پاسخ مظفر اعلم - تخریب بقیع به روایت اسناد (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تخریب بقیع به روایت اسناد (2) - نسخه متنی

سید علی قاضی عسکر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پاسخ مظفر اعلم

آقاى اعلم در پاسخ به نامه آقاى سيد ابراهيم شهرستانى چنين مى نويسد:

دوست عزيزم حضرت آقاى سيد ابراهيم شهرستانى ـ دام عزّه ـ نامه گرامى كه پر از الطاف و عواطف مهرآميز بود، عزّ وصول بخشيد. آن چه وظيفه بود به عمل آورديم و خودمان را مقصر مى دانيم و از خداوند تبارك و تعالى توفيق مى خواهيم كه بتوانيم هرچه بيشتر به حجاج ارجمندخانه پاك او، مخصوصاً برادران و دوستان خدمت نماييم.

براى تعمير بقعه مطهر بقيع، كوشش هاى خود را بى سروصدا و آرام ادامه مى دهيم و اميدواريم به تدريج موقعيت هايى به دست آوريم، البته ياورى و همراهى دعوات برادران با ايمان و انفاس علماى بزرگوار دين شرط است و چون هدفى كه ما داريم، بى شك مورد پسند خداى جهان و اولياى مقدس و معظم اوست، رجاء واثق داريم كه دير يا زود به مقصود برسيم، از لطف و مهربانى حضرت علاّمه، آقاى سيد هبة الدين شهرستانى نهايت تشكر و امتنان را دارم و خواهشمندم مراتب ارادت و عرض سلام مرا خدمت ايشان تقديم داريد.

همكاران، آقايان رائد و شريعت، از اظهار محبت شما سپاسگزارند و به عرض سلام مصدع هستند و التماس دعا در حرم مطهر حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) دارند.

دولت سعودى تكذيب كرد انعكاس خبر بازسازى بقيع و عدم رازدارى و بى ظرفيتى برخى افراد و انتشار اين خبر در راديو و مطبوعات، موجب شد تا دولت سعودى بلافاصله عكس العمل نشان داده، آن را تكذيب نمايد.

مظفر اعلم در اين باره مى نويسد:

شماره دفتر محرمانه: 11 تاريخ 9/2/1331 محرمانه وزارت امور خارجه پيرو گزارش محرمانه شماره 9 ، مورخ 25/1/1331 به عرض مى رساند كه، بعد از ارسال گزارش سابق، باز هم فرصتى حاصل گرديد و با والاحضرت اميرعبدالله فيصل، كفيل نيابت سلطنت حجاز در مورد توجه به بقيع و ساختن سايه بان در مقابل قبور ائمه اطهار(عليهم السلام)مذاكره شد و ايشان وعده دادند كه اقدامات مربوط به اين امر به نحو عاجل شروع شود و به مقامات محلّى دستور دهند كه در هنگام شروع كار با نمايندگانى كه از طرف سفارت براى مشاهده و كمك و راهنمايى مى روند همراهى نمايند و نظرات و راهنمايى آنان را مورد توجه قرار دهند و در آن روز هم حضرت آقاى سيد محمدتقى طالقانى براى رفتن به مكه معظمه و اداى عمره مفرده، به جدّه تشريف آورده بودند و به ايشان مژده داده شد كه والاحضرت اميرعبدالله نهايت حسن نيت و مساعدت را درباره اين موضوع نشان مى دهند. ولى از شنيدن اين خبر در راديو تهران، اين نگرانى بهوجود آمد كه مبادا انتشار و پراكنده شدن خبر اين موضوع در راديو و مطبوعات خارجى موجب شود كه علماى متعصب رياض و وهابى هاى دوآتشه، درصدد منصرف نمودن دولت سعودى از اجراى اين تصميم برآيند.

و نيز از آمدن آقاى سيد محمد خزانه (سيدالعراقين) به حجاز و فعاليت ايشان درباره همين موضوع، اين بيم و نگرانى مى رفت كه مبادا ايشان در حجاز يا در خارج، اظهاراتى ]نمايند[ كه با سياست دولت عربى سعودى سازش نداشته باشد و موجب انصراف دولت مذكور از همين اندازه همراهى جزئى گردد.

و بايد در ضمن اين را هم به عرض برساند كه مشاراليه، داوطلب رفتن به رياض و ملاقات اعلى حضرت ملك ابن سعود گرديدند، ولى مقامات سعودى در جده به نحو احسن به ايشان فهماندند، كه بهتر است از اين عزم منصرف شوند، تا مبادا رفتن ايشان به رياض مايه ايجاد بعضى گفتگوهاى مذهبى گردد.

سپس تلگرافى از جناب آقاى علاء وزير دربار شاهنشاهى رسيد كه در آن استفسار شده بود چگونه در اين باره از اولياى دولت سعودى سپاسگزارى به عمل آيد.

در پاسخ به عرض رسيد كه: سفارت خود تشكر كرده و بهتر است فعلاً به همين اندازه اكتفا شود (رونوشت متن تلگراف و پاسخ آن به پيوست است).

اين جانب از وزارت دربار شاهنشاهى و از جناب آقاى علاء نهايت تشكر و امتنان را دارم كه قبل از هرگونه اقدامى از شخص مسؤول مقيم اين جا، كه از نزديك شاهد جريان است و درنتيجه وقوف كافى به حقيقت امر دارد، مشورت فرمودند و اتفاقات بعدى كه در ذيل به عرض مى رسد ثابت نمود كه اين مشورت تا چه اندازه عمل صائب و به جايى بوده و موجب حفظ ارزش و احترام و اهميت فوق العاده اقدامات دربار همايون شاهنشاهى گرديده است.

بارى، متأسفانه بالاخره آن چه بيم آن مى رفت واقع شد، بدين ترتيب كه گويا آقاى سيدالعراقين پس از مسافرت از حجاز، در عراق اظهاراتى نموده اند كه موضوع را بزرگ تر از حقيقت واقع جلوه گر ساخته اند و مطبوعات عراق هم خبر مذكور را با شاخ و برگ زياد منتشر نموده اند و درنتيجه دولت عربى سعودى از ترس و ملاحظه اعتراض و انتقاد وهابى ها و علماى رياض مبادرت به تكذيب خبر نموده است.

(متن تكذيب كه با لحن خشكى صادر شده، با ترجمه آن به پيوست گزارش تقديم مى شود).

انعكاس خبر بازسازى بقيع و عدم رازدارى و بى ظرفيتى برخى افراد و انتشار اين خبر در راديو و مطبوعات، موجب شد تا دولت سعودى بلافاصله عكس العمل نشان داده، آن را تكذيب نمايد.

اكنون بيم آن مى رود كه مبادا دولت سعودى حتى از ساختن سايه بان در مقابل قبور ائمه(عليهم السلام) و برپا كردن ديوار ولو براى مدت موقّتى خوددارى كند و بدين ترتيب دخالت اشخاص غير مسؤول، زحمات كوشش هاى يك سفارت خانه را درباره موضوعى كه مورد توجه مسلمانان جهان، خصوصاً ملت ايران و دولت شاهنشاهى است برباد دهد.

البته اين جانب سعى بليغ خواهد نمود كه اين اتفاق غيرمترقبه در جريان توافقى كه حاصل شده مؤثر نگردد و مقامات سعودى از ساختن سايه بان و ديوار براى بقيع منصرف نشوند، ليكن اطمينان ندارد كه مساعى ما در حال حاضر منتج نتيجه عاجل شود و شايد همان طور كه احتمال داده مى شود، كار ساختمان به تعويق افتد.

اميد است كه حسن نيت والاحضرت اميرعبدالله و نظر مساعد ايشان به جلوگيرى از توسعه عكس العمل تكذيب مذكور كمك كند.

ديروز تلگراف ديگرى نيز از جناب آقاى علاء وزيردربار شاهنشاهى در اين باره رسيد كه رونوشت متن آن به پيوست و واضح است كه با جريان هاى اخير، ديگر نمى شود فعلاً درباره اين موضوع پيشنهاد جديدى داد، يا اقدام تازه اى نمود و بايد منتظر روشن شدن نظر قطعى دولت سعودى نسبت به اين امر گرديد و كوشش كرد كه نقشه و تصميم سابق به هم نخورد.

وزير مختار شاهنشاهى ـ مظفر اعلم رونوشت نامه بالا، عطف به تلگراف 103 براى استحضار وزارت دربار شاهنشاهى تقديم مى شود تا از اتفاقات جديدى كه دراين باره رخ داده و وضع فعلى، امر استحضار حاصل فرمايند.

/ 28