هزينه جامه كعبه مشرفه، از وقفي كه بدين منظور از سوي ملك صالح اسماعيل قرار داده شد، همه ساله از مصر ارسال مي گرديد. اين وضع همچنان تا دوران سلطان ((سليمان قانوني)) ادامه داشت، ليكن در اين هنگام به علت ضعف مالي وقف ياد شده و كاهش درآمد آن، امكان رسيدگي كامل به جامه تقليل يافت و در نتيجه، وظايف لازمه نمي توانست آنچنان كه بايد انجام گيرد. اين وضعيت به آگاهي سلطان سليمان قانوني رسانده شد و نامبرده طي فرماني دستور داد كه هزينه هاي ساخت جامه از خزانه سلطنتي در مصر تأمين گردد. سپس در سال 947 ه . ق . ، هفت دهكده ديگر مصري را خريداري كرد و به سه دهكده وقف شده پيشين اضافه نمود كه در نتيجه وقف يادشده به ده دهكده رسيد. از آن پس درآمد دهكده هاي يادشده صرف تهيه و ساخت جامه شريفه مي گرديد كه اين وقف خود به عنوان پشتوانه نيكويي براي جامه درآمد.5 بدين ترتيب تعداد دهكده هاي وقف شده، همچنانكه در متن وقف نامه سلطان سليمان قانوني آمده، به ده دهكده مصري رسيد. دهكده هاي يادشده عبارتند از: 1 - بيسوس (در كتاب عربي ص 95); دهكده اي است كه هم اكنون به نام (باسوس) شناخته مي شود و از توابع استان قليوبيه است. 2 - ابوالغيث; در اين زمان به ((ابوالغيط)) نامبردار است و در مركز ((قليوب)) در استان ((قليوبيه)) واقع است. 3 - حوض بقمص; همان ((حوض بقيس)) كنوني است كه در بخش ((مرصفا)) از توابع ((بنها)) در استان ((قليوبيه)) واقع است. 4 - سلكه; يكي از دهكده هاي ((المنصوره)) در استان ((دقهليه)) به شمار مي آيد. 5 - سرو بجنجه; بهتر آن است كه ((سرو بججه)) ناميده شود و آن دهكده اي است كه هم اكنون به ((سرو)) مشهور است و از توابع ((فارسكور)) در استان ((دقهليه)) به شمار مي آيد. 6 - قريش الحجر; دهكده اي است در ((المنصوره)) استان ((دقهليه)) كه هم اكنون به ((أويش الحجر)) شهرت داد. 7 - منايل و كوم رحان; دهكده اي است در مركز ((شبين القناطر)) از استان ((قليوبيه)) كه هم اكنون به ((المنايل)) مشهور است. 8 - بجام; امروزه از توابع ((شبرالحيمه)) در استان ((قليوبيه)) است. 9 - منية النصاري; دهكده اي است در مركز ((دكرنس)) از استان دقهليه كه به ((منية النصر)) نامور است. 10 - بطاليا; در صورت وقف، از اين دهكده در بخش مركزي شرقي ياد گرديده است، در صورتيكه جزو اين بخش نيست. نام هاي ديگري نزديك به آن در استان هاي ديگر وجود دارد; مانند ((طاليا)) كه يكي از دهكده هاي مركز ((اشمون)) در استان ((المنوفيه)) بوده است. همچنانكه در قديم دهكده ديگري به نام ((بتالي)) در استان ((الغربيه)) وجود داشته كه در اين زمان نمي توان به موقعيت دقيق آن دست يافت.6 در آن هنگام، پس از وقف ده دهكده ياد شده، درآمد آن برآورد گرديد و بدين ترتيب در صورت وقف نامه ياد شده در آن سال آمده است: او ل - درآمد سالانه دهكده هاي سه گانه (بيسوس، أبوالغيث و حوض بقمص) برابر است با مبلغ 89000 درهم. دوم - درآمد سالانه دهكده ((سلكه)) برابر است با مبلغ 30944 درهم. سوم - درآمد سالانه دهكده ((سيروبجنجه)) مبلغ 71820 درهم است. چهارم - درآمد سالانه دهكده ((الحجر)) برابر با مبلغ 51304 درهم مي باشد. پنجم - درآمد سالانه دهكده ((منايل و كوم رحان)) برابر است با مبلغ 37840 درهم. ششم - درآمد سالانه دهكده ((بجام)) مبلغ 14934 درهم مي باشد. هفتم - درآمد سالانه دهكده ((منية النصاري)) برابر است با مبلغ 60858 درهم. هشتم - درآمد سالانه دهكده ((بطاليا)) مبلغ 10484 درهم مي باشد. بنابراين، مجموع درآمد سالانه وقف ياد شده، برابر است با 365152 درهم نقره. در وقف نامه ياد شده، استفاده از درآمد را به صورت تقريبي بدين صورت تعيين كرده اند: الف - هر سال مبلغ 276216 درهم از آن را مانند سال هاي گذشته صرف تهيه جامه بيروني كعبه نموده و باقي درآمد ساليانه را، كه تقريبا مبلغي معادل 88936 درهم مي باشد، نزد ناظر وقف به مدّت پانزده سال قرار دهند. بنابراين، مبلغ يادشده پس از اين مدت، تقريبا برابر با 1334040 درهم مي باشد. ب - از مبلغ جمع شده، هر پانزده سال يكبار مبلغي حدود 750370 درهم را هزينه ساخت جامه و پرده هاي درون كعبه مشرفه و حجره نبوي شريف و ضريح مبارك در حرم شريف و منبر و محراب تهجد و نيز پرده هاي چهارگانه حرم شريف و محراب ابن عباس و قبر وي و نيز قبر عقيل بن ابيطالب و (حضرت امام) حسن بن علي(ع) و عثمان بن عفان و فاطمه بنت اسد مي رساندند. ج - مازاد آن را، كه مبلغي حدود 583670 درهم مي باشد، در اختيار ناظر وقف قرار مي دادند تا وي براي رفع گرفتاري ها و مشكلاتي كه گاه درنتيجه كمبود آب نيل و يا خشكي آن به وجود مي آيد، هزينه كند. در صورتيكه پانزده سال گذشته و مبلغ ياد شده افزايش يابد، موظفند كه املاكي را خريداري كرده و ضميمه وقف ياد شده بنمايند تا درنتيجه درآمد اين وقف، پيوسته به ميزان قابل ملاحظه اي افزايش يابد. گفتني است در وقف نامه جامه كعبه، به وقف ديگري نيز اشاره شده است، كه اين وقف از سوي ((سلطان سليمان قانوني)) براي كمك به حاجيان بي بضاعت، به هنگام سفرشان براي انجام فريضه حج و بازگشت از آن تعيين گرديده است. در وقفنامه جامه كعبه قيد شده است: اگر در هريك از دو وقف يادشده مشكلي پيش آيد، مي توانند از مازاد وقف ديگر بر اين وقف استفاده نمايند.7 لازم به يادآوري است علاوه بر وقفي كه از سوي سلطان سليمان قانوني در مصر بر جامه بيروني كعبه در هر سال و بر جامه دروني كعبه و جامه حجره شريف نبوي و ديگر جامه ها كه پيش از اين از آنها نام برديم ، هر پانزده سال يكبار قرار داده شد، پادشاهان آل عثمان نيز هريك جامه اي را براي درون كعبه و جامه حجره نبوي شريف، به هنگام رسيدن به سلطنت، بدان ارسال مي داشتند; همچنانكه علاوه بر آن شمع هاي بزرگ و كوچك را كه با آن، كعبه و ساير مقامات مسجدالحرام و نقاط متبرك اين سرزمين را روشن مي كردند، ارسال مي داشتند. آنان افزون بر اين، عطرهاي گوناگون و گلاب و عطر آن و عنبر و جز اينها را نيز مي فرستادند. همچنين طناب هايي كه جامه كعبه را بدان استوار مي ساختند، به همراه ساير موارد گذشته، همه ساله به اين ديار گسيل مي كردند. مصر با دارا بودن ويژگي ارسال جامه بيروني كعبه در هر سال، تا سال 1118 ه . ق . پارچه هاي جامه بيروني و دروني كعبه را مي بافت. ليكن در اين سال به فرمان ((سلطان احمد سوم)) فرزند ((سلطان محمد چهارم)) (عثماني) جامه دروني را در استانبول بافت و به عنوان اولين سالگرد فرمانروايي خويش در استانبول، آن را در سال بعد، از راه مصر به مكه فرستاد. از آن هنگام استانبول، بافتن جامه دروني كعبه را به خود اختصاص داد و پادشاهان آل عثمان به همان صورت جامه ياد شده را ارسال مي كردند تا اينكه دوران سلطنت عبدالعزيز بن سلطان محمود دوم فرا رسيد و آخرين جامه را او فرستاد و پس از آن دولت عثماني از ارسال جامه دروني كعبه خودداري كرد. بنابراين، جامه فرستاده شده از سوي سلطان عبدالعزيز به هنگام جلوس بر كرسي سلطنت در سال 1277 ه . ق .8 تا سال 1355 ه . ق . ، همچنان باقي ماند. در اين سال ((ملك عبدالعزيز آل سعود))، درون كعبه را با جامه اي كه از سوي پادشاه بهره در هند ارسال گرديده بود، پوشانيد. در سال 1363 ه . ق . ملك عبدالعزيز آل سعود فرمان داد جامه ديگري براي درون كعبه، مهيا كنند كه در سال يادشده اين جامه در درون كعبه نصب شد.9