اهمّيت صلح پس از نزاع - چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق(علیه السلام) - نسخه متنی

عبداللّه صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اهمّيت صلح پس از نزاع

صفوان بن مهران - يكى از راويان حديث و از اصحاب حضرت صادق آل محمّد عليهم السلام - حكايت كند:

روزى بين امام جعفر صادق عليه السلام و يكى از پسرعموهايش نوه امام حسن مجتبى عليه السلام به نام عبداللّه بن الحسن، نزاع و اختلافى پيش آمد، به طورى كه از سر و صدا و داد و فرياد آن ها، مردم جمع شدند.

ولى پس از گذشت لحظاتى آرامش پيدا كرده؛ و از يكديگر جدا شدند؛ و هر يك به سمت منزل خود رهسپار گرديد.

صبح فرداى آن شب، امام صادق عليه السلام به سوى منزل پسرعمويش، عبداللّه بن الحسن، حركت نمود.

و چون جلوى منزل عبداللّه رسيد و دقّ الباب كرد، كنيزى جلو آمد و گفت: كيست

حضرت فرمود: بگو: ابوعبداللّه، جعفر صادق است.

بعد از آن، عبداللّه از منزل بيرون آمد و گفت: چه شده است كه صبح به اين زودى اين جا آمده اى

حضرت فرمود: چون ضمن تلاوت قرآن، به آيه اى از آيات شريفه برخوردم؛ و اكنون براى اجراى دستور خداوند متعال نزد تو آمده ام.

عبداللّه سؤال كرد: آن كدام آيه از قرآن است

حضرت اظهار نمود:

الّذين يصلون ما أمراللّه به أ ن يوصل و يخشون ربّهم و يخافون سوءالحساب (37) يعنى؛ آن هائى كه دستورات الهى را جامه عمل مىپوشانند و رعايت حدود پروردگارشان را مىكنند و از سختى و شدّت محاسبات قيامت در هراس هستند.

سپس همديگر را در آغوش گرفته و معانقه گرم و با صفائى را با حالت گريه انجام دادند؛ و عبداللّه مىگفت:

مثل اين كه اين آيه شريفه قرآن به گوشم نرسيده بود.(38)

/ 85