گستردگي و عمق فقر در جوامع مسلمان ضرورت طرح دقيق و علمي اين پديده را در حوزه هاي علمي ايجاب مي كند. پرسشهاي بسياري در اين زمينه وجود داشته كه پاسخهايي متقن همراه با تأمل مي طلبد. وظيفه توانگران در برابر فقر محرومان و دامنه آن از منظر اسلام، يكي از مسائل قابل طرح است. اين نوشتار مي كوشد تا با پيروي از روش علمي به بررسي اين موضوع بپردازد.
زمينه بحث
پديده فقر يكي از موضوعات مهم عصر ما در كشورهاي توسعه نيافته مي باشد. حضور اين پديده شوم به صورتي گسترده و پيامدهاي تلخ و ناگوار آن، ضرورت طرح عميق و علمي اين پديده و بررسي همه جانبه آن را مي طلبد.از آنجا كه 35 كشور از 45 كشور داراي پايين ترين سطح توسعه انساني در سطح جهان، مسلمان مي باشند،2 بنابراين بررسي ابعاد مختلف اين پديده براي متفكران مسلمان اهميتي دوچندان دارد.عقب ماندگي و فقر گسترده در جوامع مسلمان باعث شده تا عده اي تير اتهام را به سوي اسلام نشانه گيرند. متفكران مسلمان كه تعاليم ديني را در تعارض بنياني با وضعيت جاري مسلمانان مي ديدند در دفاع از كيان اسلام به منابع ديني تمسك كرده، كتب و مقالات متعددي را به زبانهاي مختلف به رشته تحرير در آورده اند. هدف از مجموعه تحقيقات ياد شده، بيان اين نكته بود كه اسلام به طور بنيادين با فقر در ستيز است.به نظر مي رسد با توجه به گستردگي اين پديده در ميان جوامع مسلمان، متهم بودن اسلام ـ حداقل در بستر سازي اين شرايط ـ و وجود زواياي تاريك در جنبه هاي مختلف تحليلي آن و...، زمان آن فرارسيده است كه اين موضوع در حوزه هاي علمي به صورتي عميق طرح شده تا در اين حوزه ها با استفاده از ابزارهاي متداول علمي و با نگرشي نظام وار و موشكافيهاي رايج و بالاخره بهره گيري از توانائيهاي بالقوه به بررسي اين پديده پرداخته شود. طبيعي است از آنجا كه طرح علمي اين مباحث به صورتي بديع و نو مي باشد، كاستي هاي بسيار و ضعف هاي آشكار در آن چهره مي نماياند. اما كدام بحث علمي بوده است كه از ابتدا قوي و محكم ارائه شده باشد؟ علوم و مباحث علمي در طول زمان و با مطالعات علمي، نقادانه و موشكافيهاي دانشمندان راه تكامل پيموده اند. و اين بحث نيز از اين قاعده مستثني نيست.تدوين كتاب و بابي مستقل براي بررسي ابعاد اين مسأله و روشن نمودن ديدگاه دين در اين باره از اولين گامهاي اين حركت است. و همانطور كه وجود كتابهاي مستقل طهارة، صلاة، زكات، خمس و... باعث رشد اين ابواب شده اند، كتاب و بابي مستقل تحت عنوان فقر نيز مي تواند زمينه رشد اين مباحث را فراهم آورد.گرچه از زمان قدما تا به امروز برخي از مباحث فقر در كتب فقهي بيان شده اند اما نكته اين است كه نگاهي مستقل به اين پديده وجود نداشته و برخي از مباحث آن به صورتي پراكنده در ابواب مختلف فقهي طرح شده است. با توجه به اهميت موضوع و گسترش مسائل نو ظهور جا دارد كه اين پديده از زاويه اي ديگر در بابي مستقل بررسي شود. تدوين و تبويب روايات اين باب ـ در كنار طرح مستقل مباحث فقر ـ نيز گامي محكم در جهت پيشرفت اين مباحث مي باشد.برخي از سؤالاتي كه با طرح آنها مي توان زمينه تدوين باب مستقل فقهي را فراهم كرد عبارتند از:31 ـ تعريف فقر شرعي و مقايسه با تعريف اقتصادي آن.2 ـ ويژگيها و معيارهاي فقر شرعي.3 ـ جايگاه شأن در مفهوم فقر شرعي.4 ـ سطح مطلوب زندگي از نظر اسلام (حداقل هاي لازم زندگي از نظر اسلام).5 ـ اسلام چه راه حلهايي را براي كاهش يا رفع فقر انديشيده است.6 ـ آيا بجز حقوق شرعي مرسوم، واجبات مالي ديگري در اموال ثروتمندان مي باشد؟7 ـ وظيفه دولت براي مبارزه با فقر از نظر حكم و دامنه آن چيست؟8 ـ وظيفه توانگران براي مبارزه با فقر از نظر حكم و دامنه آن چيست؟9 ـ وظيفه فقيران براي مبارزه با فقر از نظر حكم و دامنه آن چيست؟10 ـ رسالت عالمان ديني در برابر فقر محرومان چيست؟11 ـ آيا فقرزدايي از اهداف نظام ديني است؟12 ـ جايگاه فقر در ميان اهداف نظام ديني.13 ـ آيا مي توان مالياتهاي نوين با هدف فقرزدايي جعل نمود، در صورت امكان شرايط آن چيست؟14 ـ تحت چه شرايطي فقرزدايي در تعارض با ساير اهداف از فهرست هدفهاي كوتاه مدت نظام ديني مي تواند حذف شود؟...اين سؤالات ونظاير آن از جمله سؤالاتي هستند كه پاسخ روشن و مستند به آنها مي تواند ديدگاه اسلام پيرامون اين پديده را تبيين نمايد.دستيابي جامع به هر نوع نگرش ـ و از جمله نگرش ديني ـ درباره فقر نيازمند بررسي آن ديدگاه در سه مرحله زيرين دارد.الف) تركيب منابع ثروت و نحوه توزيع دارائيهاي اوليهب) سهم عوامل توليدج) توزيع مجدد درآمدهادو مرحله نخست به زمينه هاي پيدايش فقر مربوط شده و سومين مرحله نيز به مبارزه با فقر پس از شكل گيري آن مي پردازد. هر تفكر اقتصادي بر اساس نوع نگرش و شرايط اقتصادي خويش، ابزارهايي ويژه براي مواجهه با مشكل فقر طراحي مي كند كه اين ابزارها از نظر مشروعيت و كارآمدي در يك سطح قرار ندارند. لذا بررسي نحوه مواجهه آن تفكر مي تواند جايگاه فقر زدايي را در آن انديشه نمايان سازد.اين نوشتار گامي كوچك در جهت تبيين جايگاه فقر زدايي در انديشه اسلامي (سومين مرحله) برداشته، سعي دارد ديدگاه اسلام را پيرامون دامنه مبارزه با فقر به دست آورد.از ديدگاه ديني مي توان اين مبارزه را در سه حوزه بيان كرد.1. حوزه وظايف توانگران 2. حوزه وظايف دولت 3. حوزه وظايف فقيران.در اين مقاله سعي شده تا وظايف توانگران تبيين شود.اسلام به گونه هاي مختلفي توانگران را به ياري مستمندان ترغيب كرده، پاداشهاي اخروي و كسب رضاي الهي را نتيجه دستگيري آنان برمي شمرد. دين تلاش مي كند با گشودن افقي وسيع تر از افق دنيا، انگيزه هاي معنوي را در مؤمنان شكل داده، نگرش انان را تغيير دهد.4 با شكل گيري اين نظام انگيزشي است كه شاهد مؤسسات خيريه فراواني بوده كه توسط متدينين و مؤمنان اداره شده، مشغول انجام خدمات اجتماعي بزرگي هستند.گرچه ابزارهاي انگيزشي بخشي از مشكلات اجتماعي را حل مي نمايند اما به دو دليل نبايد در مقام سياستگذاري و برنامه ريزي بيش از حد و اندازه روي آن تأكيد كرد.اول اينكه در جامعه اسلامي همه افراد طعم ايمان را نمي چشند و تقواي الهي در جانشان رسوخ نمي كند لذا دامنه افق و نگرش آنان با همه تلاشهاي قرآن، از مرز ماديات و دنيا فراتر نمي رود.دوم آنكه، معمولاً مردم سطح مصرف خويش را مطابق با دريافتيهايشان تنظيم كرده، پس از مدتي با آن سطح مصرفي خو مي گيرند. لذا پس از چندي، اگر به دلايلي درآمدشان كاهش يافت، به دليل شكل گيري عادتهاي مصرفي اين خانوارها، نمي توانند به نسبت كاهش درآمد از مصرف خويش بكاهند لذا سهم مصرف از درآمدشان افزايش مي يابد.5 بنابراين با وقوع ركود اقتصادي و كاهش درآمدهاي صاحبان ثروت، آنان چندان نمي توانند از سطح مصرف خود بكاهند و در نتيجه نسبت مصرف به درآمدشان افزايش مي يابد، لذا بخشي از درآمدهاي آنان كه قبلاً پس انداز شده و يا در راه كمك و ياري مستمندان هزينه مي شد به مصرف خانوار اختصاص مي يابد در نتيجه به طور طبيعي انتظار مي رود با پديد آمدن دوره ركودي از، كمكهاي داوطلبانه ثروتمندان به اقشار ضعيف كاسته شود.با توجه به دلايل ياد شده، ابزارهاي انگيزشي به دليل داشتن ماهيت اختياري در دو وضعيت از كارآيي لازم برخوردار نمي باشد. بدان جهت تكيه بحث بر وظايف الزامي توانگران است. بنابراين تلاش مي شود تا به اين پرسش پاسخ داده شود كه در اسلام چه وظايف الزامي برعهده توانگران گذارده شده است.در نخستين گام سعي مي شود تا به يك قاعده كلي و فراگير شرعي دست يابيم. هدف اين بخش اين است كه هر گاه در موردي خاص به دليل و مستند شرعي در اثبات و يا رد يك حكم دست نيافتيم، اين قاعده كلي وضعيت را روشن كرده، ترديد را بر طرف نمايد.در گام و بخش دوم به بيان اجمالي واجبات مشهور مالي كه بر عهده توانگران است پرداخته مي شود. سپس در گام بعدي به بررسي ادله موافقان و مخالفان ثبوت ديگر واجبات مالي پرداخته و در نهايت و آخرين بخش اين نوشتار به جمعبندي و تبيين يافته هاي نوشتار پرداخته مي شود.