قصه‏هاى قرآن - منابع تاریخ اسلام در عصر پیامبر (ص) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منابع تاریخ اسلام در عصر پیامبر (ص) - نسخه متنی

سید محمد ثقفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علم تاريخ را به هيچ‏وجه نمى‏توان از تطور و بسط فرهنگ عمومى جامعه جدا كرد. به طور قطع، پيشرفت و تطور علم تاريخ مرحله‏اى از تطور و پيشرفت فرهنگ آن نيز محصول عوامل متعددى است كه عمدتا از تاسيس و قيام دولتى كه با دولتها، فرهنگها و نهادهاى سياسى و نظامى ديگر برخورد داشته باشد، سرچشمه مى‏گيرد و بدين‏ترتيب، عناصر اوليه تمدن آن گسترش مى‏يابد.

علم تاريخ با حدود، ابعاد و روشهاى تدوين آن، پس از ظهور اسلام تحقق يافته است; اما اين مطلب هرگز به آن مفهوم نيست كه عربها پيش از ظهور اسلام، هيچ نوع آشنايى با اين علم نداشته‏اند، بلكه آنها پيش از ظهور اسلام، تمدنهايى، هرچند كوچك، در يمن و ديگر نقاط عرب داشتند كه آثار آنها را كم و بيش نقل مى‏كردند. اخبار و آثار دولت‏حمير، سبا و يمن به طور شفاهى در ميان آنها، نسل به نسل نقل مى‏گرديد.

شايد تاريخ در آن عصر، دوره شفوى و حفظى خود را مى‏گذرانيد; يعنى آنچه را عربها مى‏دانستند پيش از آنكه به نوشتن و خط متكى باشند، به حفظ و نقل شفوى و لسانى آن تكيه مى‏كردند. از اين جهت، در آن دوره، در اوايل اسلام، تا مدتها پيش از اينكه خط و نوشتن شايع شود، از حافظه‏هاى بسيار قوى خود، بخصوص در زمينه انساب و اشعار، استفاده مى‏كردند.

شايد مهمترين بخش از تاريخ عرب و اسلام، كه به طور حتم، تاثير مهمى در تدوين تاريخ دوره بعد داشته، دوره «ايام العرب‏» (جنگها و داستانهاى دوره جاهلى) بوده و به قصه بيشتر شباهت داشته است تا تاريخ و بيشتر مورخان و محققان، قصه‏گويان و داستان سرايان آنها را نقل مى‏كردند.

قصه‏هاى قرآن

ظهور اسلام و نزول قرآن كريم تحولى ژرف در انديشه و ذهنيت عرب مسلمان ايجاد كرد. نقل داستانهاى قرآن و اخبار گذشتگان و اهميتى كه قرآن شريف به اخبار گذشتگان مى‏داد و معلومات ارزنده‏اى از تمدنهاى گذشته و انبياى سلف عرضه مى‏كرد تاريخ را به عنوان موضوعى واقعى و جدى مطرح نمود. علاوه بر آن، وجود حضرت رسول(ص) و پيروزيهاى او در غزوات، سرايا و فتوحاتى كه انجام داد موجب شد كه مسلمانان اين حادثه عظيم اجتماعى و تاريخى را تدوين نمايند و زندگى آن حضرت را به عنوان يك «اسوه‏» در فراروى زندگى خود قرار دهند. اين مطلب نقطه عطفى در روند عمومى فرهنگ و ثقافت مسلمانان بود.

تثبيت‏حادثه «هجرت‏» به عنوان مبدا تاريخ اسلامى، در سال شانزدهم هجرى (زمان خليفه دوم) به پيشنهاد امام على(ع)، (1) پايه اساسى تدوين علمى‏تاريخ اسلامى بود. از اينرو، حادثه «هجرت‏» نقطه آغاز تجديد احداث و وقايع تاريخ مسلمانان است. بدين دليل، نقطه آغاز تدوين تاريخ مسلمانان را در دو روش تلخيص مى‏كنيم:

1- گرايش تدوين تاريخ «ايام العرب‏» و آثار آن از پيمانها، كينه‏ها، انقلابها و ديگر نتايج آن كه در زندگى عرب مسلمان اثر گذاشته بود. به طور كلى، «ايام العرب‏» از گذشته نزديك عرب و آنچه كه اين ايام از نظر اجتماعى، ادبى و فرهنگى در جامعه آنان اثر گذاشته بود، حكايت مى‏كرد.

2- گرايش دوم، تدوين تاريخ اسلام و ظهور حضرت محمد(ص) و اخبار زندگى، غزوات، سرايا و به طور كلى سيره حضرت رسول(ص) است.

وقوع اين دو گرايش واقعيت اجتماعى جزيرة‏العرب آن روز بود; اولى تعصبات قبيلگى و گروه‏بنديهاى جامعه جاهلى را مى‏نماياند و دومى حيات پيامبر(ص)، اعمال، گفتار و سيره ايشان را گزارش مى‏دهد.

دكتر عبدالعزيز الدورى مى‏گويد: «هر يك از اين دو گرايش غالبا در يك مركز فرهنگى اتفاق افتاده است: گرايش اسلامى در مدينه، مركز سنت پيامبر(ص) و گرايش اول (گرايش عصبيت) در كوفه و بصره، دو شهر جديدى كه پس از اسلام به وجود آمده‏اند و مركز فعال گرايشهاى عصبيتى و قبيلگى مى‏باشند. (2)

نكته جالب توجه اينكه اين شهرهاى سه‏گانه (مدينه، كوفه، بصره) در آغاز عصر تدوين، مركز فعاليت فرهنگى و مسكن بيشتر علماى عصر بوده است.

اهتمام به ضبط گفتار و كردار پيامبر(ص) نه فقط از نظر ترويج تقوى و ورع اسلامى مهم بود، بلكه موضعى جدى و واقعه‏اى مؤثر به حساب مى‏آمد; زيرا حكومت جديدى كه پس از وفات پيامبر روى كار آمد ناچار بود كه همه روشها و نظامات خود را از سيره پيامبر(ص) به عنوان اولين مؤسس و بنيانگذار دولت اسلامى اخذ كند.

علاوه بر آن، اگر ما اساسى را كه خليفه دوم تقسيم‏بندى طبقات جامعه را بر آن بنا نهاد ملاحظه كنيم، كه جامعه اسلامى را بر مبناى خويشاوندى با پيامبر(ص) و سابقه در اسلام تقسيم‏بندى كرد و به آنها كه به نحوى با پيامبر(ص) خويشاوندى داشتند سهم بيشتر و اهميت فراوان‏ترى داد، به طور قطع، اعمال و غزوات پيامبر(ص) و تاريخ اسلام چنان اهميتى پيدا مى‏كرد كه شناخت‏حقوق طبقات جامعه صدر اسلام بدان بستگى داشت و بر حسب سبقت در اسلام و شركت در جنگها و غزوات، حقيقت پيدا مى‏كرد و هر كس بر اين اساس، از عطايا، مواهب و قيام اسلامى برخوردار مى‏شد. (3)

/ 8