بیشترلیست موضوعات چگونه مى توان تنوع اديان را تبيين كرد؟ كثرت گرايى نقد كثرت گرايى شمول گرايى معيارهايى براى ارزيابى اديان توضیحاتافزودن یادداشت جدید
هنرپيشگان سينما است در سال 1991 اظهار كند كه از رئيس جمهور پشتيبانى و حمايت مى كند. اما نمى توان از سخنان او نتيجه گرفت كه وى از جورج بوش (رييس جمهور آمريكا در سال 1991) پشتيبانى و حمايت مى كند [چرا كه ممكن است فرد مورد بحث نداند در سال 1991 واژه رييس جمهور معطوف به چه شخصى است]. چنين اشتباهاتى ممكن است عواقب وخيمى به بار آورد على الخصوص اگر كسانى كه داراى شغل و مقام سياسى هستند مرتكب چنين اشتباهات جهالت آميزى شوند ممكن است مقام خود را از دست بدهند. بر همين قياس، اگر لازمه رستگارى، پرستش خداى واقعى باشد، كسانى كه به دليل جهالت، خداى واقعى را مورد پرستش قرار نمى دهند، بايد بهاى سنگينى بپردازند.به طور خلاصه به نظر مى رسد كه در قبال پذيرش ديدگاه كثرت گرايانى نظير هيك، نه تنها بايد هزينه سنگينى بپردازيم (يعنى به شكايت گردن بنهيم) بلكه همچنين بايد آنچه را مومنان درباره خود مى انديشند، ناديده بگيريم. در عين حال نبايد بصيرت كثرت گرايى را ناديده گرفت: نه تنها در اديان گوناگون مى توان مواجهه با خداوند را تجربه كرد، بلكه هر يك از اين اديان مى توانند به مومنان مدد برسانند تا خداى واقعى را كشف و پرستش نمايند و در زندگى خود نيك كردار باشند. پرسش اين است: چگونه مى توان هم پرواى صدق را داشت، هم پرواى معنا و رستگارى را؟