمود:
(اى على! اگر خداوند به وسيله تو يك نفر را هدايت
كند، از آنچه آفتاب بر آن مى تابد براى تو ارزنده تر
است)(5).
(مال
يكديگر را در اجتماع، از روى باطل و از طريق نامشروع
نخوريد، و به عنوان رشوه آنان را براى خوردن مال
ديگران به سوى قدرتمندان نيندازيد)(6).
1
ـ ما أكثر العبر و أقلّ الاعتبار؟!
(نهج البلاغه، حكمت289)
.
2
ـ المواعظ العدديّه، صفحه70 اذا مات الانسان انقطع
عمله الاّ من ثلاث: صدقة جارية، و ولد صالح...
3
ـ سوره اسراء، آيه: 13 و 14.
4
ـ
(يوم لا ينفع مال ولا بنون، الاّ من أتى الله بقلب
سليم) سوره شعراء، آيه: 88 و 89.
5
ـ لئن يهدى الله على يديك رجلا، خير لك ممّا طلعت
عليه الشّمس و لك ولائه
(سفينة البحار، جلد2 صفحه:70)
.
6
ـ سوره بقره، آيه:
188.