پنج درس آموزنده و ارزشمند - چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق(علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق(علیه السلام) - نسخه متنی

عبداللّه صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پنج درس آموزنده و ارزشمند

1 مرحوم قطب الدّين راوندى روايت كرده است

روزى از امام جعفر صادق عليه السلام سؤال كردند: روزگار خود را چگونه سپرى مىفرمائى

حضرد در جواب فرمود: عمر خويش را بر چهار پايه و ركن اساسى سپرى مىنمايم:

مى دانم آنچه كه روزى براى من مقدّر شده است، به من خواهد رسيد و نصيب ديگرى نمى گردد.

مى دانم داراى وظائف و مسئوليّت هائى هستم، كه غير از خودم كسى توان انجام آن ها را ندارد.

مى دانم مرا مرگ در مىيابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مىربايد؛ پس بايد هر لحظه آماده مرگ باشم.

و مىدانم خداى متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و بايد مواظب اعمال و حركات خود باشم.(63)

2 در روايات متعدّدى وارد شده است

هرگاه كه امام جعفر صادق عليه السلام در باغستان و مزرعه، بيل در دست داشته و مشغول كشاورزى و كارگرى مىبود؛ و اصحاب و دوستان، حضرت را با آن حالت مشاهده مىكردند، عرضه مىداشتند: ياابن رسول اللّه! چرا در اين موقعيت خود را به زحمت انداخته ايد؟!

اجازه فرمائيد تا ما كمك كنيم و شما استراحت نمائيد؟

حضرت در جواب مىفرمود: مرا به حال خود وا گذاريد، من علاقه مندم كه خداوند مرا در حالتى مشاهده نمايد كه با دست خود زحمت مىكشم و كار مىكنم و جسم خود را براى بدست آوردن روزى حلال به زحمت و مشقّت انداخته ام.(64)

3 بعضى از بزرگان همانند مرحوم إ ربلى حكايت كرده اند

روزى مگسى بر صورت منصور دوانيقى نشست و منصور با دست خود آن را دور ساخت، مگس بار ديگر برگشت و بر همان جاى اوّل نشست و باز منصور آن را دور كرد.

و اين كار چند مرتبه تكرار شد تا آن كه منصور به خشم آمد، در همان حال، امام جعفر صادق عليه السلام وارد شد.

منصور گفت: ياابن رسول اللّه! خداوند متعال براى چه مگس را آفريده است

حضرت در پاسخ فرمود: براى آن كه به وسيله آن، جبّاران را ذليل و متواضع گرداند.(65)

4 مرحوم نراقى در كتاب ارزشمند خود آورده است

شخصى نزد امام جعفر صادق عليه السلام حضور يافت؛ و عرضه داشت: ياابن رسول اللّه!

پدرم پير و ضعيف گشته است به طورى كه همانند بچّه كوچك بايد در خدمت او باشم؛ و نيز او را براى قضاء حاجت بغل مىكنم.

حضرت فرمود: چنانچه توان داشته باشى بايد اين كار را ادامه دهى؛ و نيز بايد با كمال ملاطفت و مهربانى برايش لقمه بگيرى و دهانش بگذارى.

و انجام اين امور فرداى قيامت، راه ورود به بهشت را برايت آسان مىگرداند.(66)

5 صفوان جمّال حكاين كند

روزى در خدمت آن حضرت بودم، كه فرمود: اى صفوان!

آيا تعداد سفيران و پيامبرانى را كه خداوند متعال براى هدايت بندگان؛ مبعوث گردانيده است، مىدانى

عرض كردم: خير، نمى دانم.

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند يك صد و بيست و چهار هزار پيغمبر بر انگيخت و به همان تعداد نيز وصىّ و جانشين منصوب و معرّفى كرده، كه تمامى آن ها اهل صدق حديث و اداى امانت و زاهد در امور دنيا بوده اند.

سپس حضرت در ادامه فرمايش خود افزود: خداوند متعال پيغمبرى بهتر و با فضيلت تر از حضرت محمّد مصطفى صلّى الله عليه وآله نفرستاد.

و نيز جانشينى بهتر و با فضيلت تر از جانشين آن بزرگوار يعنى؛ حضرت اميرالمؤمنين امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام معرّفى نكرده است.(67)

/ 85