مناسک حج نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مناسک حج - نسخه متنی

جواد تبریزی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مساله 283

چنانچه
كسى از روى ندانستن مساله يافراموشى در روز عيد رمى جمره ننمود,
لازم است تا روزسيزدهم
هر وقت يادش آمد يا مساله را دانست تداركش نمايد, وچنانچه شب يادش آمد
بـايستى روز بعد آن
راانجام دهد, واين در صورتى است كه از كسانى نباشد كه رمى در شب برايش
جـايـز اسـت , وحـكـمـش
خـواهـد آمـد, وچـنانچه بعد از روز سيزدهم مساله را دانست يا يادش
آمـد,احـتياط اين است
كه به منى رفته ورمى نموده ودر سال بعد رمى را شخصا خودش يا نايبش
بجا آورد, وچنانچه پس
از بيرون رفتن از مكه دانست يا يادش آمد, برگشتن بر او واجب نيست بلكه
در سال بعد بنابر احتياط شخصايا نايبش انجام دهد.

مـساله284 - چنانچه
از روى فراموشى يا نادانى روز عيدرمى ننمود وپس از طواف حج دانست يا
يادش آمدوتدارك
نمود, اعاده طواف بر او واجب نيست , هرچنداحوط است , ولى اگر ترك رمى از
روى عـلـم
وعمد باشد,ظاهر اين است كه طوافش باطل است وواجب است كه پس از تدارك رمى
اعاده طواف نمايد.


5 - ذبح ونحر در منى واجـب پـنـجـم
از واجبات حج تمتع , ذبح يا نحر در منى است , ذبح يعنى كشتن گاو وگوسفند,
ونـحـر يـعـنـى كشتن شتر
(قربانى كردن ). وبايد با قصد قربت ودر روز باشد,مگر كسى كه ترسى
داشته باشد, كه
چنين شخصى مى تواند قربانى خود را شب بنمايد, وواجب است قربانى پس از رمى
بـاشـد ولـى چـنـانچه
او را از روى فراموشى يانادانى پيش از رمى بجا آورد صحيح است وحاجتى
بـه اعـاده نـدارد, وواجب
است ذبح يا نحر در منى باشدوهرگاه متمكن نباشد
چنانكه مى گويند
مـذبح را تغييرداده اند
ودر وادى محسر قرار داده اند, پس اگر متمكن ازتاخير وذبح در منى باشد
اگرچه تا آخر ذى الحجه ,
حلق ياتقصير نمايد ومحل شود وذبح را تاخير بيندازد,وهمچنين طواف
ونماز طواف
وسعى را تاخير بيندازد,والا جايز است به ذبح در مذبح فعلى اكتفا كند.

مساله 285

احتياط
اين است كه ذبح ونحر در روز عيدقربان باشد, ولى اگر از روى فراموشى يا
عذر ديگر يانادانى ترك
نمود, لازم است تا آخر ايام تشريق (يازدهم ودوازدهم وسيزدهم ) تداركش
نمايد, وچنانچه عذر اومستمر
بود مى تواند تا آخر ماه ذى الحجه تاخير نمايد,وچنانچه بعد از طواف
دانـسـت يا يادش آمد
وتداركش نمود, اعاده طواف بر او واجب نخواهد بود, هرچنداعاده اش احوط
اسـت , ولـى اگـر از روى
عـلـم وعـمـد قـربـانـى را ترك نموده وطواف كرد, ظاهر اين است كه
طوافش باطل وواجب است بعد از تدارك قربانى اعاده اش نمايد.

مساله 286

يك قربانى
فقط براى يك نفر كفايت مى كند ونمى شود براى دو نفر يا بيشتر باشد.

مساله 287

قربانى
بايستى يا شتر يا گاو يا گوسفندباشد, وشتر بايستى سال پنجم را تمام كرده
ودر سـال شـشم
داخل شده باشد, وشتر اگر شش ساله نباشد كافى نيست , وگاو وبز بايستى بنابر
احتياط دو سالش تمام ووارد
سال سوم باشند وكمتر از آن كافى نيست , ودرگوسفند بايستى هفت
مـاهش تمام ووارد ماه
هشتم باشدوكمتر از آن كافى نيست , واحتياط اين است كه يك سالش تمام
ودر سـال دوم داخـل
شده باشد. وچنانچه پس ازقربانى كردن معلوم شد
كه قربانى در سن معتبر
نـبـوده ,لازم اسـت قـربانى
ديگرى به سن معتبر بنمايد, وقربانى بايستى از جميع اعضا سالم باشد
وقـربـانى كور وشل وگوش بريده
وشاخ شكسته ومانند اينها كفايت نمى كند,واحوط اين است كه
اخته شده نيز كفايت نمى كند,
ولاغرنيز نباشد, واحوط اولى اين است كه بيمار وموجو(رگ ماليده )
ومـرضوض (تخم كوبيده )
وپير كه مغزاستخوانش آب شده , نباشد, وقربانى كه گوشش شكافته يا
سوراخ باشد عيبى ندارد,
اگرچه احوط اين است كه ازاينها نيز سالم باشد, واحوط واولى اين است
كه قربانى طورى نباشد كه از اصل خلقت شاخ ودم نداشته باشد.
مـساله288 - چنانچه
قربانى را به عقيده اينكه سالم است خريدارى نموده وقيمتش را پرداخته
وبـعـد مـعلوم شد كه عيبى
دارد, ظاهر اين است كه مى تواند به آن اكتفا نمايدولازم نيست قربانى
ديگرى بنمايد.
مـساله289 -
آنچه از شرايط در قربانى ذكر شد تماما درصورت تمكن وقدرت است , وكسى كه
نتواند
قربانى رابه اين شرايط تهيه كند, هرچه ممكنش باشد همان كافى است .
مـساله290 - چـنانچه
قربانى را به عقيده اينكه چاق است , كشت , وبعد از كشتن معلوم شد لاغر
است , كافى است وحاجتى به قربانى ديگر ندارد.
مـساله291 - هرگاه
شك در لاغرى قربانى داشته وبجهت فرمانبردارى خداوند متعال او را كشت
هرچندبه اميد اينكه
بدرگاه الهى قبول باشد سپس معلوم شدچاق بوده است كفايت مى كند.

مساله 292

هرگاه
قربانى سالم وبى عيبى خريد وپس ازخريدارى ناخوش ومريض شد يا شكستى
ديد يا
عيب ديگرى پيدا كرد, كشتن همان كافى است ولازم نيست تعويضش نمايد.

مـساله293 - هرگاه
قربانى خريد وگم شد, قربانى ديگرى به جاى او بخرد, پس چنانچه اولى را
پيش ازكشتن دومى يافت ,
اولى را بكشد ونسبت به دومى مختاراست كه بكشد يا نكشد, ودر حكم
سـاير اموال او خواهدبود,
واحوط واولى اين است كه او را نيز بكشد, وچنانچه اولى را پس از كشتن
دومى يافت , بنابر احتياط اولى را نيزبكشد.
مـساله294 - اگر قربانى
گمشده اى را پيدا كرد بايد تا روزدوازدهم اعلان وتعريف كند, چنانچه
صاحبش پيدانشد, عصر روز دوازدهم او را از قبل صاحبش بكشد

.
مـساله295 - كسى
كه پول قربانى را دارد وقربانى گيرش نمى آيد, بايستى پول او را نزد شخص
امـيـنـى امـانـت بـگـذاردكـه
تـا آخر ماه ذى الحجه با آن پول قربانى خريده وبكشد,وچنانچه ماه
ذى الحجه گذشت نبايد بكشد مگر در سال بعد.
مـساله296 - كـسى كه نه
قربانى دارد ونه پولش را, به جاى قربانى بايد ده روز روزه بگيرد, سه
روزش را درحج يعنى روز
هفتم وهشتم ونهم ذى الحجه را روزه بگيرد وهفت روز ديگر را در وطن
خـود بگيرد, واحتياطاين
است كه هفت روز پى در پى باشد, وسه روز اول رامى تواند پس از شروع
بـه اعمال عمره تمتع
از اول ماه ذى الحجه بگيرد وبايستى پى در پى باشند, وچنانچه به وطن خود
بـرنـگـشـت ودر مـكه
اقامت نمود, بايستى تابازگشت اصحاب وهمراهانش به وطن يا تا يك ماه
صبرنموده وبعد از آن هفت روز را روزه بگيرد.

مساله 297

كسى كه بايد
در حج روزه بگيرد چنانچه نتواند روز هفتم را روزه بگيرد, هشتم ونهم
را روزه گرفته وروز ديگر
را پس از بازگشت از منى روزه بگيرد, واگرروز هشتم نيز نتواند روزه
بـگيرد, هر سه روز
را تا بعد ازبرگشتن از منى تاخير نمايد, واحتياط اين است كه پس ازبازگشت
هرچه زودتر روزه ها
را بگيرد وبدون عذر تاخيرننمايد, وچنانچه پس از بازگشت از منى نتوانست
روزه بگيرد, اين سه روز
را در راه بازگشت به وطن روزه بگيرديا در وطن خود, ولى نبايد بين سه
روز وهفت روز جمع نمايد,
يعنى بين روزه سه روز وروزه هفت روز فاصله بگذارد, وچنانچه تا اول
محرم سه روز را روزه نگرفت ,روزه
از او ساقط مى شود وقربانى براى سال بعد بر اومتعين مى شود.
مـساله298 - كسى
كه نه قربانى داشته ونه پولش را ودرحج سه روز روزه گرفته سپس قربانى
بـراى او مـمـكـن
شـد,بنابر احتياط قربانى بر او واجب خواهد شد اگر تمكن قبل از گذشت ايام
تشريق باشد, والا روزه كفايت ميكند.
مـساله299 - كـسى كه نمى تواند
به تنهايى قربانى تهيه نمايد ومى تواند با ديگرى شركت نمايد,
احتياط اين است كه
بين شركت در قربانى وروزه گرفتن به ترتيبى كه گفته شد جمع نمايد.

مساله 300

هرگاه قربانى
يا پولش را به كسى داده ودركشتن آن وكيلش نمايد پس شك كند كه
وكـيـل قـربـانـى راكـشته
يا نه , بنا را به نكشتن بگذارد, بلى اگر وكيل راستگوومورد وثوق باشد
وبگويد كشته ام , كافى است .

مساله 301

آنچه
از شرايط در قربانى ذكر شد, در كفاره شرط نيست , هرچند احتياط اين است كه
آن شرايط دركفاره نيز مراعات شود.

مـساله302 - كشتار
واجب در قربانى وكفاره , لازم نيست به مباشرت خود شخص باشد بلكه جايز
اسـت در حـال اخـتـيـار,
ديگرى را نايب قرار دهد, وبايستى كشنده مسلمان باشد ونيت از صاحب
قربانى تا هنگام كشتن مستمر
باشد, وكشنده لازم نيست نيت كند هرچند احوطواولى نيت نمودن
اوست .


مصرف قربانى

مـساله303 - احتياط اين
است كه قربانى را سه قسمت نموده : يك قسمت را به فقير مؤمن صدقه
داده , ويـك قسمت را به
مؤمنين هديه نموده , ويك قسمت باقى راخود بخورد. وواجب نيست ثلث
فـقـير را به شخص خودفقير
بدهد بلكه جايز است به وكيل فقير داده شود گرچه وكيل فقير خود
صـاحـب قـربـانـى
بـاشد, وكيل در آن قسمت بر حسب اجازه موكل خود هر تصرفى را كه گفته
است مى نمايد چه بخشيدن
به ديگر يا فروش يا اعراض وغيراينها. وجايز است اخراج گوشت قربانى
از منى . (مراعات اين
نكته براى حجاج محترم بسيار مفيد است كه هنگام حركت از وطن از فقيرى
وكـالـت بـگيرد كه در يك
سوم قربانى طبق خواسته او تصرف كند, زيرا يافتن فقير مؤمن در منى
براى حجاج بسيار مشكل است ).

مـساله304 - افراز وجدا
كردن هر قسمتى از يكديگرلازم نيست وهمين كه يك سوم مشاع را به
عـنـوان صـدقه ويك سوم
مشاع را به عنوان هديه داده واز قسمت باقيمانده مقدارى بخورد كافى
است .
مـساله305 - كـسـى
كـه صدقه يا هديه را قبض مى كند, هرطور بخواهد مى تواند تصرف كند,
وچنانچه او را به غيرمؤمن يا غير مسلمان ببخشد عيبى ندارد.
مـساله306 - چـنانچه
قربانى را كشت وپيش از تصدق وهديه نمودن , دزدى قربانى را دزديد يا
كسى به زور از اوگرفت ,
صاحب قربانى ضامن نخواهد بود, بلى اگر خودبه اختيار خود او را تلف
يا
به نااهل بخشيد, بنابر احتياطدو سوم هديه وصدقه را ضامن خواهد بود.


6 - حلق يا تقصير واجـب شـشم از واجبات
حج تمتع , حلق (سر تراشيدن ) ياتقصير (گرفتن مقدارى از مو يا ناخن )
اسـت , وقـصـد قربت در
او معتبر است , واحتياط اين است كه در روز انجام شود وبعد از رمى جمره
وقـربانى باشد, ولى اگر از
روى فراموشى يا ندانستن حكم , آن را بر رمى جمره يا قربانى يا هر دوى
آنها مقدم داشت , اعاده اش لازم نيست .

مساله 307

سر تراشيدن بر زنان جايز نيست , ودر حق آنها تقصير متعين است .

مساله 308

مرد بين
حلق وتقصير مخير است وهركدام را خواسته باشد مى تواند اختيار كند, وسر
تـراشيدن (حلق ) بهتر
است , وكسى كه براى دفع شپش ومانند آن موى سر خود را با عسل يا صمغ
چسبانيده يا موى سرخود
را جمع كرده ودر هم پيچيده وگره زده يا بافته باشد,احتياط اين است
كـه سـر تـراشيدن را
اختيار كند بلكه وجوب آن اظهر است , وصروره (كسى كه براى اولين بارحج
مى نمايد) احتياط اين
است كه سر تراشيدن را اختياركند, هرچند مخير بودنش بين حلق وتقصير
خالى ازقوت نيست .

مساله 309

كسى
كه بخواهد سر بتراشد وبداند سلمانى سر او را زخمى خواهد كرد, چنانچه خون
آمدن به مقدارمتعارف
باشد, مى تواند سر بتراشد ولازم نيست اول تقصير كند ومقدارى از موى سر
خود را چپده سپس سربتراشد.
مـساله310 - خنثاى مشكل
اگر موى سر خود رانچسبانيده يا نبافته باشد بايد تقصير نمايد, والا
بايد
هم تقصير وهم حلق نمايد وبنابر احتياط تقصير را بر حلق مقدم بدارد.
مـساله311 - پـس
از حلق يا تقصير آنچه بر محرم به احرام حرام شده بود, حلال مى شود جز زن
وبوى خوش (عطر زدن ) بلكه شكار نيز بنابر احتياط.

مساله 312

هرگاه از روى
فراموشى يا ندانستن حكم ,حلق وتقصير ننمود تا از منى بيرون رفت ,
بـايـسـتـى بـه منى برگشته
ودر آنجا سر تراشيده يا تقصير نمايد, وچنانچه بازگشت به منى غير
مـمـكـن يـا دشوار باشد,
در جاى خودحلق يا تقصير نموده وموى خود را در صورت امكان به منى
بفرستد.
مـساله

313 - هرگاه از
روى فراموشى يا نادانى , حلق وتقصير ننمود تا پس از فراغت از اعمال حج
يـادش آمـدوتـدارك نمود,
بنابر اظهر اعاده طواف واجب نخواهدبود, هرچند اعاده آن بلكه اعاده
سـعـى نيز احوط
است ,ودر صورتى كه تذكر يا دانستن حكم پيش از خروج ازمكه باشد, احتياط به
اعاده طواف در صورت امكان , ترك نشود.


7 - 8 - 9 - طواف حج ونماز آن وسعى واجـب هـفتم وهشتم
ونهم از واجبات حج , طواف ونمازطواف وسعى است , وكيفيت وشرايط اين
سه واجب ,عين
كيفيت وشرايطى است كه در طواف عمره تمتع ونماز وسعى آن بيان شد.

مساله 314

در حج
تمتع واجب است طواف حج بعداز حلق يا تقصير باشد, وچنانچه با علم وعمد
پـيـش ازحـلـق يا تقصير
طواف نمود, واجب است طواف را بعد ازحلق يا تقصير اعاده نموده ويك
گوسفند كفاره بدهد.
مـساله315 - احتياط
اين است كه طواف حج از روزيازدهم ذى الحجه تاخير نشود, گرچه جواز
تاخيرش تابعد از ايام
تشريق (سه روز پس از عيد اضحى : يازدهم ودوازدهم وسيزدهم ) بلكه تا آخر
ماه ذى الحجه خالى ازقوت نيست .

مساله 316

تقديم طواف
حج ونماز وسعى بر وقوفين در حج تمتع جايز نيست مگر براى پيرمردان
يـا زنـى كـه بـيم حيض
شدن دارد, كه اين دو مى توانند طواف حج ونمازش را قبل از وقوفين بجا
آورده وسـعـى را
در وقـت خـودش بنمايند, واحوط استحبابى اين است كه سعى رانيز مقدم دارد
وچـنـانچه سعى را مقدم
كرد احتياط واجب آن است كه در وقتش هم اعاده كند, واولى وبهتر نيز
درصورت امكان ,
اعاده طواف ونماز است در ايام تشريق يابعد از آن تا آخر ماه ذى الحجه .

مـساله317 - كـسى
كه از رفتن به مكه يا از مباشرت به اعمال بعد از رجوع از منى بر جان خود
مى ترسد,مى تواند طواف
حج ونماز وسعى را بر وقوفين مقدم بدارد, بلكه مقدم داشتن طواف نساء
نيز عيبى ندارد, وبعداز اعمال منى هر جا دلش بخواهد برود.

مساله 318

كسى كه عارضه اى
برايش رخ داد كه نتواندطواف نمايد, مانند زنى كه حيض ببيند يا
زائو شـود,ونتواند تا پاك
شدن خود در مكه بماند كه طواف كند,لازم است براى طواف ونماز نايب
بگيرد وپس از طواف نايب , شخصا سعى كند.
مـساله319 - وقـتى
متمتع طواف حج ونماز آن را بجاآورد وسعى نمود, بوى خوش بر او حلال
مـى شود, وازمحرمات احرام ,
فقط زن وبنابر احتياط شكار باقى مى ماند, وظاهر اين است كه بتواند
بعد از طواف وسعى عقد
نمايد ولى لذت بردن از زن برايش جايز نيست بنابراحتياط, اگرچه اظهر
جواز غير از جماع است .
مـساله320 - كـسى
كه تقديم طواف وسعى بر وقوفين برايش جايز باشد, هرگاه طواف وسعى
نمود, بوى خوش بر
او حلال نمى شود تا مناسك منى (رمى وذبح وحلق ياتقصير) را بجا آورد.


10 - 11 - طواف نساء ونماز آن واجـب دهم ويازدهم
از واجبات حج تمتع , طواف نساءونماز آن است , واين دو گرچه واجبند ولى
از اعمال ومناسك
حج نيستند وترك آنها حتى عمدا موجب فسادوبهم خوردن حج نمى شود.

مـساله

321 -
طواف نساء همچنان كه بر مردان واجب است بر زنان نيز واجب است , پس اگر مرد
بـجـا نـيـاورد, زن بر او
حرام , وچنانچه زن ترك نمايد, مرد بر او حرام مى شود, وكسى كه به نيابت
ديگرى حج مى نمايد, طواف نساء
را براى او بجا مى آورد نه براى خود, واحتياط آن است كه طواف را
بقصد اعم از خود ومنوب عنه بياورد.

مساله 322

طواف
نساء ونمازش در كيفيت وشرايطعينا مانند طواف حج ونماز آن است .

مـساله323 - كسى كه از جهت
بيمارى يا غير آن به تنهايى نمى تواند طواف نساء را بجا بياورد, از
ديگرى كمك بگيرد وطواف
نمايد هرچند بر دوش انسان يا پشت حيوانى سوار شود, وچنانچه از اين
هم متمكن نباشد,لازم
است ديگرى را نايب بگيرد, واين حكم نسبت به نماز طواف نيز جارى است .
مـساله324 - كسى كه
عمدا با دانستن حكم يا ندانستن يااز روى فراموشى آن , طواف نساء را بجا
نياورد, تا وقتى كه شخصا
تداركش ننمايد, زن بر او حرام خواهد بود,ودر صورتى كه مباشرتش غير
ممكن يا دشوار باشدمى تواند
ديگرى را نايب نمايد وهر وقت نايب طواف رابجا آورد, زن بر او حلال
خـواهـد شـد, وچـنـانچه
قبل ازتدارك , فوت نمايد, احتياط اين است كه از تركه اش قضاى آن بجا
آورده شود.

مساله 325

تقديم طواف
نساء بر سعى جايز نيست وكسى كه از روى علم وعمد تقديم نمايد, لازم
اسـت بعداز سعى اعاده كند.
وهمچنين است در صورتى كه از روى نادانى وفراموشى مقدم نمايد,
بنابر احتياط.
مـساله326 - كسى كه از
روى عذر طواف نساء را قبل ازوقوفين بجا مى آورد تا وقتى كه مناسك
منى (رمى وذبح وحلق يا تقصير) ننموده , زن بر او حلال نمى شود.

مـساله327 - زنى كه حائض
شود وقافله تا وقت پاكى اومنتظرش نشود, مى تواند طواف نساء را
تـرك نـمـوده وبـاقـافـلـه
خود همراه شود, ودر اين صورت احتياط اين است كه براى طواف نساء
ونـمـازش نـايـب
بـگـيـرد, وچنانچه مشغول طواف بوده وپس از بجا آوردن نصف آن حيض شود,
مـى تـوانـد باقى را ترك وبا
قافله برود, واحتياط در اين صورت اين است كه براى باقيمانده طواف
ونمازش نايب بگيرد.

مـساله328 - فراموشى
نماز طواف نساء مانند فراموشى نماز طواف حج است , وحكم آن در مساله
333گذشت .

مساله 329

هرگاه
متمتع , طواف نساء ونمازش را بجاآورد, اگر مرد است , زن بر او حلال , واگر
زن است , مرد براو حلال
مى شود. وفقط چيزى كه از حرامها باقى مى ماندشكار است كه تا ظهر روز
سـيـزدهـم حـرام
است بنابراحتياط, واما كندن گياه ودرخت حرم وشكار در حرم ,گفته شد كه
حرمتش اختصاص به محرم ندارد وشامل غير محرم نيز هست .


2 1 - بيتوته در منى واجـب دوازدهـم
از واجـبـات حج , بودن شب يازدهم ودوازدهم است در منى , وقصد قربت در آن
معتبر است ,وچنانچه
حاجى روز عيد را جهت بجا آوردن طواف وسعى به مكه برود, واجب است به
منى برگشته
وشب رادر آنجا بماند. وكسى كه در حال احرام از شكار خوددارى نكرده , واجب است
شب سيزدهم را نيز در
منى بماند,وهمچنين است كسى كه با زن نزديكى كرده است بنابراحتياط,
وبـراى غـيـر ايـنها
كوچ كردن از منى بعد از ظهرروز دوازدهم جايز است , ولى چنانچه تا شب در
منى باقى ماند,
واجب است شب سيزدهم را نيز بماند, بلكه اگر قبل از آمدن شب به منى برگشت
بنابر احتياط ماندن شب سيزدهم بر او واجب مى شود.
مـساله330 -
هرگاه آماده حركت وكوچ از منى شد وازجاى خود حركت نمود وبه جهت ازدحام
ومـانـنـد آن نـتوانست
قبل از غروب از منى خارج شود, چنانچه بودن در منى برايش ممكن باشد,
واجـب اسـت بـمـانـد,
واگرممكن نباشد يا دشوار باشد جايز است از منى شبانه خارج شود, وبنابر
احتياط يك گوسفند بايدبكشد.
مـساله331 - كسى
كه بودن شب در منى بر او واجب است , بودن روز در منى بيش از مقدارى كه
بتواند رمى جمرات
كند, واجب نيست , وواجب نيست تمام شب رادر منى باشد ومى تواند از سر شب
تا بعد از نيمه شب يا ازقبل
از نيمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند, واولى براى كسى كه نصف اول
شب را آنجا
مانده وبيرون رفته , اين است كه پيش از طلوع فجر وارد مكه نشود.

مساله 332

چند طايفه از وجوب بيتوته در منى مستثنى هستند:
1 - كـسـانـى كـه از بيتوته
معذورند, مانند بيمار وپرستارش وكسى كه بر جان يا مال خود در آنجا
بترسد

.
2 - كـسـى كه در
مكه تمام شب ويا باقيمانده از شب اگربعد از دخول در شب از منى خارج شده
مـشـغـول بـه عـبـادت
بوده بجز حاجت ضرورى مانند خوردن وآشاميدن وتطهير وامثال آنها كار
ديگرى نداشته .
3 - كـسـى كه طواف
خانه خدا را نموده ودر عبادت خودباقى مانده سپس از مكه بيرون رفته واز
عـقـبـه مدنيين گذشته
باشد, چنين شخصى مى تواند در راه بيتوته نمايدولازم نيست خود را به
منى برساند, وبراى اين
سه طايفه جايز است تاخيز انداختن رجوع به منى تا وقتى كه رمى در روز را
درك كنند

.
مـساله333 - كسى كه
بيتوته منى را عمدا ترك كند, براى هر شب بايد يك گوسفند كفاره بدهد
واحـتـياط اين است كه
در صورت فراموشى يا ندانستن حكم نيز كفاره بدهد,واحوط براى شخص
معذور از بيتوته نيز
كفاره دادن است . وبر كسى كه از جهت اشتغال به عبادت در مكه بيتوته را ترك
نموده , كفاره نيست ,
وهمچنين كسى طواف خانه خدا را نموده ودر عبادت خود باقى مانده سپس
ازمـكـه بـيـرون رفته
واز عقبه مدنيين گذشته ودر راه بيتوته نموده است , بر چنين شخصى نيز
كفاره نيست .

مـساله334 -
كسى كه از منى كوچ كرده وبعد از اينكه شب شد در شب سيزدهم جهت كارى به
منى برگشت ,واجب نيست در منى بيتوته كند.


13 - رمى جمرات

واجـب سـيزدهم
از واجبات حج , رمى جمرات سه گانه (جمره اولى , جمره وسطى , جمره عقبه )
است . ورمى درروز
يازدهم ودوازدهم واجب است وهرگاه شب سيزدهم در منى بيتوته كند, رمى
روز سـيـزدهـم
نـيز بنابراحتياط واجب خواهد شد. ورمى جمرات بايستى به مباشرت خود شخص
انجام شود ونايب گرفتن در حال اختيار جايز نيست .

مـساله335
- در رمى واجب است ابتدا از جمره اولى سپس جمره وسطى ودر آخر جمره عقبه
بـاشـد, وچـنانچه بر
خلاف اين ترتيب عمل شود واجب است بطورى كه ترتيب حاصل شود دوباره
رمـى كـنـد, هرچند مخالفت
ازروى نادانى يا فراموشى باشد, بلى اگر بعد از اينكه جمره سابق را
چهار ريگ زد فراموش نموده
وبه جمره بعدى رفت , واجب نيست رمى را تماما اعاده كند بلكه اگر
سه ريگ ديگر به جمره قبلى زد كفايت مى كند.
مـساله336 -
واجـبـاتـى كه در رمى جمره عقبه در اعمال روز عيد قربان ذكر شد, در جمرات
سه گانه نيز واجب است .
مـساله337 - رمى جمرات
بايد در روز انجام شود,وكسى كه در روز نتواند رمى كند مانند غلام
وچـوپـان وبدهكارى
كه مى ترسد گرفتار شود وهر كسى كه بر جان ويا مال ويا ناموس خود بترسد
(وايـن حكم شامل
پيرمردوزن وبچه وضعيف كه بر جان خود از ازدحام مى ترسند,مى باشد), براى
چـنـيـن كـسـانـى
جايز است رمى را شب آن روز انجام دهند, ولكن جايز نيست براى غير از كسى
كه ترس از مكث
در منى دارد, كوچ كردن در شب دوازدهم بعد از رمى تا بعد از ظهر آن روز.

مساله 338

كسى كه
رمى روز يازدهم را فراموش كند,واجب است روز دوازدهم آن را قضا نمايد,
وكـسـى كه رمى روز
دوازدهم را فراموش كرده , بايستى در روزسيزدهم قضا نمايد, واحتياط اين
اسـت كـه بـين اداى
همان روز وقضاى روز قبل فاصله گذاشته , وقضاى روز قبل راپيش از اداى
همان
روز بجا آورد وقضاى روز قبل طرف صبح واداى همان روز هنگام زوال باشد.
مـساله339 - كسى
كه رمى را در منى فراموش نموده وپس از كوچ به مكه يادش آمد, واجب است
به منى برگشته ورمى
نمايد, وچنانچه فراموش شده رمى دو روزيا سه روز باشد, احتياط اين است
كه بين وظيفه هر روزوروز
ديگر يك ساعت فاصله بگذارد, وچنانچه پس ازخروج از مكه يادش آمد
كـه رمـى نـكرده , واجب
نيست به منى برگردد بلكه بنابر احتياط در سال بعد خود يا نايبش آن را
قضا نمايد.

مساله 340

بيمارى كه
اميد ندارد تا مغرب بهبودى حاصل كند, براى رمى , نايب بگيرد, وچنانچه
اتفاقا پيش از
غروب آفتاب بهبودى يافت وحالش خوب شد, بنابراحتياط خودش نيز رمى كند.

مساله 341

حج به ترك رمى هرچند عمدا باشد, باطل نمى شود, وواجب است در سال بعد قضاى
آن را شخصايا به نايب گرفتن بجا آورد بنابر احتياط.


احكام مصدود

 مـساله342 -
مـصـدود كـسى است كه پس از بستن احرام براى عمره يا حج , از انجام اعمال آن
جلوگيرى ومنع شود.
مـساله

343 -
مصدود از عمره در جاى خود قربانى كرده واز احرام خارج مى شود حتى نسبت به
زن , واحـتـياط اين است كه
حلق يا تقصير را به آن ضميمه نمايد, بلكه احتياط اين است كه حلق را
اختيار نمايد در صورتى كه قربانى را با خود آورده باشد در عمره مفرده .

مـساله344 - مـصـدود
از حـج چنانچه از موقف عرفات ومشعر يا خصوص موقف مشعر مصدود
باشد,وظيفه اش
قربانى در محل صد (جلوگيرى ) وبيرون آمدن از احرام است , واحتياط اين است
كـه عـلاوه بـر قـربانى ,حلق
يا تقصير نيز بنمايد, وچنانچه مصدود از طواف وسعى بعد از موقفين
وقـبـل از اعمال منى باشد
يا بعد ازآن , در اين صورت اگر نتواند نايب بگيرد وظيفه اش قربانى در
مـحـل صـد وجلوگيرى
است , واگر بتواند براى طواف وسعى نايب بگيرد, احوط اين است كه هر
دووظـيـفه را انجام دهد يعنى
هم قربانى كند وهم نايب بگيرد,گرچه اظهر جواز اكتفا به قربانى
اسـت در صـورتـى
كـه جـلوگيرى از دخول در مكه باشد, وجواز اكتفا به نايب گرفتن است اگر
جـلوگيرى بعد از آن باشد,
وچنانچه فقطاز اعمال منى جلوگيرى شده باشد نه از رفتن به مكه ,
درايـن صـورت چـنـانـچه
بتواند براى رمى وقربانى نايب بگيرد, صحيح است وخود حلق يا تقصير
نموده وازاحرام خارج
شده سپس بقيه مناسك واعمال را بجا آورد,وچنانچه نتواند نايب بگيرد, در
اين صورت ظاهراوظيفه اش
اين است كه پول قربانى را نزد كسى بگذارد كه به جاى او قربانى كند
ودر جـاى خود حلق يا تقصير
نموده وبراى بجا آوردن اعمال مكه به مكه رفته وپس از انجام اعمال
آنـجـا از سـعـى وطـواف
تمام چيزهايى كه به احرام براو حرام شده بود حلال خواهد شد حتى زن
وحـاجتى به چيز
ديگر ندارد وحجش صحيح است وبايستى در سال بعد بنابر احتياط رمى را اعاده
نمايد.

مساله 345

در صورتى
كه مصدود از سالهاى پيش مستطيع بوده يا استطاعتش تا سال بعد باقى
بماند, به قربانى
كه ذكر شد حج از او ساقط نمى شود بلكه واجب است در سال بعد حج نمايد.

مـساله346 - كسى كه
تمام اعمال حج را بجا آورده ودرمكه است واز رفتن به منى جهت بيتوته
ورمـى جـمـرات منع
وجلوگيرى شود, حجش تمام است وبراى رمى درصورت امكان همان سال
نـايـب مى گيرد, ودر
صورت عدم امكان براى سال بعد نايب بگيرد بنابر احتياط, وحكم مصدود بر
چنين شخصى جارى نيست .

مـساله347 - كـسى
كه نتواند حج خود را ادامه دهد ازجهت پيش آمد مانعى غير از صد وحصر,
احتياط اين است كه در جاى خود قربانى نموده واز احرام خارج شود.

مساله 348

قربانى كه
در اين موارد گفته شد خواه شترباشد خواه گاو يا گوسفند فرقى ندارد,
وچـنـانـچه نتواندقربانى
كند, بنابر احتياط بدل آن را كه روزه است به ترتيبى كه گفته شد انجام
دهد.

مـساله349
- كـسـى كه حج خود را خراب كرده وبعدامصدود شود, ظاهر اين است كه بايستى
عـلاوه بـر قربانى كفاره
افساد حج را نيز بدهد ولى اعاده حج واجب نيست مگر اينكه قبلا حج بر او
مستقر شده باشد ويا استطاعت آن تا سال بعد باقى بماند.
مـساله350 - كـسـى
كه قربانى همراه خود برده ومصدودشود, كشتن همان قربانى كافى است
وقـربـانى ديگرى بر
اوواجب نمى شود, وهمچنين است كسى كه قربانى همراه خود برده ومحصور
شده است .


احكام محصور

مـساله351 - مـحصور
كسى را گويند كه در اثر بيمارى ومانند آن پس از پوشيدن احرام نتواند
اعمال عمره يا حج را انجام دهد.
مـساله352 - وظيفه
كسى كه در عمره مفرده محصورشده اين است كه يك قربانى بفرستد وبا
دوسـتان خودوقت بگذارد
كه در آن وقت معين قربانى نمايند وخود درآن وقت معين با تقصير از
احرام خارج مى شود,
وبراى چنين شخصى بخصوص جايز است در جاى خود قربانى نموده واز احرام
بـيرون بيايد, وبر
چنين شخصى بعد ازاين كار, تمام محرمات احرام حلال مى شود بجز زن , وزن بر
او حـلال نـمـى شـود
مگر بعد از آنكه خوب شود وعمره مفرده را بجا آورد. واين در جائى است كه
مـحـصور درمكان
خودش ذبح يا نحر نمايد,
واما اگر هدي را بفرستدپس براى خروجش از احرام
وجـهـى هـست هنگامى
كه هدى به محلش برسد, وكسى كه در عمره تمتع محصورشده حكمش
حكم سابق است
با اين فرق كه زن هم براين شخص حلال مى شود, وكسى كه محصور در حج شده
باز هم حكمش حكم
سابق است واحتياط اين است كه با زن نزديكى نكند تا آنكه طواف حج وسعى
وطواف نساء
را در حج يا عمره مفرده بجا آورد, آن وقت زن بر اوحلال مى شود.
مـساله353 -
هرگاه محصور شد وقربانى خود را فرستادوبعد از آن مرضش سبكتر شد, چنانچه
گمان كند يااحتمال
دهد كه حج را درك خواهد نمود, واجب است خود را برساند, وچنانچه هر دو
مـوقـف يـا فـقط موقف مشعر
را درك نمود, حج را درك نموده ودر غير اين صورت اگر قربانيش
كـشته نشده , حج او
بدل به عمره مفرده مى شود واگر كشته شده باشد از احرام بيرون آمده است
وتـمـام مـحـرمات
بر او حلال شده مگر زن , وبر اوواجب است كه طواف حج ونماز وسعى وطواف
نساءونمازش را بجا آورد تا زن نيز بر او حلال شود بنابراحتياط.

مـساله354 - اگر
محصور از اعمال وواجبات منى شد ويامحصور از طواف وسعى بعد از درك
وقـوفـيـن شد,
پس وظيفه آن همان است كه در مساله ((445)) براى مصدودگذشت , بلى اگر
حـصـر از طـواف
وسـعـى بـعـد از دخـول مـكه شد, پس هيچ اشكالى نيست در اينكه وظيفه اش
نايب گرفتن است .
مـساله355
- هرگاه شخص محصور شد وقربانى خود رافرستاد سپس سرش او را اذيت كند قبل
از آنـكـه قربانى بجاى
خود برسد جايز است خود گوسفندى كشته يا سه روز روزه گرفته يا شش
مسكين را اطعام نمايد كه
به هركدام دو مد بدهد وحلق نمايد, وباقى بماند بر احرامش تا زمانى كه
هدى به محلش برسد.

مساله 356

در صورتى
كه محصور, استطاعتش تا سال بعد باقى بماند يا از سالهاى پيش حج بر او
واجب شده باشد به فرستادن
قربانى وبيرون آمد از احرام , حج از اوساقط نمى شود وبايستى در سال
بعد حج نمايد.
مـساله357 - هرگاه
شخص محصور نه قربانى داشته باشد ونه قيمت آن را, بايستى به ترتيبى كه
گذشت
ده روزروزه بگيرد يعنى سه روز در حج وهفت روز پس ازبازگشت به وطن .

مساله 358

مستحب است محرم هنگامى كه مى خواهداحرام ببندد, بر پروردگار خود شرط كند
كه هر جا نتوانداعمال را
ادامه دهد از احرام بيرونش بياورد, هرچندبيرون آمدن از احرام متوقف بر
او نـيـست , زيرا هر جا كه نتواند
وعذر يا مانعى پيدا كرد خود به خود از احرام بيرون خواهد آمد, چه
اين شرط را كرده باشد چه نكرده باشد.
***
تـا ايـنـجـا واجبات حج
بيان شد واز اين به بعد مستحبات وآداب آن را بيان خواهيم نمود, وفقها -
رضوان اللّه عليهم - آداب
ومستحبات زيادى بيان فرموده اند كه اين رساله مختصر گنجايش آنها را
ندارد وما به بيان مختصرومقدار كمى از آنها اكتفا مى نماييم .

آداب ومستحبات حج بـدان كـه مستحبات حج بيش
از آن است كه در اين رساله بيان نماييم , لذا به بيان مقدارى از آنها
اكتفا كرده وبقيه را به كتب مفصله وامى گذاريم .


مستحبات سفر

شـخـصـى كه
اراده سفر مكه يا سفر ديگر را دارد, مستحب است كه از حضرت حق جل وعلا طلب
خـير كندووصيت بنمايد
وصدقه بدهد تا آنكه به آن صدقه سلامتى خود را خريدارى نمايد, ووقتى
كـه بـراى مـسافرت
مهياشده , مستحب است در خانه خود چهار ركعت نماز, درهر ركعتى فاتحة
الـكـتاب وسوره توحيد را بخواندوبگويد:
((اللهم اني اتقرب اليك بهن فاجعلهن خليفتي في اهلي
ومالي )).
ومـستحب
است به درب خانه خود ايستاده وسه مرتبه ازپيش رو وطرف راست وطرف چپ سوره
فـاتحه وبه همين ترتيب سه
مرتبه آية الكرسى را بخواند وبعد از آن بگويد: ((اللهم احفظني واحفظ
ما معي , وسلمني
وسلم مامعي , وبلغنى وبلغ ما معي ببلاغك الحسن الجميل )).


مستحبات احرام مستحبات احرام چند چيز است :

1 - آنـكه قبلا بدن خود را پاكيزه
نموده وناخن وشارب خود را بگيرد وموى زير بغل وعانه را با نوره
ازاله نمايد.
2 - كسى كه قصد حج
دارد از اول ماه ذى القعده وشخصى كه قاصد عمره مفرده است پيش از يك
ماه موى سروريش را رها كند.
وبعضى از فقهاء به وجوب آن قائل شده اند, واين قول اگرچه ضعيف
است ولى احوطاست

.
3 - آنـكـه پـيش از احرام
در ميقات غسل احرام بنمايد,واين غسل از زن حائض ونفساء نيز صحيح
اسـت ,وتـقديم اين
غسل بخصوص در صورتى كه خوف آن باشد كه در ميقات آب يافت نشود, جايز
اسـت , ودرصورت
تقديم اگر در ميقات آب يافت شد, مستحب است غسل را اعاده بنمايد. وبعد از
ايـن غـسـل اگـر مـكـلـف لباسى
را پوشيد يا چيزى را خورد كه بر محرم حرام است ,باز هم اعاده
مـسـتـحـب اسـت ,
واگـر مـكـلـف در روز غـسـل نـمـود, آن غـسـل تـا آخـر شب آينده كفايت
مـى كـنـد,وهمچنين
اگر غسل در شب نموده , تا آخر روز آينده كافى است , ولى اگر بعد از غسل
وپيش از احرام به حدث اصغرمحدث شد غسل را اعاده نمايد.
4 - هـنگام پوشيدن دو جامه
احرام بگويد: ((الحمد للّه الذي رزقني ما اواري به عورتي , واؤدي فيه
فـرضـي , واعـبدفيه ربي , وا نتهي
فيه الى ما امرني . الحمد للّه الذي قصدته فبلغني واردته فاعانني
وقـبـلـنـي ولـم يـقطع
بي , ووجهه اردت فسلمني , فهو حصني وكهفي وحرزي وظهري وملاذي
ورجائي ومنجاي وذخري وعدتي في شدتي ورخائي )).

5 - آنكه دو جامه احرام از پنبه باشد.

6 - آنكه احرام را به
ترتيب ذيل ببندد: در صورت تمكن بعد از فريضه ظهر, ودر صورت عدم تمكن
بـعـد از فريضه ديگر, ودر
صورت عدم تمكن از آن بعد از شش يا دوركعت نماز نافله در ركعت اول
پـس از حـمد
سوره توحيدودر ركعت دوم سوره جحد را بخواند, وشش ركعت افضل است , وبعد از
نـمـاز, حمد وثناى الهى را بجا
آوردوبر پيغمبر وآل او صلوات بفرستد, آنگاه بگويد: ((اللهم اني اسا
لـك ان تجعلني ممن
استجاب لك , وآمن بوعدك ,واتبع امرك , فاني عبدك وفي قبضتك ,
لا اوقى
الا مـا وقـيـت ولا آخذ الا
ما اعطيت , وقد ذكرت الحج فاسا لك ان تعزم لي عليه على كتابك وسنة
نـبـيك صلواتك عليه وآله وتقويني
على ما ضعفت عنه وتسلم مني مناسكي في يسرمنك وعافية ,
واجـعـلني من وفدك
الذين رضيت وارتضيت وسميت وكتبت . اللهم اني خرجت من شقة بعيدة وا
نفقت مالي ابتغاء مرضاتك , اللهم
فتمم لي حجي وعمرتي , اللهم اني اريد التمتع بالعمرة الى الحج
عـلـى كتابك وسنة نبيك
صلواتك عليه وآله فان عرض لي عارض يحبسني فحلني حيث حبستني
لـقـدرك الـذي قدرت علي ,
اللهم ان لم تكن حجة فعمرة , احرم لك شعري وبشري ولحمي ودمي
وعظامي ومخي
وعصبي من النساء والثياب والطيب , ابتغي بذلك وجهك والدارالاخرة )).
7 - آنـكـه بـه نـيت احرام تلفظ
نموده وبه اخطار يا مجردداعى نفسانى اكتفا ننمايد. وبراى مردان
مستحب است تلبيه را بلند بگويند.
8 - سـابـقـا گفتيم كه
تلبيه واجب كه احرام به آن محقق مى شود, بنابر احوط اين است : ((لبيك
اللهم لبيك ,
لبيك لا شريك لك لبيك , ان الحمد والنعمة لك والملك لا شريك لك )).
ومستحب است بعد از آن بگويد:
((لبيك ذا المعارج لبيك ,لبيك داعيا الى دار السلام لبيك , لبيك
غـفار الذنوب لبيك ,لبيك اهل
التلبية لبيك , لبيك ذا الجلال والاكرام لبيك ,لبيك تبدى ء والمعاد
الـيـك لبيك ,
لبيك تستغني ويفتقراليك
لبيك , لبيك مرهوبا ومرغوبا اليك لبيك , لبيك اله الحق
لـبـيـك , لبيك ذا النعماء
والفضل الحسن الجميل لبيك ,لبيك كشاف الكرب العظام لبيك , لبيك
عبدك وابن عبديك لبيك , لبيك يا كريم لبيك )).
وايـن جملات را نيز
بگويد خوب است : ((لبيك اتقرب اليك بمحمد وآل محمد لبيك , لبيك بحجة
او عمرة لبيك ,لبيك وهذه عمرة
متعة الى الحج لبيك , لبيك اهل التلبية لبيك , لبيك تلبية تمامها
وبلاغها عليك )).

9 - آنـكـه تـلـبـيه ها را در حال احرام تكرار كند ودر مواردآينده نيز آن را بگويد: وقت برخاستن از خواب , بعد از هرنماز واجب ومستحب , وقت رسيدن به سواره هنگام بالارفتن از تل يا سرازير شدن
از آن , وقـت سـوار شـدن يـا پياده شدن واوقات سحر تلبيه بسيار بگويد, وزن حائض ونفساء نيز اين
تـلـبـيـه ها را بگويند. وشخص متمتع تلبيه گفتن او در عمره مستمر خواهد بود تا آنكه خانه هاى
مكه را ببيند وپس از آن قطع خواهد شد. واما حج , پس تلبيه آن تا ظهر روز عرفه مستمر است وپس
از آن بريده خواهد شد.

/ 10