3 - وهب بن منبه - انگیزه دینی و فرهنگی در وضع حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انگیزه دینی و فرهنگی در وضع حدیث - نسخه متنی

ناصر رفیعی محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 - وهب بن منبه

ابو عبدالله وهب بن منبه اهل صفاى يمن است در سال 34 هجرى متولد شد او به شدت تحت تاثير يهوديان يمن قرار داشت كه در بين آنها زندگى مى‏كرد و اطلاعات زيادى از طريق آنان كسب نموده بود . او مدعى است 92 كتاب خوانده كه همه آن‏ها كتب آسمانى بوده است، [94]وهب از زمره تابعين محسوب مى‏شود . برخى رجاليون مانند ذهبى و ابن قتيبه او را ستوده‏اند .

رشيد رضا ضمن كوبيدن وهب مى‏نويسد: «از ميان كسانى كه اسرائيليات را روايت مى‏كنند وهب بن منبه وكعب الاحبار بدترين، رياكاترين ونيرنگ بازترين آنها هستند به گونه‏اى كه هيچ خرافه‏اى در كتب تفسيرى و تاريخى پيرامون آفرينش پيامبران و اقوامشان، فتنه‏ها، رستاخيز و آخرت به كتب تفسير و تاريخ اسلام وارد نشده مگر اين كه از اين 2 نفر اثرى در آن باشد . . .» [95]

وهب بن منبه اطلاعات كعب الاحبار و عبدالله بن سلام را جمع آورى نموده و به نقل اسرائيليات مى‏پرداخت، به عنوان مثال:

وهب در مورد درختى كه آدم و حوا از نزديك شدن به آن نهى شدند، روايتى به اين مضمون نقل نموده است:

«آن درخت، ميوه‏اى است كه فرشتگان از آن مى‏خوردند تا جاودان بمانند و آن گاه شيطان در صدد بر آمد آدم و حواء را فريب دهد، در شكم مارى كه داراى چهار دست و پا بود و همانند شترى راه وار و از بهترين مخلوقات چرنده بود، داخل شد . چون مار به بهشت در آمد شيطان از شكم او بيرون آمد . از ميوه درخت‏بر گرفت و بدان وسيله ايشان را گمراه ساخت . . . .» [96]

4 - شبهه افكنى در اعتبار قرآن (اخبار تحريف)

بحث از تحريف ناپذيرى قرآن سابقه‏اى كهن دارد از دير زمان شبهه تحريف قرآن از سوى دشمنان دانا و دوستان غافل مطرح بوده و همواره دستاويز افرادى بر كوبيدن مسلمانان به صورت عام و شيعه به صورت خاص قرار گرفته است . كتب متعددى در اين زمينه به رشته تحرير آمده، مؤلفين مغرض سعى نموده‏اند پيرايه تحريف را به شيعه نسبت دهند در مقابل افرادى نيز به دفاع پرداخته و آثار ارزشمندى در زدودن اين شبهه نوشته و پاسخ ادعاى گزاف مغرضين را داده‏اند به ضرورت عقلى و ادله نقلى قطعى، قرآن مصون از تحريف بوده و خداى متعال بر حفظ آن وعده داده «انا نحن نزلنا الذكر وانا له لحافظون‏» [97]هم چنين بنابر تصريح قرآن كريم هيچ باطلى بر قرآن راه ندارد و هرگز در طول زمان قرآن در دستبرد حوادث قرار نمى‏گيرد «وانه لكتاب عزيز، لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيل من حكيم حميد» .[98]

دهها حديث صحيح به صراحت‏يا دلالت ضمنى در اعتبار قرآن وارد شده و هر گونه تحريفى را از آن نفى مى‏نمايد[99]در طول تاريخ بزرگان شيعه مانند شيخ صدوق، شيخ مفيد، سيد مرتضى، شيخ طوسى، كاشف الغطاء، فيض كاشانى، حر عاملى، محقق كركى، علامه امينى، علامه طباطبايى، امام خمينى و . . . بر مصونيت قرآن از تحريف تصريح داشته‏اند . [100]

بررسى مجموع روايات تحريف، تحقيق مستقلى را مى‏طلبد برخى محققين معاصر به نقد پرداخته و روايات را مورد بررسى قرار داده‏اند . [101]

آن چه در اين گفتار تذكرش ضرورى مى‏نمايد آن است كه يكى از انگيزه‏هاى وضع حديث قداست‏شكنى از قرآن و ايجاد شبهه در اعتبار آن بود كه توسط ملحدان و معاندين كه به ظاهر لباس اسلام پوشيده بودند اين روايات جعل گرديد، گر چه بسيارى از رواياتى كه ادعاى تحريف در آن‏ها شده از نظر سند مشكل چندانى ندارد بكله در فهم و دلالت آن دچار اشتباه شده‏اند و موضوع ربطى به تحريف ندارد اما در ميان روايات تحريف، مواردى يافت مى‏شود كه ساخته و پرداخته واضعين و جاعلين است مانند .

1 - ذيل آيه شريفه «ربنا اغفر لى و لوالدى والمؤمنين يوم يقوم الحساب‏» [102]از جابر بن يزيد جعفى نقل شده كه مى‏گفت از امام باقرعليه السلام در مورد اين آيه سؤال شد امام فرمودند كلمه‏اى توسط كاتبان تصحيف شده است در واقع ابراهيم گفته است رب اغفرلى ولولدى ومراد از آن اسماعيل و اسحاق و امام حسن و امام حسين‏عليه السلام و فرزندان رسول خدا هستند [103]

علامه طباطبايى، روايت را ضعيف و غير قابل اعتماد دانسته است [104]روايت مقطوع السند نيز مى‏باشد .

2 - عن عبدالله بن سنان قال: قرات عندابى عبدالله‏عليه السلام [كنتم خير امه اخرجت للناس] فقال ابو عبدالله‏عليه السلام: خير امه تقتلون اميرالمومنين والحسن والحسين: فقال القارى جعلت فداك كيف نزلت قال: نزلت كنتم خير ائمه اخرجت للناس . . . عبدالله بن سنان گويد: نزد امام صادق (ع) آيه را چنين خواندم كنتم خير امه امام با تعجب پرسيد بهترين امت، كسانى كه امام على‏عليه السلام، امام حسن و امام حسين را مى‏كشند، گفتم فداى شما شوم چگونه نازل شده، فرمودند: كنتم خير ائمه . . .

اين روايت در تفسير قمى آمده، كه منسوب به ايشان است و در واقع از نوشته‏ها و املاءهاى شاگردش ابى الفضل العباس بن محمد العلوى است‏بعلاوه روايت مجهول است، راوى از على بن ابراهيم معلوم نيست چه كسى است . بعلاوه به دليل تعارض با ادله قطعى در مصونيت قرآن از تحريف، حكم به سقوط آن مى‏شود و قابل اعتماد نيست .

قول به تحريف در منابع روايى اهل سنت نيز فراوان نقل شده، حشويه عامه انبوهى از اخبار تحريف را نقل نموده‏اند كه در صحاح هم راه يافته . اصوليين عامه براى توجيه اين مطالب، مسئله نسخ التلاوة دون الحكم ونسخ التلاوة والحكم را مطرح نموده‏اند كه جز تغيير نام و عبارت هيچ مشكلى را حل نمى‏كند به عنوان مثال: آيه رجم را خليفه دوم بارها سعى نمود در قرآن جاى دهد، او تاكيد داشت از رسول خدا اين آيه را شنيده كه [الشيخ و الشيخه اذا زنيا فارجموهما [105]كاتبان وحى اين ادعا را از او نپذيرفتند و زير بار نرفتند، در نهايت دانشمندان اهل سنت آن را منسوخ التلاوة خوانده‏اند .

ادعاى ديگر حذف بخشى از سوره احزاب بود كه گفته‏اند سوره احزاب هم سنگ و هم تراز و يا طولانى‏تر از بقره بوده است، هم چنين عروه از عائشه، خاله‏اش نقل نموده: «سوره احزاب در عصر پيامبر 200 آيه بود چون عثمان مصاحف را نوشت ما فقط به مقدار موجود دست‏يافتيم .» [106]

نتيجه:

حركت نامبارك و خطرناك وضع حديث‏به دواعى و اسباب گوناگون، دومين پشتوانه استنباط احكام و معارف اسلامى يعنى سنت را مورد تهديد قرار داد . يكى از اين دواعى انگيزه فرهنگى و دينى بود كه طى 5 محور مورد بررسى قرار گرفت پس از بررسى اين محورها بايستى با نگاهى ژرف و عميق به استخراج روايات موضوع و پالايش كتب روايى از آن پرداخت .

/ 12