1 - تبيين عقايد صحيح و نفى عقايد باطل غلات - انگیزه دینی و فرهنگی در وضع حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انگیزه دینی و فرهنگی در وضع حدیث - نسخه متنی

ناصر رفیعی محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1 - تبيين عقايد صحيح و نفى عقايد باطل غلات

امام رضاعليه السلام هنگامى كه شنيد بعضى افراد، صفات الهى را به حضرت على‏عليه السلام نسبت مى‏دهند بدنش لرزيد، عرق از رويش جارى شد و فرمود: «منزه است‏خداوند! منزه است‏خداوند از آن چه ظالمان و كافران درباره او مى‏گويند آيا على خورنده‏اى در ميان خورندگان، نويسنده‏اى در ميان نوشتگان، ازدواج كننده‏اى در ميان ازدواج كنندگان و گوينده‏اى در ميان گويندگان نبود . . .» [42]

هروى گويد: از امام رضاعليه السلام سؤال كردم، مردم مى‏گويند شما ادعا مى‏كنيد افراد ديگر بندگان شما هستند . حضرت با تمام ناراحتى فرمودند: «اللهم فاطر السموات والارض عالم الغيب والشهادة انت‏شاهد بانى لم اقل ذلك قط ولا سمعت احدا من آبائى قال قط وانت العالم بما لنا من المظالم عند هذه الامر وان هذه منها .»

خدايا: «اى خالق آسمان‏ها و زمين! كه از پنهانى‏ها و ظاهرها آگاه مى‏باشى، تو شاهدى كه من چنين سخنى نگفته‏ام و هيچ يك از پدران من نيز چنين گفتارى نداشته‏اند . بار الها! تو گواهى كه اين مردم به ما چه ستم هايى روا داشته‏اند كه اين يكى از آن هاست . » [43]

2 - انزجار از غلات و لعن آنان

پيشوايان معصموم‏عليهم السلام گاه به صورت عام و گاه با ذكر نام افراد به اعلام انزجار و بيزارى از غلات و لعن آنها مى‏پرداختند .

ابى هاشم جعفرى گويد: از امام رضاعليه السلام در مورد غلات و مفوضه پرسيدم آن حضرت فرمودند:

«الغلاة كفار والمفوضه مشركون من جالسهم . . . خرج من ولاية الله و ولاية رسول الله وولايتنا اهل البيت .»[44]

غاليان كافرند، باورمندان به تفويض مشرك اند و هر كس با آنان رابطه و نشست و برخاست داشته باشد، از ولايت‏خدا ورسول و ولايت ما اهل بيت‏خارج مى‏شود .»

امام صادق‏عليه السلام از مغيره و ابوالخطاب اعلام انزجار نموده و آنان را لعنت كردند .[45]

حتى در مواردى ائمه فرمان قتل برخى از غلات را صادر نمودند، مانند صدور فرمان قتل فارس بن حاتم قزوينى توسط امام عسكرى‏عليه السلام كه به دست جنيد به قتل رسيد و صدور فرمان قتل على بن حسكه از سوى امام عسكرى‏عليه السلام و موارد ديگر . [46]

جعل حديث توسط غلات

غلات براى جذب عموم مردم و مشروعيت‏بخشيدن به عقايد بى پايه و نا استوار خويش به حديث‏سازى و دروغ‏پردازى روى آوردند .

هشام بن حكم از قول امام صادق‏عليه السلام چنين نقل كرده است:

«مغيرة بن سعيد به طور عمد بر پدرم (امام باقرعليه السلام) دروغ مى‏بست، ياران او كه در ميان ياران پدرم مخفى بودند، كتاب‏هاى اصحاب پدرم را مى‏گرفتند و به مغيره مى‏دادند و او در آن كتاب‏ها به صورت مخفيانه (دس) كفر و زندقه را جاى مى‏داد و آن‏ها را به پدرم اسناد مى‏داد . سپس آن كتاب‏ها را به يارانش مى‏داد تا در بين شيعيان پخش و منتشر كنند . پس هر نوع غلوى كه در كتاب‏هاى پدرم مى‏يابيد، بدانيد كه از آن مواردى است كه مغيره در كتاب‏هاى پدرم به صورت مخفيانه جاى داده است .»[47]

آبشخور بسيارى از مطالب غلات، يهوديان بودند . هم چنين مسيحيان كه سابقه در غلو داشتند، به نشر اين افكار در بين مردم به ويژه كوفيان پرداختند .

غلات گاه تصور مى‏كردند امام على‏عليه السلام در ابرهاست، گاهى مى‏گفتند جبرئيل اشتباه كرد، قرار بود وحى بر او نازل شود .[48]

ابن ابى عمير از ابى المغيره نقل مى‏كند نزد امام كاظم‏عليه السلام بوديم .

يحيى بن عبدالله بن حسن عرض كرد: غلات چنين تصور مى‏كنند كه شما علم غيب مطلق مى‏دانيد . حضرت فرمود: «سبحان الله ضع يدك على راسى فوالله ما بقيت في جسدى شعرة ولا في راسي الا قامت ثم قال لا والله ما هى الا رواية عن رسول الله‏صلى الله عليه وآله .» [49]

سبحان الله دستت را بر سر من بگذار، به خدا سوگند هيچ مويى در بدن و سر من نماند مگر آن كه برخاست، سپس فرمودند نه به خدا قسم اين‏ها نيست مگر روايت از رسول خداصلى الله عليه وآله .

/ 12