1 - در تفسير آيه شريفه «سنفرغ لكم آيه الثقلان»[50]از امام صادقعليه السلام نقل شده كه فرمود «الثقلان نحن و القرآن» [51]اين حديث، علاوه بر اين كه در سندش محمد بن عيسى يقطينى است كه از غاليان استبا سياق خود آيات، تطبيق ندارد كه مىفرمايد «فباى آلاء ربكما تكذبان» . 2 - در تفسير آيه شريفه «وما امروا الا ليعبدو الله مخلصين له الدين حنفاء ويقيموا الصلاة و يؤتوا الزكاة وذلك دين القيمه» آوردهاند كه «فالصلاة والزكاة على بن ابى طالب و ذلك دين القيمه قال هى فاطمة .» [52] عمرو بن شمر از غاليان مشهور و ضعيف است . 3 - اخبارى از عامه ذيل آيه شريفه «والنجم اذا هوى» [53]وارد شده كه طبق آن اخبار مراد سقوط نجم در خانه على بن ابى طالبعليه السلام است و اين دليل بر امامت ايشان است . علامه تسترى در اين مورد نوشته است «كوچكترين ستارهها از زمين بزرگتر است . چگونه مىتوان پذيرفتخانه علىعليه السلام توانسته باشد ستارهاى را در خود جاى دهد كه زمين گنجايش آن را ندارد . مراد از آيه سوگند به پيامبر است وقتى از دنيا رفتيا به معراج مشرف گرديد . [54]
3 - انديشههاى وارداتى به حوزه فرهنگ اسلامى
به دنبال شكاف ايجاد شده بين قرآن و عترت، تعدد مرجعيت فكرى و منع نگارش رسمى حديث ، جريانهاى فكرى و فرهنگى وارداتى به حوزه دين راه يافت و افرادى كه سابقه كفر يا ساير اديان را داشتند به ظاهر لباس اسلام پوشيده و افكار و عقايد خود را به نام حديثبر عقايد مسلمانان تحميل كردند . اين عامل را در دو بخش بررسى مىكنيم:
الف: زنادقه و ملحدان
زندقه لفظ فارسى است كه معرب گريده، گفته شده اصل آن زندوين يعنى دين زن (دين المرئه) است هم چنين گفتهاند زندقه يعنى تفسير خارج از حدود طبيعى كه به سوى تاويل متمايل است، به عبارت ديگر، به تاويل نصوص قرآنى، تاويلى كه مخالف اصول اعتقادى يا معنى مقصود آيه باشد، اطلاق مىشود . زنادقه افرادى هستند كه قرآن و سنت را تاويل فاسد و منافى اصول عقيده اسلامى مىنمايند . [55]زبيدى نوشته است: «و الصواب نسبة الى الزند و هو كتاب مانى المجوس . . . واعتقد فيه الالهين النور والظلمه .» [56] ابن حبان نوشته است زنادقه اذعان به خدا و روز قيامت ندارند . آنان وارد شهرها مىشدند و با تشبه به اهل علم وضع حديث مىكردند . [57]محمود ابوريه نوشته است: زنادقه لباس اسلام بر تن مىكردند و با غش و نفاق هدفشان ايجاد اختلاف بين مسلمانان و فساد دين بود [58] آنان خود به وضع حديث اعتراف كردهاند گر چه اين ادعا نيز با سعايت و تدليس همراه بوده و قصد آنان تشكيك بين مردم در پذيرش احاديث است مشهور است . هنگامى كه محمد بن سليمان تصميم گرفتيكى از زنادقه به نام عبدالكريم بن ابى العوجاء را گردن بزند، گفت: به خدا قسم چهار هزار حديث در بين احاديثشما جاى دادم در آن احاديثحلال را حرام و حرام را حلال نمودم . [59] ابن لهيعه گويد: بر شيخى وارد شدم در حالى كه گريه مىكرد به او گفتم: چرا گريه مىكنى، گفت: چهار هزار حديث در برنامههاى مردم وارد كردم، نمىدانم چه كنم . [60] حماد بن زيد گويد زنادقه چهارده هزار حديثبر رسول خدا بستند [61]خلفاى عباسى با برخى از زنادقه برخورد كردند . نقل شده مهدى عباسى ديوان خاصى عليه زنادقه تهيه كرده بود . [62] زنادقه در موضوعات گوناگون به ويژه مباحث اعتقادى به وضع حديث پرداختند مانند: از رسول خداصلى الله عليه وآله سؤال شد، پروردگار از چيست؟ فرمود: از آب جارى نه از آسمان و زمين، خداوند اسبانى را آفريد و حركت داد آنها عرق كردند از عرق آنان خود را آفريد! [63] يكى از چهره هايى خطرناك زنادقه كه روايتهاى بسيارى را جعل كرده و صدها صحابى، تابعى، سرزمين، نامه، شهر و جنگ طبق ذهنيتخود تراشيده سيف بن عمرو است . علامه سيد مرتضى عسكرى ضمن تحقيقى جامع در مورد ساخته و پرداختههاى سيف، آمار و موارد مجعول توسط او را در نجبخش بررسى و نقد كرده است: 1 - صحابيان ساخته سيف زنديق: افرادى كه هيچ واقعيتخارجى ندارند و بيش از هزار سال استبه عنوان صحابى در كتابهاى معتبر مانند تاريخ طبرى، ابن اثير و اين خلدون نامشان درج شده است; 2 - عبدالله بن سبا و سبائيان ساخته سيف; 3 - راويان حديثساخته سيف; 4 - فرماندهان لشكر كافران ساخته سيف; 5 - شاعران ساخته سيف . [64]