بخش نخست اين سفرنامه در شماره پيشين (37) از نظر شما گذشت. همانگونه كه ملاحظه كرديد، نويسنده كتاب «يادداشت هاي سفر به خانه خدا» از مسلمانان كشور چين و پيرو اهل سنّت است. بديهي است مناسك و احكامي كه در بخش هايي از سفرنامه آمده طبق فتاواي اهل سنّت مي باشد. حجر الأسود: در كتاب «آداب و احكام دين آسماني»، نوشته آقاي حاج يوسف ناگواچانگ در توصيف «حجر الاسود» آمده است: «در سمت جنوب كعبه، يك قطعه سنگ بزرگ قرار دارد. در ازاي آن يك «جانگ» است. ارتفاع آن از زمين سه «چي» و رنگ آن سياه است. از آسمان فرود آمده; از اين رو آن را «سنگ سياه» (حجر الأسود) مي نامند. به آن «سنگ آسماني» هم مي گويند. هر زائري كه وارد مسجد الحرام شود، بايد نخست حجر را استلام كند، تا نشان دهد كه ايمان وي مانند سنگ سخت و استوار است». در «يادداشت هاي سفر به خانه خدا» نيز مي نويسد: «حجر الأسود در گوشه كعبه نصب شده... اطراف آن با نقره و جواهر احاطه شده است. بزرگي آن به اندازه سر انسان است».
مقام ابراهيم:
جمله «آن سنگ به هنگام ترميم و تعمير كعبه، زير پاي ابراهيم بوده و بر روي آن ردّ پايي هست» با عبارت كتاب «تيئِن فانگ ديئن لي» (آداب و احكام دين آسماني) همخواني دارد كه مي گويد: «آن مقام محل عبادت و خدمات برجسته ابراهيم(عليه السلام) پيامبر بزرگ بوده است. از كنار كعبه، درست بيست گام فاصله دارد. هر زائري كه طواف خانه را به پايان رساند، بايد پشت اين مقام نماز بخواند و دعا كند و خواسته هاي خود را بيان كند».
ديوار حطيم
يوسف مافوچو ديوار حطيم را اين گونه توصيف مي كند: «ديواري قديمي هم وجود دارد. شكل ديوار قديمي مانند كمان نيم دايره است. ارتفاع آن به سينه آدم مي رسد. مردم آن را حِجر اسماعيل مي نامند. بعضي مي گويند قبر او در آنجا است». كتاب «آداب و احكام دين آسماني» نيز در وصف اين ديوار مي گويد: «ديوار كهنه، محل خانه قديمي كعبه است. خانه قديمي كعبه چند برابر بزرگ تر از بناي جديد كعبه بوده است. پس از اين كه به سبب سيلاب زير آب و گِل پوشيده شد، حضرت ابراهيم(عليه السلام)مأموريت يافت آن را تجديد بنا كند، مصالح را گرد آورد و در جاي خود نصب كرد. پايه اساسي آن خانه قديمي هنوز وجود دارد; در قسمت شمال خانه جديد كعبه. كساني كه كعبه را طواف مي كنند، بايد از بيرون اين ديوار طواف كنند». حجر اسماعيل(عليه السلام) در وسط مسجد الحرام قرار دارد، حضرت اسماعيل(عليه السلام) فرزند حضرت ابراهيم(عليه السلام) پيامبر بزرگ خدا بوده است. مراسم سالانه عيد قربان نيز بر اساس ماجرايي است كه ميان اسماعيل و ابراهيم(عليهما السلام) شكل گرفته است. علاوه بر اين، صفّه هايي براي پيروان ائمه چهارگانه اهل سنّت; حنفي، مالكي، حنبلي و شافعي وجود داشت. اين مطلب با جمله «براي هر يك از ائمه مذاهب كوشكي وجود دارد». در كتاب «جي لو لي پيئن» مطابقت دارد. اخيراً «وانگ گن بائو»1 خبرنگار خبر گزاري شين هوا (چين نو) در گزارشي با عنوان «بازگشت حجاج از مكه»، كعبه را اين گونه توصيف مي كند: «خانه آسماني مسجد بزرگ (حرم) در مكه اشاره به معبد طبيعي چهارگوش مرتفع و سر به آسمان كشيده اي است كه قطب عبادت و قبله نماز مسلمانان سراسر جهان محسوب مي شود. مسجد بزرگ را مسجد الحرام نيز مي نامند. بسيار وسيع و با شكوه است. وسعت آن پس از مرمّت و بازسازي و توسعه در دوره هاي مختلف، از سي هزار متر مربع به يكصد و شصت هزار متر مربع در زمان فعلي افزايش يافته است. سيصد هزار مسلمان همزمان مي توانند در آن نماز بخوانند. خانه كعبه در وسط صحن مسجد الحرام قرار دارد».
در راه مدينه منوّره:
«من به سبب گردش و ديدار از كوه ابي قبيس،مساجدومحل قبورصحابه و آثار قديمي و قبور تابعين و صلحا و علما، در مكه توقف و اقامت كردم، پس از فرا رسيدن موسم حج و به انجام رساندن مناسك حج، در آغاز ماهِ نخستِ هجري قمري، درِ كعبه را گشودند، جمعيت زيادي وارد آن شدند. در مجموع دو روز، از صبح تا غروب آفتاب، يك روز مردان داخل مي شدند، يك روز زنان داخل مي شدند. سال 1260 هجري، ماه دوازدهم در مشرق زمين (چين)، روز هشتم ماه نخست هجري براي زيارت به سوي مدينه حركت كردم. مدينه در شمال مكه قرار دارد، از راه زميني حدود دوازده منزل است، با استفاده از شتر. براي سفر دريايي از جده سوار كشتي شدم، پس از نُه روز به شهر «يانگ بول»2 رسيديم، چون باد موافق و مساعد نبود، و مسير راه دزد و شرور داشت، مأمور دولتي مانع شد و اجازه سفر نداد، من به «لابوغ»3 برگشتم. مجدداً از راه زميني از «بدر» عبور كردم، كه ميدان نبرد پيامبر با قريش، و محل هلاكت ابوجهل بود». يوسف مافو چو پس از انجام اعمال و مناسك «حج»، در اواخر سال 1843 ميلادي به قصد زيارت آرامگاه پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله) رهسپار مدينه شد. در آغاز از طريق دريا عزيمت كرد، و از جده با كشتي به ينبع يا ينبوع (يانگ بول) رسيد، به سبب بدي شرايط آب و هوا، و وجود دزدان دريايي در مسير، ناگزير به رابغ (لابوغ) برگشت. با تغيير مسير از راه زميني حركت كرد، در مسير راه از ميدان قديمي و معروف «جنگ بدر» گذشت. در سال 622 ميلادي، پيامبرخدا(صلي الله عليه وآله) به همراه عده كمي از يارانش به مدينه هجرت كرد. اين سال به عنوان مبدأ سال هجري قمري تعيين شد. در اين سفرنامه نيز در موارد متعددي از واژه «هجرت يا سال هجري» استفاده شده است. در كتاب چيني «تيئن فانگ جي شنگ شي لو»4 (شرحي واقعي از زندگاني مقدس ترين چهره عربستان)، حديث زير از پيامبر(صلي الله عليه وآله) روايت شده است: «در نوجواني به شتر چراني و اكنون نيز به پيامبري و تبليغ دين مشغولم، به مدينه هجرت كردم تا براي كيفر مشركان لشكر كشي كنم» بدين ترتيب زمان استفاده از سلاح براي دفاع از خود و گسترش اسلام آغاز شد. در سال 624 ميلادي، مسلمانان در بدر با قريش نبرد كردند، مسلمانان پيروز شدند و سركرده قريش، ابوجهل، به هلاكت رسيد. به دنبال پيروزي در اين جنگ و كسب پيروزي هاي زياد و درخشان در نبردهاي ديگر، پيامبر شهر مكه را فتح كرد و قريش شهر را تسليم كرد و دين اسلام را پذيرفت و اين پيروزي پايه هاي وحدت و يكپارچگي جزيرة العرب را به وجود آورد. «در هفدهمين روز از ماه اوّل ماه قمري بيست و چهارمين سال از فرمانروايي امپراتور دائو گوانگ به مدينه رسيدم. دومين ماه از سال هجري قمري است، آرامگاه زيباي پيامبر را زيارت و اداي احترام كردم. در ابتدا دانستم كه مقبره پيامبر در داخل عمارت و گنبد است، ستون هاي آن از سنگ مرمر است، ستون ها حدود يك «جانگ»5 و پنج «چي»6 از يكديگر فاصله دارند. در پهناي آن مجموعاً شانزده رديف قرار دارد، هر رديف داراي ده ستون است. در وسط دو مقام دارد، يكي شافعي و ديگر حنفي. قبله در سمت جنوب است، آرامگاه پيامبر در سمت چپ نمازگزاران است. محلّ اقامت من عينيه نام داشت، در جوار آرامگاه عبد الله پدر پيامبر قرار دارد». كتاب «تيئن فانگ ديئن لي» (آداب و احكام دين آسماني) مي گويد: «پيامبر بزرگ اسلام، محمد(صلي الله عليه وآله) آرامگاهي دارد. آرامگاه او در شهر مدينه است، دقيقاً سي صد لي از شمال مكه فاصله دارد، طول و عرض زمين آرامگاه بيست «لي»7 است. «مدينه درختان سرو و كاج و خرما دارد كه در محيط خشك رشد مي كنند و ميوه مي دهند، صف طبق هاي ميوه تمام نشدني است. بادهاي تند و شديد به اينجا كه مي رسد بند مي آيد. پرندگان در آسمان چرخش و گردش مي كنند. جانوران و حيوانات از نزديكي حرم عبور مي كنند ولي داخل محوطه حرم نمي شوند. ذرّه اي آلودگي و نجاست از خود رها نمي كنند. مقبره پيامبر از سنگ زمرّد طبيعي ساخته شده است. كنار مقبره شن و سنگ دارد. بر فراز آن گنبدي است كه منظره و دورنمايش جالب است. افرادي كه آرامگاه پيامبر را زيارت مي كنند مقداري از شن و سنگ آن را بر مي دارند و به همراه خود به وطن مي برند و آن را مثل يك گنج گرانبها محترم مي شمارند. گنبد و بالاسرِ مقبره اندكي روشن و درخشان است. روز و شب دسته هايي از ابرها نزديك مي شوند و مي روند، در فاصله اي بيش از صد «لي» قابل ديدن هستند. تاكنون وضع به همان منوال گذشته است. چهار هزار سرباز از آرامگاه حراست و پاسداري مي كنند. همه حاجيان پس از اين كه سه بار خانه خدا را طواف مي كنند و مناسك حج پايان مي يابد، بايد به زيارت آن بروند و در آن مكان دعا بخوانند و طلب خير كنند». مطالبي كه در بالا از كتاب «آداب و احكام دين آسماني» درباره فاصله و مسافت مكه و مدينه و شگفتي هاي متعدد آرامگاه نبوي ذكر شد، شايعات و شنيده هاي محض است، در نتيجه به اندازه ديدني هاي شخص يوسف مافوچو كه آرامگاه نبوي را از نزديك زيارت و مشاهده كرده، قابل اعتماد و اطمينان نيستند.