لطفا منتظر باشید ...
خسرو قشقائى
سند شماره 1سرى
غيرقابل رويت براى خارجيان
خسرو قشقائى
ايران
رهبر ايل
11 مى 1964 برابر با 21 ارديبهشت 34
خسرو خان قشقائى جوانترين و بالقوه ضد دولتى ترين خان از
چهار خان مهم " تمامشان برادرند " ايل قشقائى مى باشند.اگرچه
بزرگترين برادر او، ناصر، رئيس ايل است، خسرو براى ساليان
متمادى رهبر جنگى ايل بود و فرماندهيش از احترام قابل توجهى
در ميان ايلياتيها برخوردار است.او سه احساس قوى دارد:
يك نفرت تلخ از شاه، يك وفادارى قوى نسبت به ايل و فاميلش،
و جاه طلبى براى جايگزين شدن به جاى خانواده پهلوى به عنوان
حكام ايران.اين انگيزه ها از هر دوستى و يا اتفاقى كه ممكن است
شكل پذيرد فراتر مى رود.او اغلب نسبت به ايالات متحده ابراز دوستى كرده است ولى
براى جمله به سياست آمريكا در ايران به خود ترديد راه نداده
است.او يكبار شاه را به عنوان يك عروسك ايالات متحده كه ثروت
ايران را به تاراج مى دهد، خواند.از 1954 وقتى كه خسرو و دو تا از برادرانش تبعيد شدند، وى
در توطئه هاى بى شمار و شورشهاى ايلياتى شايع درگير بوده است.او به طورنزديكى با سازمان جبهه ملى در آلمان غربى جائى كه هم
اكنون زندگى مى كند مرتبط است، هرچند جبهه ملى او را يك ملى
گراى واجد شرايط نمى داند و گزارش شده كه او با حزب توده
" كمونيست " در آلمان شرقى در ارتباط مى باشد و جبهه ملى را
ترغيب به همكارى با توده بر عليه دشمن مشتركشان، شاه، نموده
است.همچنين شايع است كه او با ناصر رئيس جمهور، جمهورى
متحده عربى در ارتباط است.در 1963 مذاكراتى بين قشقائيها و
دولت براى اجازه دادن به دو تا از برادران براى بازگشت انجام، هر
چند خسرو مورد نظر قرار نگرفت.خسرو قشقائى در 1921 در فيروز آباد، شهر اصلى قشقائيها در
جنوب ايران متولد شد.پدرش اسماعيل خان قشقائى " صولت
الدوله " در روزهاى اوليه سلسله پهلوى به دستور شاه مسموم شد
.تنفر پسران اسماعيل از شاه گفته مى شود كه از اين واقعه شروع
شده.خسرو در 1939 از كالج آمريكائى تهران فارغ التحصيل شد و
به ايل بازگشت كه وظايف ارثى خود را به عهده بگيرد.از 1943 تا
1947 او به عنوان فرماندار فيروزآباد خدمت نمود.خسرو علاوه بر فرماندهى جنگى ايل، مسئول روابط خارجى و
سياستهاى ايل بود.در 1947 او به وسيله قشقائيها به عنوان وكيلشان
به مجلس فرستاده شد.او در سه دوره متوالى تا 1953 نماينده بود.خسرو قشقائى نايب رئيس مجلس شانزدهم " 1950 - 52 " و
عضوى از كميسيون كشاورزى در طول آن دوره بود.مخالفت خانهاى قشقائى با دولت تقريباہ از جنگ دوم به اين
طرف مستمر بوده است.در آن كشمكش " جنگ دوم " آنها از آلمانها
حمايت مى كردند و در دهه 1940 و 1950 آنها انقلابات ايلى را
براى جايگزينى سلسله پهلوى هدايت كردند.از 1951 تا 1953
آنها حاميان قوى محمد مصدق نخست وزير وقت بودند.خسرو در
سال 1952 يك سخنرانى در مجلس ايراد نمود و ايالات متحده را
براى مخالفتش با رژيم مصدق تقبيح نمود، هر چند او به ابزار
دوستى نسبت به مقامات آمريكائى در تهران ادامه داد.وقتى كه
مصدق در 1953 سرنگون شد او به فيروزآباد بازگشت و در آنجا با
نمايندگان حزب توده صحبت كرد و احتمالات انقلاب را ارزيابى
نمود.سرانجام در 1954 او موافقت نمود كه كشور را ترك كند.او
چندى را در ژنو گذراند و سپس در مونيخ مستقر شد.خسرو قشقائى يك مرد قابل تحريك است و متمايل به كمى
اغراق گوئى مى باشد.او داراى قامتى متوسط و هيكلى چهار شانه
است.رشادت او و قدرت سازمانى او و طبيعت جنگجويش خيلى
مورد احترام قوم او مى باشد.وى مجرد است و با مادرش زندگى مى كند.در 1948 گزارش
شد كه او از پرنسس فاطمه خواهر شاه خواستگارى نمود و در
1958 يك دختر آمريكائى ادعا نمود كه همسر او است.خسرو
نسبتاہ ريخت و قيافه خوش سيماى تركى، موى ضخيم پرپشت
سياه و يك لبخند دلپذير دارد.يك گزارش اظهار مى دارد كه او به
مواد مخدر معتاد است.خسرو قشقائى سه برادر و يك خواهر دارد، ناصر و ملك منصور
دو برادر بزرگتر كه در 1954 با خسرو تبعيد شدند و برادر ديگر
محمد حسين كه از ورود به منطقه تهران ممنوع شده است.بى بى
" خواهرش " در سياست دخالتى ندارد و هنوز در شيراز زندگى
مى كند.از 1947 به ميزان زيادى در اروپا و به طورمتناوب در ايالات
متحده مسافرت نموده است.او فارسى، تركى و انگليسى را به خوبى صحبت مى كند.11 مى 4691
2 شماره سند
20 اوت 29 - 1964 مرداد 34 تاريخ:
