1 ـ 1. الگويِ «مضاف + مضافٌ اليه + صفت»:1 وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الاْءَيْمَنِ (مريم / 52)در اين كه كلمه «الأيمن» در آيه فوق چه نقشي دارد و صفت براي چه كلمهاي است، حداقل دو احتمال داده شده، كه مطابق هر احتمالي برخي از ترجمههاي فارسي قابل بحث خواهد بود. احتمال اول: الايمن، صفت براي مضاف (يعني كلمه «جانب») است، كه همين احتمال راجح به نظر ميرسد.طبق اين احتمال ترجمههاي زير درست به نظر نميآيند:او را از جانب طور ايمن ندا داديم (خرمشاهي)؛ ما او را از وادي مقدس طور ندا داديم (الهي قمشهاي) و ما او را از جانب كوه طور (با يُمن و بركت) ندا داديم (ميبدي).بررسي: اشكال مشترك هر سه ترجمه اين است كه «الايمن» را صفت براي مضافٌ اليه يعني «الطور» گرفتهاند؛ ضمن اين كه آقاي خرمشاهي معادل فارسي «الايمن» را نياورده است، لذا ترجمه ايشان اين ايهام را دارد كه «طور ايمن» را مجموعا اسم براي مكاني خاص به حساب آورده باشند؛ و مرحوم قمشهاي «الايمن» را به مقدس ترجمه كردهاند كه مورد تأييد هيچيك از منابع لغوي نيست.1به نظر ميرسد اولاً كلمه «الايمن» به معني جانب راست (در مقابل الأيسر) يا كسي كه در جانب راست واقع شده2 و نيز به معني «با بركت» و «داراي يُمْن»3 است. پس ترجمه آن به «مقدس» نادرست است و نياوردن معادل فارسي براي آن هم خالي از اشكال نيست.ثانيا ـ مؤيد اين كه «الايمن» صفت براي مضاف است نه مضافٌ اليه، آيه 80 سوره طه است، كه در آن «الايمن» به صورت منصوب قرائت شده است (جانِبَ الطورِ الايمنَ) كه برخي مفسران4 نيز به اين نكته استدلال كردهاند. قرائت متواتر و نيز مشهور سبعه در اين آيه به نصب «الايمن» است5 و به قرائتهاي شاذّي كه الايمن را به جرّ خواندهاند،6 نميتوان اعتنا كرد.