2 ـ 1. الگوي «اسم + جار و مجرور + صفت»در زبان عربي ممكن است جار و مجروري بين موصوف و صفت آن فاصله بيندازد. در ترجمه چنين الگوهايي به زبان فارسي نبايد از ساختار زبان عربي تبعيت كرد بلكه بايد پس از موصوف، صفت را بياوريم و سپس جار و مجرور را ذكر كنيم. عدم رعايت اين نكته لغزش برخي مترجمان را در پي داشته است.16 وفي ذلكم بلاءٌ من رَبِّكُم عظيمٌ (بقره / 49)ترجمههاي مبهم و نارسا: و در آنتان بود آزمايشي از پروردگار شما بزرگ (معزي)؛ و در آنتان محنتي بود از پروردگارتان بزرگ (مصباح زاده)؛ و اندر رهانيدن شما نعمتي است از خداوند شما بزرگ (نسخه قرن ششم).20بررسي: نارسايي ترجمههاي تحت اللفظي در ترجمه چنين ساختارهايي بيشتر رخ مينمايد. در ترجمههاي فوق معلوم نيست كه مترجمان واژه «بزرگ» را (در ترجمه عظيمٌ) به عنوان صفت براي «بلاء» آوردهاند يا براي «ربّ». ضمن اين كه به مقتضاي زبان فارسي صفت بايد بعد از موصوف بيايد كه ترجمههاي تحت اللفظي فاقد چنين قابليتي است. كار ساير مترجمان در اين مورد بياشكال است.نمونه ترجمههاي بهتر: و در آن آزموني بزرگ از جانب پروردگارتان بود (خرمشاهي)؛ و در اين آزموني بزرگ از پروردگارتان است (امامي)؛ كه در اين براي شما از سوي پروردگارتان آزمايش بزرگي بود (پور جوادي).17 ما يأتيهم من ذكرٍ من رَبِّهم مُحْدَثٍ (انبياء / 2)ترجمههاي ناقص و مبهم: هيچ پند و موعظهاي از جانب پروردگارشان نيايد (قمشهاي)؛ هيچ پندي از پروردگارشان تازه آورده نشد (مصباح زاده).بررسي: ترجمه قمشهاي كامل نيست چون كلمه «محدث» كه صفت براي «ذكر» است، در آن منعكس نشده است. در ترجمه مصباح زاده چنين به نظر ميآيد كه تازه قيد براي فعلِ آوردن است نه صفت براي پند. در ترجمههاي ديگر اين ضعف ديده نميشود.نمونه ترجمههاي خوب و رسا: هيچ پند تازهاي از جانب پروردگارشان نيامد (پورجوادي و فولادوند)؛ آنان را هيچ ياد و پند تازهاي از پروردگارشان نيايد (مجتبوي)؛ هيچ اندرز تازهاي نيامد (آيتي)؛ از پروردگارشان سخني نو نرسدشان (امامي)؛ به ايشان سخني نو فرستاده از خداوند نرسد (ميبدي).18 تَحِيّةً مِنْ عِند اللّه مُبارَكةً طَيِّبَةً (نور / 61)ترجمههاي نادرست: درودي كه نزد خدا مبارك و خوش است (فولادوند)؛ كه اين تحيت و سلام بركتي نيكو از جانب خداست (قمشهاي).بررسي: در ترجمه فولادوند «من عند اللّه» متعلق به «مباركة» گرفته شده و به صورت جمله وصفيه ترجمه شده است، در حالي كه «من عند اللّه» متعلق به «مباركة» نيست؛ و در ترجمه قمشهاي به صفت بودن «مباركة طيبة» براي «تحيةً» چندان توجه نشده است. در هر صورت «مباركة طيبة» صفت «تحية» است. ساير مترجمان به اين نكته توجه داشته و درست ترجمه كردهاند.نمونه ترجمههاي درست و بهتر: شاد باشي است فرخنده و پاكيزه از سوي خدا (پورجوادي)؛ تحيت الهي است و مبارك و پسنديده است (خرمشاهي)؛ سلام و تحيتي از سوي خداوند، سلامي پر بركت و پاكيزه (مكارم)؛ اين تحيتي است مبارك و پاكيزه از جانب خدا (آيتي)؛ سلام كردني از جانب خدا، با بركت و پاكيزه (مصباح زاده).19 لهم عذابٌ من رجزٍ اليمٌ (سبأ / 5)ترجمههاي نادرست: برايشان عذابي از بلايي دردناك است (فولادوند)؛ آنان را كيفري است به شكنجه سخت (امامي)؛ براي ايشان است عذاب از عقوبت پر درد (مصباح زاده)؛ اينانند كه عذابي از عقوبت دردناك در انتظار آنان است (خرمشاهي)؛ ايشانند كه ايشان راست عذابي از عذابهاي دردناك (نسخه قرن ششم)؛ ايشان را است عذابي از پليد دردناك (معزي).