كتاب هاي نگاشته شده درباره حج، شامل رشته ها و موضوعات مختلف است; بخش عمده اي از آن، در حوزه فقه حج نگاشته شده كه در دو محور است، يكي «مناسك حج» و دوم «آداب زيارت اماكن مقدس». رشته ديگر، مربوط به نگاشته هاي تاريخي است كه در حول و حوش تاريخ حرمين شريفين و اماكن موجود در اين ديار است و كهن ترين كتاب ها; در اين قسمت «اخبار مكه فاكهي» و «اخبار مكه ازرقي» و در مورد مدينه; «تاريخ المدينة المنورة» از ابن شبّه است. صدها كتاب و رساله ديگر در تاريخ اين دو شهر نوشته شده كه به احتمال، چنين ميراثي را در باره هيچ شهري از شهرهاي برجاي مانده آن عصر نمي توان يافت. بخش سوّم سفرنامه نويسي است. مي توان ادعا كرد كه يكي از مهمترين سوژه ها براي نگارش سفرنامه در گستره ادبيات جهاني، سفر به خانه خدا در شهر مكه معظمه بوده و هست. در طول تاريخ، ميلياردها انسان براي انجام فريضه حج راهي اين سرزمين مقدس شده و در كنار خانه خدا و در مشاعر مقدس به عبادت مي پردازند. تقريباً بدون استثنا، تمامي اين زائران در طي اين سفر، به مدينه منوره نيز مشرف مي شوند و به زيارت حرم رسول خدا ـ ص ـ و قبور امامان و بزرگان از صحابه در قبرستان بقيع مي روند. اين سفر روحاني، براي هر مسافري كه قدم در اين سرزمين مي گذارد، خاطره اي است فراموش ناشدني و مسافرين ديار تا پايان عمر به ياد خاطرات اين سفر زندگي مي كند و آن را نقطه اوج در زندگي معنوي خود مي داند. از دير باز اين خاطرات به نگارش نيز در مي آمده است. بسياري از جغرافي دانان قرون نخست هجري در طي همين سفر بود كه يادداشت هاي مهمي را از جهان اسلامي آن روزگار فراهم آورده و در اختيار جامعه علمي قرار مي داده اند. كهن ترين سفرنامه، كتاب پرارج ناصر خسرو قبادياني عالم اسماعيلي مذهب است كه مملو از آگاهي هاي گرانبها، از درخشان ترين دوره تمدن اسلامي است. در دوره هاي بعد، نوشته هاي ابن بطوطه و ابن جبير به عنوان سفرنامه هاي شاخص مطرح شد، در حالي كه در كنار آنها سفرنامه هاي ديگري نيز وجود داشت و دارد كه در آن حد از جامعيت نيست. در حوزه ادبيات فارسي، كه زبان دوم مسلمانان در طي چهارده قرن بوده، آثاري در زمينه ادبيات حج نوشته شده است. جداي از سفرنامه ناصرخسرو و چند رساله كوتاه، عمده آنچه در ادبيات سفرنامه نويسي حج در ادب فارسي در دست است، مربوط به دوره صفويه و عمدتا مربوط به دوره قاجار است. كاروان ها حج ايراني كه معمولا از راه عتبات و از راه جبل به حج مشرف مي شدند، سختي هاي فراواني را در اين راه تحمل مي كردند. در اين دوره تاريخي، با رشد فرهنگ عمومي مردم، شمار بسياري از حاجيان، از طبقات فرهنگي جامعه; اعم از روحاني و غيره روحاني بوده اند. كه بعضي به كار نگارش سفرنامه مي پرداختند. بخش مهمي از اين سفرنامه ها، تجربه هاي سفر و آگاهي هاي جغرافي و تاريخي است كه به قصد راهنمايي مسافران بعدي به نگارش درمي آمد. در اين سفرنامه ها، مسأله عمده، توصيف منازل ميان راه از يك سو و توصيف اماكن مقدس از سوي ديگر است. اجتماع عظيم حج از نژادهاي مختلف با زبان هاي متفاوت و نيز مذاهب گوناگون، تازه هاي فراواني را براي يك سفرنامه نويس فراهم مي كرد. هر يك از اين گوناگوني ها و تفاوت ها سوژه اي بود براي نگارش سفرنامه. برخي از دولتمردان قاجاري كه به تبع سفرنامه نويسي اروپايي ها، به كار نوشتن سفرنامه پرداختند، معمولا بجز سفر به مكه و مدينه، راهي دمشق، فلسطين، مصر، عثماني و روسيه و حتي هند و ژاپن مي شدند و سر جمع كتابي با اطلاعات گسترده ارائه مي كردند. در اين بخش از سفرنامه ها، توصيف زندگي اجتماعي و تمدني اين جوامع، براي اين افراد بسيار اهميت داشت; بويژه با توجه به تحولات جديد تمدني، و در مقايسه وضع ايران با عثماني و مصر و ساير مناطق، آثار مزبور مي تواند مأخذي براي بررسي تاريخ نوگرايي در ميان دولتمردان و فرهيختگان ايراني در عصر قاجار باشد. در اين ميان سفرنامه هاي منظوم نيز خود جايگاه ويژه اي دارد. از مهمترين اين آثار، كتاب فتوح الحرمين محيي لاري در قرن دهم و سفرنامه منظوم يك بانوي اصفهاني در قرن دوازدهم هجري است. نمونه هاي ديگري نيز وجود دارد كه در ادامه از آنها ياد شده است. علاقه ايرانيان شيعه مذهب به اين مكان هاي مقدس، نشان از خلوص مذهبي و ديني آنها دارد. از مقايسه ميان سفرنامه هاي فارسي و عربي كه در اينجا فراهم آورده ايم، روشن مي شود كه علي رغم محدوديت شمار حاجيان ايراني، سفرنامه حجّ بسياري به زبان فارسي داريم كه در مقايسه با آنچه استاد حمد الجاسر از سفرنامه هاي عربي معرفي كرده بسيار گسترده تر است. البته ممكن است كه سفرنامه هاي عربي هم زيادتر از آن باشد كه وي معرفي كرده، اما بايد مطمئن بود كه سفرنامه هاي فارسي نيز بيش از اينهاست. جاي بسي تأسف است كه تاكنون بررسي مستقلي در زبان فارسي در باره ادبيات سفرنامه نويسي نشده وبايد گفت كه نويسندگان عرب در اين زمينه قدمي جلوترند ولا اقل كتابي را با عنوان «مكة المكرمه و الكعبة المشرفه في كتب الرحالة المسلمين من سنة 922 الي سنة 1318» از دكتر الشنوفي به زبان عربي و انگليسي از آنان مي شناسيم. ناشر اين كتاب: مؤسسة الوطنيه، بيت الحكمه، چاپخانه القلم تونس است كه در 66 صفحه عربي 68 صفحه انگليسي. آن را به قطع رحلي نشر داده است. مي شناسيم. بديهي است كه بايد در اين باره كار گسترده اي در زبان فارسي نيز انجام پذيرد ومروري بر اين سفرنامه و گزارش ديدگاه ها و نكات تازه آنها صورت گيرد. در اينجا فهرستي از اين سفرنامه را در مقدمه اين شماره (شماره 17) از فصلنامه «ميقات حج» كه شماري سفرنامه قديم و جديد در آن چاپ شده، عرضه مي كنيم. طبيعي است كه بايد اين فهرست به مرور كاملتر شود.
سفرنامه هاي حج در ادب فارسي
1 ـ انيس الحجاج، صفي فرزند ولي، در سال 1087 (منزوي 3992، فهرستواره، ج 1، ص 64) 2 ـ اي قوم به حج رفته يا سفرنامه حج، جواد مجابي. وي به سال 1351 به عنوان روزنامه نگار از طرف روزنامه اطلاعات به سفر حج مشرف شده و از اين ديد سفرنامه خود را نوشته است.(1352، انتشارات موج) 3 ـ باغ قاب قوسين، معروف به «سفرنامه حرمين شريفين و بيت المقدس و ديگر مقامات متبركه». از قاضي محمد عرفان الدين صديقي فرزند قاضي محمد معصوم افندي كه در 21 رمضان 1332 از ديره (شمال پاكستان) عازم حج شده. (فهرستواره، ج1، ص65 ، 105 از : نوشاهي، چاپي، ج2، ص1307). 4 ـ با كاروان ابراهيم، رسول جعفريان، محمدعلي خسروي، گزارش سفر حج سال 1371 است كه توسط نشر مشعر چاپ شده است. 5 ـ با كاروان عشق، محمدعلي مهدوي راد، رسول جعفريان، گزارش سفر حج سال 1372 است كه توسط نشر مشعر چاپ شده است. 6 ـ بزم غريب،محمدعلي بن محمد رضي بروجردي، در سال 1262، (يادداشت هاي استاد عبدالعزيز طباطبايي از كتابخانه علامه طباطبايي شيراز)، نيز نكـ : فهرستواره منزوي، ج1، ص66). در دست تصحيح توسط آقاي محمد مهدي معراجي است. 7 ـ بسوي ام القري، رسول جعفريان، گزارش سفر حج سال 1373. در اين كتاب سه سفرنامه ديگر از دوره قاجار چاپ شده، كه در اين فهرست معرفي شده است. 8 ـ به سوي خانه خدا، ع. دهقان، گزارش مشروح سفر مؤلف به حج است. تهران، 1354 ش. 9 ـ به سوي كعبه، احمد احمدي بيرجندي، مجله دانشكده الهيات مشهد، بخش اول در شماره 20 و بخش هاي بعد در شماره هاي بعد. 10 ـ تاريخ كعبه و مسجد الحرام، محمدمعصوم بن محمد صالح دماوندي. وي از بندر سورت هند به سفر حج مشرف شده و گزارش اين سفر را كه عمدتا تاريخ مكه است، به رشته تحرير در آورده. (اين نوشته به كوشش مؤلف همين سطور، در دفتر اول ميراث اسلامي ايران چاپ شده است.) 11 ـ تاريخ مشعشعيان، از سيدعلي خان والي عربستان، در شرح سفر خود مكه و عتبات. 12 ـ تحفة الحرمين، نايب الصدر در سال 1305 (چاپ شده است) 13 ـ تحفة العراقين، سفرنامه مانند خاقاني شرواني، انشاء بعد از 551، (چاپ شده) 14 ـ تذكرة الطريق في مصائب حج بيت العتيق، محمد عبدالحسين كربلايي هندي فرزند عبدالهادي طياري. گزارش سفر كربلا، مكه ومدينه 1230 ـ 1232. (فهرستواره منزوي، ج1، ص72 از: ذريعه ج4، ص39، استوري 1147، برلين 359). 15 ـ تذكرة الطريق في مصائب حجاج بيت العتيق، برلين 454 16 ـ ترجمه «في منزل الوحي، اصل كتاب از محمد حسين هيكل، ترجمه همراه با اختصار از سيدحسن اسلامي، فصلنامه «ميقات حج»، ش 9، صص 224 ـ 212. 17 ـ ترجمه ذكريات علي تلال مكه، اصل كتاب از بنت الهدي صدر، ترجمه جواد محدثي، فصلنامه «ميقات حج»، ش 9، صص 237 ـ 225، ش 10، صص 192 ـ 176 18 ـ ترجمه سفرنامه سيد محسن امين، جواد محدثي، فصلنامه «ميقات حج»، ش 7، صص 219 ـ 210، وش 8، صص 181 ـ 174 19 ـ ترجمه گزارش گونه سفرنامه حج ميرحامد حسين، محمدعلي مقدادي، فصلنامه «ميقات حج»، ش 14 20 ـ تير اجل در صدمات راه جبل، در باره سفر مكه و عتبات و آسيب هاي راه است (منزوي ج6، ص3997 ـ يك نسخه معرفي شده، نشريه نسخه هاي خطي، ج2، ص69 نسخه اصغر مهدوي، فهرستواره منزوي، ج1، ص72). 21 ـ حالات الحرمين = مسيرالحرمين، رفيع الدين (م 1218) فرند فريدالدين خان مرادآبادي، سفرنامه اوست از اكبرآباد به مدينه و مكه و احوال آن دو شهر. (منزوي، ج6، ص3939 ـ دو نسخه ـ فهرستواره منزوي، ج1، ص75 ـ چندين نسخه.) 22 ـ حج آن طور كه من رفتم، علي اصغر فقيهي، قم، انتشارات حكمت، 1346. 23 ـ حجازيه،ابوالاشرف محمد يزدي متوفاي سال 762، در مقدمه همين كتابشناسي توضيحاتي در باره آن گذشت. 24 ـ حج نامه، صوفي الله ياربن الله قلي الله يار. (فهرستواره منزوي، ج1، ص75 از : ازبكستان، تاشكند، ج1، ص227). 25 ـ حاجي نامه،عليرضاذكاوتي قراگزلو، درفصلنامه «ميقات حج» ش13 چاپ شده است. 26 ـ حج نامه، علي نقي منزوي، گزارش سفر حج اوست در سال 1972 ميلادي! كه چاپ شده است (فهرستواره منزوي ج1، ص75). 27 ـ حج نامه، منصور عليشاه قزويني متخلص به كيوان، (مشار ج2، ص1719. در سال 1248 قمري در تهران چاپ شده). 28 ـ خاطرات حج، محمد عظيمي، تهران، دهخدا، 1363 29 ـ خاطرات زيارت خانه خداو عتبات عاليات در خدمت راهنما،محمدرضا خاني. وي به سال 1346 همراه سلطان حسين گنابادي به زيارت خانه خدا مشرف شده و خاطرات اين سفر را نگاشته است. چاپ نخست اين كتاب به سال 1367 به كوشش حبيب الله پاك گوهر و سيد محمود موسوي منتشر شده است.