حج در تمدن هند - حج در رهگذر تمدن ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج در رهگذر تمدن ها - نسخه متنی

ماجده مؤمن؛ مترجم: محمد تقی رهبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حج در تمدن هند

آيين هاى هند را به لحاظ كثرت ساكنان و اديان متعدد آن، نمى توان احصاء كرد. هند مانند مصر يا بابل يا روم نيست بلكه يك قاره است كه آيين هاى بى شمارى از بت پرستى و بربريت گرفته تا آيين هاى روحانى متعالى در اين كشور وجود دارد.

هندوها نيز مانند ديگر ملل، اعياد سالانه دارند. بعضى از اين اعياد با آداب زيارت و احترام به معبد يا ضريح يا بناى ويژه اى همراه است كه مى توان آن را چيزى شبيه حج به مفهوم لغوى آن برشمرد.

هندوها به تقليد پيشينيان خود دعاها و نمازها و آداب ديگرى را به زبان سانسكريت مى خوانند و كاروان هاى بزرگى به راه مى اندازند و به عبارت ديگر حجّ گزاران زيادى را حركت مى دهند و رهسپار حرم ها و معبدهايى مى كنند. آنها از عبادات نماز و ادعيه چيزى نمى فهمند; زيرا به زبان سانسكريت خوانده مى شود. آنها فقط بت هايى را مى شناسند كه با زيور آراسته شده و با طلا مزيّن گشته است و با جواهرات قيمتى آرايش داده اند و به نوعى با آن ها عمل مى كنند كه گويى انسانند و شعور دارند !

بزرگترين مراسم و آداب جمعى از ديدگاه هندى ها، قربانى كردن است. به نظر هندوها، قربانى فقط يك عمل صورى نيست بلكه آنها عقيده دارند كه اگر براى خدايانشان قربانى نكنند، از گرسنگى خواهند مرد ! آن زمان كه خوردن گوشت انسان هنوز در ميان هندوها رايج بود قربانى را از انسان ها مى گرفتند و تدريجاً با پيشرفت اخلاق و فرهنگ مردم اين كشور، قربانى انسان به قربانى حيوانات تبديل شد.

مهمترين مركز عبادى هندوان كه از قرن شانزدهم قبل از ميلاد مورد توجه بوده، شهر بنارس است كه اهميت ويژه اى به آن داده و همه ساله به عنوان كعبه حج برگزيده شده و حدود يك ميليون بودايى از هند و چين رهسپار زيارت آن مى شوند و آرامگاه هايى را زيارت مى كنند و معبد طلايى در آنجا قرار دارد.

ويل دورانت در توصيف اين شهر مى نويسد:

«بنارس يكى از شهرهاى مقدس هند است كه عنوان كعبه براى ميليون ها زائر دارد. مردان كهن سال و زنان سالخورده از اطراف و اكناف، قصد آن مى كنند و بدان جا مى آيند تا در نهر مقدس (نهر كنج) خود را شست و شو دهند تا از گناه پاك شوند و از آلودگى پيراسته گردند و به زيارت مردگان بروند.

اين نمونه اى است از حج هند باستان، اگر چند قرن جلوتر بياييم و به قرن هشتم هجرى برسيم، با نوع ديگرى از حج مواجه مى شويم كه برخى منحرفان آن را به اسلام نسبت مى دهند كه يكى از مدّعيان مهدويت به نام «ملا محمد مهدى اتكى» پايه گذار آن بوده و آراى خود را در كتابى به نام برهان به نگارش در آورده است. داستان اين حج آنگونه كه «مولانا عبد الخالق» نوشته، بدين گونه است: «فردى گمراه به نام ملا محمد مهدى اتكى ساكن پنجاب بود. از آن جا هجرت كرد تا به محلى از بلوچستان به نام كيج رسيد و از جهل و نادانى مردم آن جا سوء استفاده كرد و خود را مهدى موعود خواند و گروهى به وى گرويدند. او گفت: در قيامت از نماز و روزه و حج و زكات كسى سؤال نمى شود ! و با اين بدعت كفرآميز، گروهى را به ترك نماز و روزه و حج و زكات وادار ساخت و به جاى حج كعبه مشرفه اعمالى مشابه حج را بدعت نهاد و اماكنى شبيه اماكن مقدسه بنا كرد، مانند كوه عرفات و كوه ثور و غار حِرا و خانه كعبه تا مردم آن را به عنوان حج زيارت كنند.

احمد مولانا مى نويسد: «حج آنها نه به سوى كعبه مكرمه و در ماه هاى حرام است، بلكه كوه معروفى به نام «كوه مراد» را كه در جنوب شهر تربت قرار دارد محل برگزارى اعمال خود قرار داده و در روزهاى آخر ماه رمضان از 27 به بعد، طى سه روز حج مى گزارند !»

/ 11