علامه سيد علي بن شهابالدين همداني به نقل از عثمان نوشته است پيامبر اکرم(ص) فرمود: من و علي(ع) چهار هزار سال پيش از آن که خدا آدم را بيافريند از يک نور آفريده شديم. پس خداوند از فرزندي به فرزند ديگر منتقل کرد تا رسيد به صلب عبدالمطلب آن گاه با انتقال من به صلب عبدالله بن عبدالمطلب و انتقال علي(ع) به صلب ابوطالب بن عبدالمطلب از هم جدا شديم. پس خداوند نبوت و پيامبري را در من و مقام وصايت و جانشيني را در علي(ع) قرار داد.[17]
آل و اهل بيت رسول اکرم(ص)
در کتاب سراج احمديه سيره احمديه بتأليف عبدالله بن محمد سروستاني هراتي که به تأييد بزرگان دين خواجه عبدالرحمن و خواجه عبدالله و خواجه عبدالله انصاري و خواجه شير محمد و خواجه بن مجذوب کبريائي و فيل رباني حضرت شيخ الاسلام احمد جام قدس سره العزيز رسيده با احاديث حسن و قوي درباره اهلبيت احاديث فراواني آورده که گزيده آنها را ياد آوري مي کنم: طهراني رحمت الله عليه فرموده که چون خداي تعالي آنحضرت صلي الله عليه و آله را در بالاي تمامي کساني که غير او مي باشند برگزيد و وي را به معجزات مخصوصه از فضل و کرم خود مخصوص گردانيد و هر که به طرف وي نسبت مي شود خواه به نسبت و حسب او را دوستي خود گرفته و هر که وي را صاحب گرديد يا نصرت داد در بالاي ديگران رفعت بخشيده و دوستي اقرباء و احياء و ذريات وي را بهمگي لازم گردانيده محبت اهل بيت مکرم و ذريات محترم وي را بر همگان فرض گردانيده و در کتاب خود واجبالتکريم فرمود: قل لا أسألکم عليه اجرا الا المودة في القربي در حديث آمده چون اين آيه نازل شد صحابه کرام عرض نمودند يا رسول الله اقرباء شما کيست. فرمود علي و فاطمه و ابناءشان و نيز حقتعالي فرموده انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا از امسلمه روايت شده که وقتي آن حضرت(ص) در خانه بودند فاطمه(س) و ظرفي که در ميان او گوشت پخته بود به خانه داخل شد. حضرت صلي الله عليه و آله سلم فرمودند يا فاطمه(س) شوهر خود و هر دو پسر خود را بخوان. فاطمه فرمود که من علي و حسن و حسين(ع) را بخواندم که آمدند و بخدمت رسول الله داخل شدند از آن گوشت تناول نمودند در زير آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم گليم بود و من در حجره نماز مي خواندم که خداي عز و جل اين آيه را نازل فرمود: انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهلالبيت و يطهرکم تطهيرا. فاطمه (س) فرموده که آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم زيادتي آن گليم را گرفتند و بالاي آنها را با آن گليم به پوشيدند و خودشان دست خود را از زير گليم بيرون آوردند و به طرف آسمان بالا نموده و دعا کردند. اللهم هؤلاء بيتي فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا ام سلمه فرمود من هم سر خود را در خانه داخل نمودم عرض نمودم يا رسول الله من هم از جمله شمايانم فرمودند انک الي خير انک الي خير. اين حديث را امام احمد نقل کرده از ابي سعيد خبيري که آن حضرت صلي الله عليه و آله فرمودند اين آيه در شأن پنج نفر نازل گرديده من و علي و فاطمه و حسن و حسين. از زيد بن ارقم روايت آمده که روزي رسول الله در بين مان برخاسته و خداي تعالي را حمد و ثنا گفتند بعد فرمود اي مردم من هم مثل شمايان بشري هستم مگر اينکه رسول پروردگار من به طرف من مي آيد و من او را جواب گويم. بعد از خود دو چيز را در بين شمايان ترک مي کنم کتاب الله و عترتي. اول کتاب خداي عز و جل که در وي هدايت و نورست شمايان با احکام کتاب خدا چنگ زنيد و به طرف آن رغبت کنيد و او را در افعال و اقوال خود مقتداي خود گردانيد بعد از آن محبت اهل بيت من؛ شمايان را در خصوص اهل بيت خود به خداي تعالي قسم مي دهم که حرمت آنها را داشته باشيد و آنها را ايذا نرسانيد. سه مرتبه اين سخن خود را تکرار نمودند. صحابه کرام از زيد بن ارقم سؤال نمودند اهل بيتشان کيست آيا عيالانشان اهل بيتشان نيستند فرمودند آري هستند و آنان کساني هستند که زکات برايشان حرام است. ابو سعيد خدري از رسول الله روايت نموده که فرمودند اي مردمان نزديک است اينکه رسول پروردگار من به طرف من آيد و من امر پروردگار خود را اجابت نمايم بعد از خود دوستي نفيس و بزرگ را ميان شما ترک مي نمايم، يکي کتاب خدا و دوم محبت اهل بيت خود را. کتاب خداوند عز و جل (که ريسماني است که از آسمان به طرف زمين آويخته مي باشد) و محبت اهل بيت من، اين هر دو با هم چنان قرين و نزديک اند تا آن زمانيکه در بالاي کوثر بمن قرين گردند و از يکديگر جدا نمي شوند. شمايان نظر اندازيد که بعد از من اين هر دو را چگونه متابعت مي کنيد. در مجاري شريف از ابي بکر صديق روايت آمده که او فرمود ايها الناس ارقبو محمدا في اهل بيته. يعني اي مردم قول محمد صلي الله عليه و آله سلم را در خصوص اهل بيت او محافظت کنيد. در بخاري شريف حديث ديگري از ابي بکر صديق روايت شد که فرموده من اقرباء (اهل بيت) رسول الله را از اقرباء خود دوست تر دارم. در ترمذي روايت شده از پيامبر اکرم(ص) فرموده اند «اجبو الله يغذوکم به و احبوني بحب الله و احبوا اهل بيتي بحبي»، يعني خداوند را دوست داشته باشيد از اين جهت که غذاي قلب شمايان از محبت خداي تعالي است و مرا از جهت دوستي خداي تعالي دوست داشته باشيد و اهل بيت مرا از جهت دوستي من. در مناقب امام احمد(ره) آمده: «من ابغض اهل البيت فهو منافق» يعني هر که در مورد اهل بيت رسول الله بغض بورزد، او منافق است. امام احمد(ره) روايت کرده از پيامبر اکرم(ص) من آذي عليا فقد آذاني. يعني هر که علي(ع) را ايذا برساند مرا ايذا رسانيده است. امام ذهبي(رح) روايت کرده اند حضرت صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند من احب عليا فقد احبني يعني هر که علي(ع) را دوست داشته باشد مرا دوست داشته. نقاس رحمت الله عليه فرموده که آيه ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا در شأن حضرت علي(ع) نازل شده است. محمد بن حنفيه فرموده هيچ کس مؤمن کامل نمي شود مگر اينکه علي کرم الله وجهه و اهل بيت او را دوست بدارد. عايشه گفته فاطمه(س) از همگي زنان نزد رسول الله دوست داشتني تر بود. و شوهرش علي(ع) از تمامي مردان[18]. اين حديث را ترمذي روايت کرده در صحيح بخاري آورده که آن حضرت صلي الله عليه و آله سلم فرمودند ان فاطمه بضعت مني فاطمه قطعه گوشتي از جسد من است[19]. سهيل رحمت الله عليه اين حديث را دليل آورده که هر که فاطمه(س) را دشنام داد کافر مي شود. اسامه بن زيد روايت مي کند که آنحضرت صلي الله عليه و آله سلم در خصوص حسن و حسين(ع) فرمود: اللهم اني احبهما فاجبهما و احب من يحبها يعني خداوندا من حسن و حسين ترا دوست دارم تو هم اينها را دوست داشته باش و دوست دارم هر که اين دو را دوست دارد. حافظ سلفي رحمت الله عليه از ابوهريره نقل کرده که ابوهريره فرموده من در هيچ وقت حسن(ع) را نديدم که چشمهاي من پر از اشک نشده باشد سبب اين بود که رسول الله(ص)روزي از خانه بيرون شدند من در مسجد نشسته بودم رسول الله دست مرا گرفتند و آمديم تا اينکه به بازار بنيقينقاع رسيديم. چون در بازار نظر انداختند پس بگشتيم و رفتيم تا اينکه در مسجد نشستيم، بعد فرمودند پسران مرا بخوانيد. حسن(ع) ظاهر شد و در کنار آن حضرت نشست و به همراهشان بازي مي کرد حضرت رسالت پناه(ص) دهان او را باز مي کردند و زبان مبارک خود را در دهان او داخل مي کردند و مي فرمودند: اللهم اني احبه فاحبه و احب من يحبه و اين کلمات را سه مرتبه تکرار فرمودند و با آمدن حسين(ع) نيز آنحضرت فرمودند من احبني و احب هذين و اباهما و الهما کان معي في درجتي يوم القيامه و القيامة اين حديث را امام احمد نيز روايت کرده است. از عقبت بن (حارث) گرفته بود و مي فرمود بحق پدر من قسم که اين جوان به نبي(ص) مشابهت دارد نه به علي (ع) و حضرت علي (ع) حاضر بود و خنده مي کرد. رسول الله به عم خود عباس فرمودند قسم به حق آن کس که نفس من بيد قدرت اوست اينکه ايمان مرد داخل و کامل نمي شود تا اينکه شمايان را از جهت خدايتعالي و رسول او بدوستي گيرد. بعد از آن فرمود اي مردم من آذي عمي فقد آذاني و انما عم الرجل صنو ابيه «رواه الترمذي». يعني هر که عموي مرا ايذا رسانيد مرا ايذا رسانيده و اينست که عموي مرد برادر پدر اوست. اين حديث را ترمذي روايت کرده و فرموده اين حديث حسن و صحيح است، ابن اثير فرموده صنوان دو درخت را مي گويند که از يک ريشه مي رويد و اراده آن حضرت(ص) اين بود که اصل حضرت عباس و عبدالله پدر پيامبر(ص) يکي بود زيرا که هر دو از يک مادر متولد شده بودند و آن حضرت(ص) حضرت عباس و فرزندانش را بگليمي پوشيدند، بعد از آن دعا کردند اللهم اغفر للعباس و ولده مغفرت ظاهره و باطنه لا تغادر ذنبا الا سترته اللهم احفظه في والا.«رواه الترمذي». در روايت سري رحمت الله عليه چنين آمده که رسول الله(ص) اهل بيت خود را با پارچه سياه خط خطي که ميل به سرخي داشت پوشيدند و فرمودند: اللهم ان هؤلاء اهل بيتي و عترتي فاسترهم من النار کستري اياهم بهذه السمله. در اين وقت هيچ کلوخي و خاکي و چوبي در خانه باقي نماند مگر اينکه همگي آمين مي گفتند، آمين گفتن آن جمادات به معجزه آن حضرت صلي الله عليه و سلم بود. در حديث آمده است رسول الله فرمودند يا عقيل من ترا از دو جهت دوست دارم يکي از جهت قرابت و ديگر از آن جهت که مي دانم عم من ترا دوست دارد. از ابي سعيد رضي الله عنه به روايت صحيح آمده است که آن حضرت(ص) فرمودند: الا يبغضا اهل البيت احد الا ادخله الله النار. يعني ما جمعاً اهل بيت را کسي بغض نمي آرد مگر اينکه خدايتعالي او را به آتش جهنم داخل مي گرداند. احمد بن حنبل و ترمذي- مستدرک حاکم- نسائي- از حذيفه- نقل کردهاند پيامبر(ص) به او فرمود نديدي آن کسي را که کمي قبل پيشم آمد؟ او فرشته اي بود که تاکنون بر زمين فرود نيامده بود از خداوند خواست تا بر من سلام کند و بشارتم دهد که «ان فاطمه سيدة نساء اهل الجنة و ان الحسن و الحسين سيد الشباب اهل الجنة» فاطمه سرور زنان بهشت است و حسن و حسين سرور جوانان بهشت. امام بخاري محدث معروف در اسناد خود از رسول خدا(ص) روايت مي کند که فرمود: «فاطمه بضعة مني فمن اغبضها اغضبي» فاطمه پاره تن من است هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است. جلوه هاي ايثار اهل بيت رسول الله(ص) حضرت علي(ع) و فاطمه زهرا(س) در قرآن مجيد در سوره دهر آيه 8 و 9 متجلي است. سني و شيعه معتقدند که آيه و يطعمون الطعام علي حبه مسکيناً و يتيماً و اسيراً... در اين مورد است. زمخشري مفسر معروف در تفسير الکشاف به نقل از ابن عباس چنين گويد: حسن و حسين(ع) بيمار شدند. پيامبر(ص) به همراه گروهي از آنان عيادت نموده و به علي(ع) فرمود چه خوب است براي شفاي فرزندانت نذري کني آنگاه علي(ع) و فاطمه(س) و فضه نذر کردند که اگر حسنين(ع) بهبود يافتند سه روز روزه بگيرند. آن دو بزرگوار سلامتي خود را باز يافتند. در خانه چيزي براي افطار وجود نداشت. از اين رو علي عليه السلام از شمعون يهودي سه صاع جو وام گرفت و به روايتي حضرت زهرا(س) در خانه پشم ريسيد و سه صاع جو مزد گرفت. در روز اول خاندان وحي نان افطار خود را ايثار کردند به مسکين و فضه نيز از آنان متابعت کرد و شب را بدون غذا بسر آوردند. روز دوم هنگام افطار يتيمي تقاضاي کمک کرد همگي غذاي خود را به آن يتيم ايثار کردند و آن شب را نيز با آب افطار کردند. روز سوم هم روزه گرفتند هنگام افطار اسيري تقاضاي کمک کرد و براي بار سوم آنچه در سفره بود به آن اسير ايثار شد. روز چهارم حضرت علي(ع) دست حسن و حسين را گرفته و نزد رسول خدا(ص) برد. پيامبر(ص) حسن و حسين را ديد که از گرسنگي همچون مرغکاني مي لرزيدند. سپس برخاست و بهمراه آنان به خانه حضرت زهرا(س) رفت ديد فاطمه(س) در محراب به عبادت مشغول است در حاليکه از شدت گرسنگي شکم وي به پشت چسبيده و چشمانش در گودي نشسته است. منظره تأثرآوري بود رسول الله افسرده خاطر شد در آن هنگام جبرئيل فرود آمد و عرض کرد اين هديه را بگير خدايتعالي به داشتن چنين اهل بيتي به تو تهنيت گفته است سپس سوره هل اتي را بر پيامبر خواند. آيا براستي از اين نعمت نعمت بالاتري هم در اين دنيا سراغ داريد. اهل بيت رسول خدا(ص) از نطفه پاک فاطمه(عليهالسلام) از ميوه اي بهشتي که در شب معراج رسول خدا(ص) از آن خورد تکوين يافت. اين مطلب را علامه حاکم نيشابوري در مستدرک، خطيب بغدادي در تاريخ بغداد، محبالدين طبري در ذخائرالعقبي، ابن مغازلي در مناقب، ذهبي در ميزانالاعتدال و خوارزمي در مقتل، و عده فراواني از علماء شيعه و سني آن را روايت کرده اند. شاه عبدالعزيز دهلوي صاحب تفسير عزيزي در سوره ضحي ص 312 مي نويسد، اول کسيکه از پل صراط بگذرد پيامبر(ص) باشند. خداوند تمام خلائق محشر را حکم کند که چشمهاي خود را فرو ببنديد و سرهايتان را پايين بگيريد تا فاطمه زهرا(س) بر صراط بگذرد. چه بهتر حضرت علي(ع) و منزلت شأن را از زبان گوهربار خودشان بشناسيم. از حضرت علي(ع) نقل شده است که روزي رسول الله به من فرمود يا علي آن چه برايت مي گويم بنويس گفتم يا رسول الله بيم آن داري که فراموش کنم فرمود نه بيم فراموش بر تو ندارم. زيرا خداوند خواسته که تو را حافظ احکام و معارف دين قرار دهد. ليکن اينها تنها براي تو نيست بلکه براي امامان بعد از تو نيز هست براي آنها بنويس[20].