اهمّيت صلح پس از نزاع
صفوان بن مهران - يكى از راويان حديث و از اصحاب حضرت صادق آل محمّد عليهم السلام - حكايت كند:روزى بين امام جعفر صادق عليه السلام و يكى از پسرعموهايش نوه امام حسن مجتبى عليه السلام به نام عبداللّه بن الحسن، نزاع و اختلافى پيش آمد، به طورى كه از سر و صدا و داد و فرياد آن ها، مردم جمع شدند.ولى پس از گذشت لحظاتى آرامش پيدا كرده؛ و از يكديگر جدا شدند؛ و هر يك به سمت منزل خود رهسپار گرديد.صبح فرداى آن شب، امام صادق عليه السلام به سوى منزل پسرعمويش، عبداللّه بن الحسن، حركت نمود.و چون جلوى منزل عبداللّه رسيد و دقّ الباب كرد، كنيزى جلو آمد و گفت: كيستحضرت فرمود: بگو: ابوعبداللّه، جعفر صادق است.بعد از آن، عبداللّه از منزل بيرون آمد و گفت: چه شده است كه صبح به اين زودى اين جا آمده اىحضرت فرمود: چون ضمن تلاوت قرآن، به آيه اى از آيات شريفه برخوردم؛ و اكنون براى اجراى دستور خداوند متعال نزد تو آمده ام.عبداللّه سؤال كرد: آن كدام آيه از قرآن استحضرت اظهار نمود:الّذين يصلون ما أمراللّه به أ ن يوصل و يخشون ربّهم و يخافون سوءالحساب (37) يعنى؛ آن هائى كه دستورات الهى را جامه عمل مىپوشانند و رعايت حدود پروردگارشان را مىكنند و از سختى و شدّت محاسبات قيامت در هراس هستند.سپس همديگر را در آغوش گرفته و معانقه گرم و با صفائى را با حالت گريه انجام دادند؛ و عبداللّه مىگفت:مثل اين كه اين آيه شريفه قرآن به گوشم نرسيده بود.(38)