بیشترلیست موضوعات چگونه مى توان تنوع اديان را تبيين كرد؟ كثرت گرايى نقد كثرت گرايى شمول گرايى معيارهايى براى ارزيابى اديان توضیحاتافزودن یادداشت جدید
مى توان داستانى تمثيلى طراحى كرد. در يك شهر تعداد زيادى انسان فقير زندگى مى كنند كه نمى توانند با تكيه بر درآمد اندك خود، بدهكارى هايشان را بپردازند و اگر بخواهند از اين راه بدهى هاى خود را به طلبكاران بپردازند، زندگى خود را تباه خواهند ساخت. در شهرى ديگر، زنى ثروتمند از وضعيت اسفناك آنها مطلع مى شود و مقدار زيادى پول به حساب بانك شهر آنها واريز مى كند با اين شرط كه پول هاى واريز شده، صرفا در راه پرداخت بدهى هاى افراد فقير آن شهر مورد استفاده قرار بگيرد. از آنجا كه فقراى شهر نمى توانند شخصا بدهكارى خويش را بپردازند، آشكار است كه كمك آن زن نيكوكار براى بهبود وضع فلاكت بار آنها ضرورى است. اما در عين حال، شناختن آن فرد نيكوكار هيچ ضرورتى براى رهايى آنها از اين وضع ندارد. آنها شخصا آن فرد نيكوكار را نمى شناسند، اما از طريق بودجه اى كه او تامين كرده است، بدهى هاى آنها مرتفع و زندگيشان متحول مى گردد.رانر اظهار مى دارد كه گرچه به لحاظ تاريخى، مسيحيت با عيساى ناصرى آغاز شد اما مسيحيت، يك پيش تاريخ نيز دارد. بنابر عهد جديد در دوران پيش از مسيحيت، بسيارى از اسرائيليان و پيروان ساير اديان ظاهرا در نتيجه ايمان خويش واقعا به دليل اطاعت از مسيح موعود نجات ما مى توانيم آنچه را كه درباره يهوديان و غيريهوديان پيش از مسيحيت يافتند. گفته شده است درباره پيروان اديان نيز صادق بدانيم. با ظهور عيسى، در واقع مسيحيت بر يهوديان آشكار شد و كسانى كه با تعاليم مسيحيت آشنا شدند، ملزم گشتند كه در قبال آن، موضعى اتخاذ نمايند. در نتيجه از هنگامى كه مسيحيت در قرن اول به يك نيروى تاريخى تبديل شد، اين مدعا كه رستگارى هر فرد بستگى به پذيرفتن يا نپذيرفتن اصول و تعاليم اعلام شده مسيحيت دارد به يك مدعاى واقع گرايانه مبدل گشت. اما براى بسيارى از كسانى كه به فرهنگ هاى ديگر متعلقند و هرگز تعاليم اعلام شده مسيحيت را نشنيده اند، اين دين يك نيروى تاريخى محسوب نمى شود. به اين ترتيب چنين كسانى در همان وضعيتى قرار دارند كه انسان هاى پيش از مسيحيت قرار داشتند. از آنجا كه خداوند مايل است همه انسان ها را نجات دهد، عاقلانه است اگر فكر كنيم كه خداوند همان لطف و عنايتى را به ايشان خواهد كرد كه به انسان هاى پيش از مسيحيت كرده بود (يعنى كسانى كه هرگز چيزى درباره عيسى نشنيده بودند). روح خداوند بر زندگى مومنانى كه در ساير اديان به عبادت مشغولند، تاثير مى گذارد حتى اگر آنها تاثير خداوند را در قالب اصطلاحات مسيحى درك نكنند. رانر چنين كسانى را مسيحيان بدون عنوان مى خواند، زيرا به رغم آنكه ايمان مسيحى آشكارى ندارند، آگاهانه يا ناآگاهانه در جست و جوى خداوند هستند و او را مورد پرستش قرار مى دهند.