ميرصدرالدين و ملاصدراي شيرازي - صدر الدین محمد دشتکی شیرازی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صدر الدین محمد دشتکی شیرازی - نسخه متنی

پروین بهارزاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميرصدرالدين و ملاصدراي شيرازي

فيلسوف شهير، ملاصدراي شيرازي، در جاي جاي كتاب پرارزش خويش، الاسفارالاربعة به طرح ديدگاهها و آراء اميرصدرالدين مي پردازد و گاه در ضمن طرح اعتراضات دواني بروي، ميان انديشه هاي اين دو عالم جليل القدر به داوري مي نشنيد و در غالب موارد، جانب سيد را گرفته، اعتراضات دواني را رد مي كند. در عين حال مواردي نيز وجود دارد كه سخنان و آراء ميرصدرالدين و ادله او را بدون تغيير و يا با تغييري اندك در سياق عبارات سخنان خود نقل مي كند، چنانكه به برخي از اين موارد ضمن طرح آراء و انديشه هاي فلسفي صدرالدين اشاره شد؛ به عنوان مثال آنچه صدرالمتألهين درباره اتحاد نفس و بدن آورده، توضيح گفتار ميرصدرالدين است. وي پس از آنكه به اشكالاتي درباره اتحادي بودن نفس و بدن پاسخ مي گويد، اشكالاتي چند را در صورت انضمامي بودن نفس و بدن ذكر مي كند كه در واقع عين عبارات ميرصدرالدين دشتكي است. در بحث اصالت وجود، عقيده صدرالدين محمد درباره وجود ذهني، مورد توجه و تأييد صدرالمتألهين قرار گرفته است و آن را بر مبناي اصالت وجود توجيه كرده و به همه ايرادهاي دواني برسيد پاسخ داده است و سرانجام عقيده وي را درباره تقدم وجود بر ماهيت پذيرفته است. نيز ملاصدرا در بحث توحيد و برهان صديقين عبارات سيد را نقل كرده و نظر او را با قول خود كه قول حق است يكي مي داند و ضمن پاسخگويي به اعتراضات دواني هيچ يك را بر سيّد وارد نمي داند(5/12-15).

فرزندان و نوادگان دانشمند

غياث الدين منصور در رساله كشف الحقائق المحمدية، همه اجداد پدري خويش را صاحبان علم و عرفان معرفي مي كند كه در زمان خويش، وحيد ايام و نمونه بوده اند. اما اين مشخصه در ميان فرزندان صدرالدين محمد نيز همچنان ساري بود. در اين مكتب بزرگاني رشد كردند كه هر يك از بهترين هاي زمان خود محسوب شده اند. اينك به ذكر نام برخي از ايشان بسنده مي كنيم(فسائي، 2/1038-1043؛ خوانساري 5/185-189؛ مهراز، 283-285):

1ـ غياث الدين منصور ملقب به استاد بشر و عقل حادي عشر (شرح حال وي بطور مفصل در مقاله اي جداگانه تدوين شده است).

2ـ عمادالدين مسعود كه پيوسته به نشر علوم و مواعظ حسنه و نصايح ملوك و سلاطين اشتغال داشته و در سال 955 ق بدرود حيات گفته است.

3ـ سيد صدرالدين محمد فرزند غياث الدين منصور و صاحب كتاب الذكري. وي را صاحب توبه نصوح دانسته اند كه بر اثر تذكر پدر، از گناه شرب خمر كه در جواني مرتكب شده بود، توبه سختي كرد و همين توبه و روي آوردن او به عبادت و رياضت در كنار تعليم و آموزش پدر، از او دانشمندي بزرگ ساخت.

4ـ امير ابراهيم بن اميرسلام الله، فرزند عمادالدين مسعود و پسر عموي صدرالدين ثاني. وي در سال 971ق با نواده شاه اسماعيل ازدواج كرد و در حدود 975ق وفات يافت.

5ـ امير نظام الدين احمد فرزند امير ابراهيم و نواده عمادالدين مسعود، ملقب به سيدالعلماء كه در سال 1050ق وفات يافته است و سه كتاب در اثبات الواجب دارد: كبير، وسيط، و صغير.

6ـ ميرزا محمد معصوم دشتكي فرزند نظام الدين احمد كه در مكه مي زيسته و فقه مذاهب پنجگانه را علاوه بر تفسير و كلام درس مي گفته است و در سال 1032ق وفات يافته است.

7ـ نظام الدين احمد فرزند ميرزامحمد معصوم. وي در سال 1027ق در طائف متولد شد، در مكه معظمه رشد نمو كرد و در سال 1055ق به دعوت پادشاه دكن به حيدرآباد رفت و با دختر وي ازدواج كرد و همانجا حكومت يافت و در سال 1085ق به جوار قرب الهي پيوست.

8ـ سيد عليخان حسيني مدني مكي مشهور به سيد عليخان كبير. وي فرزند نظام الدين احمد است كه در سال 1052ق در مدينه منوره به دنيا آمد. 14 سال در مكه تحصيل كرد و در سال 1066ق براي ديدار پدر به هندوستان رفت. در سال 1113ق به مكه بازگشت و املاك موقوفي خود را در عربستان بر فرزندان وقف كرد. در سال 1116ق به خواهش شاه سلطان حسين به اصفهان و سپس به مشهد رفت. پس از آن به شيراز بازگشت و تا آخر عمر در اين شهر ماند. سرانجام درسال 1118 در 66 سالگي درگذشت و در بقعه شاهچراغ به خاك سپرده شد. سيد عليخان كبير در علوم عقلي و نقلي و بخصوص در ادبيات عرب آثار فراواني دارد و شرح او بر صحيفه سجاديه موسوم به رياض السالكين از شهرت بسيار برخوردار است.

9ـ ميرزاحسن فسائي فرزند سوم ميرزا مجدالدين محمد پسرسيد عليخان كبير. وي پس از درگذشت سيد عليخان، به همراه پدر به فسا رفت و همانجا اقامت گزيد. كتاب مشهور فارسنامه ناصري از اوست.

10- ميرزا ابراهيم صفا و علي اصغر حكمت كه از طرف مادر به اين خاندان تعلق دارند. علي اصغر حكمت نواده دختري ميرزاحسن فسائي است و از ادبا و محققان معاصر به شمار مي آيد (كاكائي، 89).

/ 8