چگونه می توان تنوع ادیان را تبیین کرد؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چگونه می توان تنوع ادیان را تبیین کرد؟ - نسخه متنی

ویلیام هاسکر، مایکل پترسون، بروس رایشنبا، دیوید بازینجر؛ ترجمه: ابراهیم سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رستگارى، منحصرا در گرو تجلى راستين خداوند است خداوند به اين طريق، خود را به ما نشان مى دهد و عرضه مى كند. تنها يك تجلى وجود دارد: تجلى ميثاقى، تجلى اراده اصيل و بنيادين خداوند... ما بدون عيسى مسيح و مستقل از او مطلقا نمى توانيم درباره خداوند و انسان و رابطه آنها با يكديگر چيزى بگوييم.

البته بارت قبول دارد كه اديان ديگر واجد بعضى حقايق، آرمانهاى والاى اخلاقى و ارزش هاى زيباشناختى هستند و پيروان ساير اديان انسان هايى صادق و ملتزم به اخلاق مى باشند. حتى بارت معتقد است كه مسيحيت، دين برحق نيست، بدين معنى كه نقطه اوج يا كمال همه اديان نمى باشد. مسيحيت فى حد ذاته، دينى برتر نيست، بلكه وجود منحصر به فرد عيسى مسيح موجب آن شده است كه مسيحيت، محمل دين حق باشد. خداوند در حادثه عيسى مسيح به نحوى منحصر به فرد حقيقت را متجلى ساخت و امكاناتى فراهم آورد تا انسان بتواند با خداوند آشتى كند.

تجلى نه تنها شريعت را از ميان مى برد، بلكه شريعت حق را پديد مى آورد. بنابراين حتى مسيحيان نيز بايد بدانند كه اگر شريعت آنها فارغ از لطف و تجلى خداوند در نظر گرفته شود، شريعتى ناقص و ناتوان است. انحصارگرايى يك پديده صرفا مسيحى نيست. مثلا بسيارى از مسلمانان معتقدند كه مشركان (قائلين به چند خدايى) و مسيحيان كافرند. اكثر انحصارگرايان بر اين باورند كه پيامبر، تعليم دهنده يا بنيان گذار دين آنها يگانه محمل و تجلى گاه فعل الهى است. اين محمل يا يك فرد خاص است (مثلا عيسى از نظر مسيحيان و [حضرت] محمد از نظر مسلمانان) يا مجموعه اى از افراد (مثلا بودى ساتواها در مكتب بودايى ماهايانا). خداوند منحصرا از طريق همان تجلى با انسان ها سخن مى گويد يا در ميان آنها حاضر است. بنابراين فقط با اعتقاد ورزيدن به آن كسى كه واسطه تجلى خداوند است و پيروى از تعاليم او و التزام به مناسك خاصى كه او توصيه كرده است، مى توان به رهايى يا رستگارى نايل شد. اما چرا بايد بپذيريم كه خداوند نامتناهى، خود را منحصرا به يك نحو خاص يا در يك فرد خاص يا مجموعه اى از افراد يا جماعتى خاص متجلى كرده است؟

/ 21