كتاب «جنات ثمانيه» يا بهشت هاي هشت گانه، كتابي است كه به بررسي تاريخ و جغرافياي هشت زيارتگاه مهم جهان اسلام يعني: مكه، مدينه، بيت المقدس، نجف اشرف، كربلا، كاظمين (و بغداد)، سامرا و مشهد مي پردازد، روش نويسنده در اين كتاب بدينگونه است كه نخست پي گير پيشينه تاريخي هريك از اين شهرها است و در اين زمينه به روايات ديني و تاريخي و گفتار مورّخين اعتماد كرده و دورنماي تاريخي هركدام از اين شهرها را براي خواننده به تصوير مي كشد، سپس به تاريخ جايگاه مقدس هر شهر پرداخته و در اين باره نيز با پشتكار و جدّيت فراوان تقريباً تمامي روايت هاي مذهبي و تاريخي را درباره آن جمع آوري و دسته بندي و نقد و بررسي مي كند. وي در خصوص سه شهر مقدس مكه و مدينه و بيت المقدس به تفصيل درباره كعبه و مسجدالحرام و دشت هاي مقدس آن و درباره مسجدالنّبي(صلي الله عليه وآله) و ديگر مزارهاي مدينه و پيرامون مسجدالاقصي و قبّة الصخرة سخن مي گويد. اما درباره ديگر شهرها به زندگاني يك يك امامان معصوم آرميده در اين شهرها پرداخته و از هنگام تولّد و دوران امامت و خلفاي معاصر آنان و مسائل جنبي و تاريخي و وقايع ويژه هريك از آنان را به تفصيل آورده و در نهايت علل شهادت و چگونگي دفن و سير تاريخي ساختمان سازي و معماري بقعه مقدسه آنان و حوادث تاريخي گذشته بر اين آرامگاه ها و در پايان به مشاهير مدفونين در جوار اين بزرگواران مي پردازد. نويسنده اين كتاب علاوه بر دارا بودن فضائل علمي، از آن جا كه يك واعظ ديني به شمار مي رفته از اين رو به تناسب وظيفه خود گريز به صحراي كربلا را از ياد نبرده و در جاي جاي كتاب و به مناسبت هاي مختلف سالار شهيدان أبا عبدالله الحسين(عليه السلام) را ياد كرده و بر ظلم و ستم و جفاي مردمان دون بر آن بزرگوار و خاندان و يارانش لعن و نفرين فرستاده است. نويسنده اين كتاب سيد محمدباقر بن مرتضي حسيني ملقب به فخرالواعظين خلخالي است، نسب وي به شهيد بزرگوار زيد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب(عليهم السلام) مي رسد. وي سال ها در شهر خلخال ساكن و به امور ديني مردم آن سامان رسيدگي مي كرده است، ليكن بعدها در اثر كسالت روحي و دلسردي از مردمان ديار خود عزم سفر به ديار عاشقان را كرده و در سال 1311 هـ . از وطن خود به سوي تبريز روانه و در آنجا به ديدار مظفرالدّين شاه قاجار نايل مي گردد و دو ماه محرّم و صفر را در مساجد و تكايا و اردوي دارالسلطنة تبريز به ذكر مصيبت خامس آل عبا(عليه السلام) طي كرده و سپس به همراه زوّار آذربايجان عازم زيارت عتبات عاليات مي گردد، وي مدتي را در عتبات و مدتي را در دارالخلافة طهران مي گذراند و بعدها در سال 1327 هـ . توفيق مجاورت مشهد علي بن موسي الرضا عليه آلاف التّحية و الثناء را كسب مي كند و در اين هنگام است كه به ذهن او خلجان مي كند ديده هاي خود را از عتبات عاليات به رشته تحرير درآورده تا مونسي براي خود و تذكره اي براي خوانندگان باشد، از اين رو با پشتكار قابل تحسيني در سال 1327 هـ . اقدام به نوشتن نخستين جلد كتاب مي كند و آن را در سال 1331 هـ . در 403 ورق به پايان مي برد و آن گونه كه از ميان نوشته ها و ارجاعات مطالب كتاب برمي آيد وي در تهيه مقدمات نوشتن دومين جلد كتاب خود بوده و قصد اختصاص آن به مزارات شهرستان هاي جهان اسلام را ـ به جز آن هشت شهر ـ داشته است ليكن به نظر مي آيد توفيق رفيق او نبوده و چنين اثري از او خلق نمي شود. مؤلف بعدها تنها نسخه دستنوشته خود را وقف كتابخانه آستان قدس رضوي مي نمايد كه همين نسخه مورد استفاده محقق قرار گرفته است و آگاهي من از اين نسخه و محتواي كتاب رهين راهنمائي هاي دانشمند و محقق برجسته عراق دكتر حسين علي محفوظ كاظم1 ـ سلّمه الله تعالي است كه هنگام شركت در كنگره جهاني هزارمين سالگرد وفات شيخ مفيد(رحمه الله)در قم مرا از اين كتاب و نسخه منحصر به فرد آن در كتابخانه مشهد آگاه نمود و به احياي اين اثر تشويق نمود. در پايان با تشكر از توجه و عنايت حجة الاسلام و المسلمين سيد علي قاضي عسكر ـ دام عزّه ـ كه وسائل تهيه و تحقيق و چاپ آن را فراهم كرده اند، نخستين بخش كتاب (جنات ثمانيه) با عنوان (حرم اول) كه در باره مكّه مكرّمه ـ زادها الله عزاً و شرفاً ـ مي باشد تقديم خوانندگان گرامي مي گردد. سلخ جمادي الاولي 1417 هـ . ق.