سخنان حضرت عمر درباره حضرت علي(ع): - سیره خلفا در ارتباط با امام علی و اهل بیت (علیهم السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیره خلفا در ارتباط با امام علی و اهل بیت (علیهم السلام) - نسخه متنی

سید محمد حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابوبکر صديق(رض) :


 


 


خطيب بغدادي از انس بن مالک آورده است که ابوبکر به هنگام وفاتش گفت از رسول خدا (ص) شنيدم که فرمود: در صراط گردنه اي است که کسي نمي تواند از آن بگذرد مگر آن که از علي بن ابيطالب جواز عبور داشته باشد[4].


 


محدّث طبري اين حديث را از قيس بن حازم چنين روايت نموده که ابوبکر گفت شنيدم رسول خدا(ص) مي فرمايد: احدي از پل صراط عبور نخواهد کرد مگر اينکه علي عليه السلام براي او جواز عبور نوشته باشد[5].


 


احترام حضرت عمر(رض) به اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام:


 


فؤاد فاروقي در کتاب علي عليه السلام از زبان عمر، وصيت تاريخي حضرت عمر را يادآوري مي کند. حضرت عمر گفت: اي مردم از روزي که من خليفه شده ام تا امروز که در حضور شما هستم يک قدم از فرامين خدا که به وسيله پيغمبرش براي ما وضع گرديده تخطي نکردم و پيوسته سعي داشتم که احکام خداوند را به موقع اجرا بگذارم. من خوشوقتم از روزي که مسلمان شده ام تا امروز، حتي يک مرتبه عملي نکردم که مغاير با احکام اسلام باشد و اميدوارم که بعد از مرگ من شما خليفه اي را انتخاب نماييد که علاقمند به اجراي احکام اسلام و مبري از هوي و هوس و طمع باشد.


 


اي مؤمنين، من به شما توصيه مي کنم که بعد از مرگ من در درجه اول علي بن ابي طالب را به خلافت انتخاب کنيد زيرا علي(ع) علاوه بر اينکه پسر عمو و داماد پيغمبر است مردي متدين و بي هوي و هوس و طمع و هرگز عملي نکرده که مغاير با قوانين اسلام باشد. اگر نتوانستيد علي(ع) را به خلافت انتخاب کنيد، خليفه را از بين اين پنج نفر که نام مي برم انتخاب کنيد:


 


1- عثمان


 


2- عبدالرحمان عوف


 


3- سعد وقاص


 


4- طلحه


 


5- زبير.


 



سخنان حضرت عمر درباره حضرت علي(ع):


 


 


هر چند به مناسبتهاي مختلف جملات سياستمندانه حضرت عمر(رض) درباره اميرالمؤمنين علي(ع) آمده مع‌الوصف گزيده‌اي از حرفهاي خليفه دوم را در مورد حضرت علي(ع) در اينجا مي آوريم.


 


«جز به قرت‌العين خود علي، به هيچ کس اعتماد ندارم که امر خلافت را به او واگذار کنم».


 


«يا علي احساس من نسبت به تو بالاتر از حسن نيت است و من به امانت شجاعت و صداقت و علم تو ايمان دارم».


 


«رحمت بر روان پدرت ابو طالب باد که چون تو فرزندي به وجود آورد».


 


«ما در زمان پيغمبر به علي چنان مي نگريستيم که به ستاره نگاه مي کرديم».


 


علي از همه مردم فاضلتر است.


 


«اي پدر خدا باقي نگذارد مرا در امر سختي که تو براي آسان کردنش نباشي و نه در شهريکه تو در آن حاضر نباشي[6]».


 


«اعوذ بالله من معضله لا علي لها[7] پناه مي برم به خدا از مشکلي که علي براي حل آن نباشد.»


 


«اعوذ بالله من معضله لا ابو الحسن لها[8] پناه مي برم به خدا از مشکلي که ابو الحسن براي حل آن نباشد.»


 


«انت يا علي هم خير فتوي تو اي علي بهترين صحابه در امر فتوي هستي.» [9]


 


«ردّو الجهالات الي السنت و ردّوا عمر الي علي ناداني ها را به سنت مراجعه کنيد و برگردانيد گفته عمر را به علي[10].»


 


«عجزت الناس ان تلدن مثل علي بن ابي طالب و لو لا علي لهلک عمر.


 


همان که زنان از زادن مانند علي ناتوان باشند چنانچه اگر علي نبود عمر هلاک شده بود[11].»


 


«علي اعلم الناس بما انزل الله علي محمد. علي آگاهترين مردم است به آنچه که خدا بر محمد نازل فرموده است[12].»


 


«لا ابقاني الله بعدک يا علي باقي نگذارد خداوند مرا بعد از تو يا علي[13].»


 


« لو لا علي لضل عمر اگر علي نبود عمر گمراه شده بود.»


 


« لو لا علي لهلک عمر اگر علي نبود عمر هلاک شده بود.»


 


ابو سعيد خدري گفت: من سالي با عمر بن خطاب به حج رفتم همين که داخل طواف شدم در برابر حجرالاسود ايستاد و گفت من مي دانم که تو هيچ فايده و ضرري نداري و اگر نديده بودم که رسول خدا تو را بوسيد، هرگز تو را نمي بوسيدم، حضرت علي(ع) آنجا بود فرمود اي عمر اينطور نيست که تو مي پنداري. اين سنگ با سنگ هاي ديگر تفاوت دارد. اين سنگ نفع و ضرر دارد، زيرا من از رسول خدا شنيدم که مي فرمود: روز قيامت اين سنگ را مي آورند در حالي که داراي زباني برنده و گويا است شهادت مي دهد به نفع کساني که او را استلام کردند با اين که اهل توحيدند. عمر گفت پناه مي برم به خدا از اين که در مردمي زندگي کنم که ابا الحسن علي(ع) در آنان نباشد[14].


 

/ 10